دوستی برای خدا در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث دوستی برای خدا است. "دوستی برای خدا" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دوستی برای خدا (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

احادیث مرتبط

  1. امام صادق(ع) فرمودند: "در شمار سخنانی که خداوند با موسی بن عمران(ع) به آرامی گفتگو کرد، آن بود که فرمود: ای فرزند عمران! هرکس گمان کند که مرا دوست دارد امّا چون شب فرارسد خوابیده و از من غافل می‌‌شود، دروغ گفته است؛ آیا نه چنان است که هر عاشقی دوست دارد با معشوق خود خلوت گزیند!. ای موسی! من اینگونه بر دل‌های دوستدارانم آگاهم، که چون شب فرا رسد چشمهایشان از قلبشان گشته بسوی من متوجّه می‌شود و عذاب من در مقابل آنان به نمایش در می‌‌آید، آنان براساس مشاهده و حضور در محضر من با من به سخن و مکالمه می‌‌پردازند. ای موسی! از قلب خود خشوع و از بدن خود خضوع و از چشم خود اشک در تاریکی شب را نصیب من گردان، تا مرا نزدیک به خود و پاسخ دهنده به خود بیابی"[۱]؛
  2. امام صادق(ع) فرمودند: "خداوند را دوست نمی‌دارد آنکس که او را معصیت و نافرمانی می‌‌کند؛ آنگاه این دو بیت را به عنوان گواه سخن خود خواندند: خداوند را معصیت می‌نمائی در حالی که دوستی او را اظهار می‌‌کنی، قسم به جان خودم این در میان کارها سخت بی‌سابقه است!؛ اگر حب و دوستی تو صادقانه بود هر آینه تنها اطاعتش می‌‌نمودی، چراکه عاشق مطیع معشوق خود است"[۲]
  3. امام صادق(ع) فرمودند: "بندگان خدا بر سه دسته‌اند: گروهی که خدا را از سر ترس به پرستش گرفته‌اند، این پرستش بردگان است؛ و گروهی که خداوند را بخاطر ثوابش عبادت کرده‌اند، این عبادت اجیران است؛ و گروهی که خداوند را از سر دوستی او به پرستش گرفته‌اند، که این عبادت آزادگان است؛ و این برترین عبادات است"[۳].
  4. در احادیث قدسی مربوط به حضرت داود(ع) وارد شده است که، خداوند به او فرمود: ای دارد! به مردمان خبر ده که من دوستدار کسی هستم که مرا دوست بدارد، و همنشین کسی هستم که همنشین من باشد، و مونس کسی هستم که با نام من انس گیرد، و همراه کسی هستم که همراه من باشد، و کسی که مرا برگزیند او را بر خواهم گزید، و هرکس حرف مرا شنوا باشد از او شنوائی کنم. هیچ کس مرا به حقیقت دوست ندارد مگر آنکه او را برای خود می‌‌پذیرم، و چنانش دوست می‌‌دارم که هیچیک از آفریدگانم بر او پیشی نگیرد. هر کس بدرستی مرا جستجو نماید خواهدم یافت، و هرکس غیر مرا بطلبد مرا نخواهد یافت".
[۴].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: كَانَ فِيمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ(ع) أَنْ قَالَ لَهُ: يَا ابْنَ عِمْرَانَ كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي فَإِذَا جَنَّهُ اللَّيْلُ نَامَ عَنِّي أَ لَيْسَ كُلُّ مُحِبٍّ يُحِبُّ خَلْوَةَ حَبِيبِهِ؟ هَا أَنَا ذَا يَا ابْنَ عِمْرَانَ مُطَّلِعٌ عَلَى أَحِبَّائِي إِذَا جَنَّهُمُ اللَّيْلُ حَوَّلْتُ أَبْصَارَهُمْ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ مَثَّلْتُ عُقُوبَتِي بَيْنَ أَعْيُنِهِمْ يُخَاطِبُونِّي عَنِ الْمُشَاهَدَةِ وَ يُكَلِّمُونِّي عَنِ الْحُضُورِ يَا ابْنَ عِمْرَانَ هَبْ لِي مِنْ قَلْبِكَ الْخُشُوعَ وَ مِنْ بَدَنِكَ الْخُضُوعَ وَ مِنْ عَيْنِكَ الدُّمُوعَ فِي ظُلَمِ اللَّيْلِ وَ ادْعُنِي فَإِنَّكَ تَجِدُنِي قَرِيباً مُجِيباً»؛بحار الأنوار، ج ۷۰، ص ۱۴.
  2. « عَمَّنْ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) يَقُولُ: مَا أَحَبَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ عَصَاهُ ثُمَّ تَمَثَّلَ فَقَالَ: تَعْصِي الْإِلَهَ وَ أَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ***هَذَا مُحَالٌ فِي الْفِعَالِ بَدِيعُ لَوْ كَانَ حُبُّكَ صَادِقاً لَأَطَعْتَهُ***إِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ يُحِبُّ مُطِيعُ»بحار الأنوار، ج ۷۰، ص ۱۵.
  3. « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: إِنَّ الْعُبَّادَ ثَلَاثَةٌ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَلَبَ الثَّوَابِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ وَ هِيَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ»اصول کافی، ج ۲، ص ۸۴.
  4. « فِي أَخْبَارِ دَاوُدَ(ع): يَا دَاوُدُ أَبْلِغْ أَهْلَ أَرْضِي أَنِّي حَبِيبُ مَنْ أَحَبَّنِي وَ جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي وَ مُونِسٌ لِمَنْ أَنِسَ بِذِكْرِي وَ صَاحِبٌ لِمَنْ صَاحَبَنِي وَ مُخْتَارٌ لِمَنِ اخْتَارَنِي وَ مُطِيعٌ لِمَنْ أَطَاعَنِي مَا أَحَبَّنِي أَحَدٌ أَعْلَمُ ذَلِكَ يَقِيناً مِنْ قَلْبِهِ إِلَّا قَبِلْتُهُ لِنَفْسِي وَ أَحْبَبْتُهُ حُبّاً لَا يَتَقَدَّمُهُ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِي مَنْ طَلَبَنِي بِالْحَقِّ وَجَدَنِي وَ مَنْ طَلَبَ غَيْرِي لَمْ يَجِدْنِي»؛ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۲۶۰-۲۶۱.