بحث:آیا حضرت خضر علم غیب دارد؟ (پرسش)
پاسخ اجمالی
حضرت موسیS و شاگردی حضرت خضرS
- آیات[۱] و روایاتی[۲] که در مورد علم و محدث بودن حضرت خضر آمده، بیان کنندۀ آن است که این علم از عنایات خاص خداوند و علم لدنی ایشان بوده است.[۳] بنابراین خداوند متعال ایشان را معلم حضرت موسی قرار داد. لذا هنگامی که به مقام نبوت رسید و الواح تورات را دریافت کرد، خداوند متعال به او خطاب کرد: "معلمی است که علمش را از ما یاد گرفته است وَإِذًا لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا[۴] باید او را پیدا کرده و شاگردی او را بنمایی. حضرت موسیS به همراه وصیش یوشع بن نون گشت تا در محل تلاقی دو دریا هر دو خسته شدند. هنگامی که خواستند ماهی بریان همراه خود را بخورند ناگهان ماهی زنده شد و به دریا رفت. بعد از مدت زمانی حضرت موسی فرمود: فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا[۵] [۶] همراه حضرت عرض کرد: آن جایی که کنار سنگ تکیه داده بودیم ماهی زنده شد و به دریا رفت. همین که موسی کلیم این را شنید فهمید معلم الهی آنجا است؛ پس برگشت و او را پیدا کرد و بنای شاگردی او را گذاشت قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِيهُ إِلاَّ الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا قَالَ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا[۷]
علم غیب حضرت خضرS
- در این ماجرا، آن معلم، سه کار انجام داد: کشتی برخی ماهی گیران را سوراخ کرد؛ نوجوانی را به قتل رساند؛ دیواری را که در حال خراب شدن بود، آباد کرد، با اینکه مردم آن روستا به او و حضرت موسی غذا ندادند. حضرت موسیS از حکمت کارهای آن ولی خدا آگاه نبود، لذا در مقابل کارهای او اعتراض میکرد؛[۸] معلم گفت: تو هرگز نمیتوانی شکیبا باشی، چون در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری چگونه میتوانی صبر کنی؟ حضرت موسی گفت: اگر خداوند بخواهد، صبر میکنم و از امر تو سرپیچی نمیکنم»[۹]؛[۱۰] آن معلم، بعد از چند بار اعتراض حضرت موسی حکمت کارهای عجیب خود را بیان کرد.[۱۱] اگر بپذیریم مراد از "عبد" در آیۀ ۶۵ سورۀ کهف فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا[۱۲] حضرت خضرS باشد، چنان که اکثر مفسرین بر این عقیدهاند[۱۳] بالتبع علم او به تصریح قرآن کریم، علم لدنّی بوده، و در لسان مفسّران، با تعابیر مختلفی چون، "علم به باطن اشیاء،[۱۴] یا "علمی از علوم غیبی" آمده است[۱۵].
روایات دال بر علم غیب حضرت خضر
- بنا بر نقل روایات،[۱۶] علمِ حضرت خضر علمی بود که در الواح حضرت موسی، نوشته نشده بود، در حالی که حضرت موسی میپنداشت، همۀ چیزهایی که به آنها نیازمند است، در تابوتش موجود و همه علومی که لازم دارد در الواح، نوشته شده است.[۱۷]
- در تفسیر نورالثقلین ضمن حدیث مفصّلی که ذیل آیه ۶۵ سوره کهف[۱۸] آمده چنین بیان شده:[۱۹] «قد کان عند العالم (خضر) علم لم یکتب لموسی فی الألواح[۲۰]» و در حدیث دیگری آمده:[۲۱] «قال (خضر)... یا موسی إنّی علی علمٍ من الله لا تعلمه علمینه و انتَ علی علمٍ من الله علمک لا أعلمه أنا»[۲۲]»
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه کارهای حضرت خضرS نشان از خبر داشتن از اسرار و علوم غیبی و خبر داشتن از علم غیب ایشان بود[۲۳].
پاسخ تفصیلی
حضرت موسیS و شاگردی حضرت خضرS
- آیات[۲۴] و روایاتی[۲۵] که در مورد علم و محدث بودن حضرت خضر آمده است بیان کنندۀ آن است که این علم از عنایات خاص خداوند و علم لدنی ایشان بوده است[۲۶]. بنابراین خداوند متعال ایشان را معلم حضرت موسی قرار داد. لذا هنگامی که به مقام نبوت رسید و الواح تورات را دریافت کرد، خداوند متعال به او خطاب کرد: "معلمی است که علمش را از ما یاد گرفته است وَإِذًا لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا[۲۷] باید او را در محل تلاقی دو دریا پیدا کرده و شاگردی او را بنمایی. موسی کلیم به همراه یوشع بن نون راه افتاد و گفت: من در محل تلاقی دو دریا میگردم تا آن معلم الهی را پیدا کنم و شاگرد او باشم، اگر او را پیدا نکردم، هشتاد سال یا بیشتر میگردم تا او را پیدا کنم. حضرت موسی به همراه وصیش گشت تا در محل تلاقی دو دریا هر دو خسته شدند، هنگامی که خواستند ماهی بریان همراه خود را بخورند ناگهان ماهی زنده شده و به دریا رفت. همراه حضرت موسیاین صحنه را دید اما حضرت ندید و عبور کرد. بعد از مدت زمانی حضرت موسی فرمود: فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِینَا مِنْ سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا[۲۸] [۲۹] همراه حضرت عرض کرد: آن جایی که کنار سنگ تکیه داده بودیم، ماهی زنده شد و به دریا رفت. همین که موسای کلیم این را شنید فهمید معلم الهی آنجاست؛ پس برگشت و او را پیدا کرد و بنای شاگردی او را گذاشتقَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِيهُ إِلاَّ الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا قَالَ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا[۳۰].
علم غیب حضرت خضر
- قرآن کریم در سورۀ کهف، داستان ملاقات حضرت موسی با یکی از بندگان برگزیده خداوند را نقل کرده است. در این ماجرا، آن فرد، کشتی برخی ماهی گیران را سوراخ کرد؛ نوجوانی را به قتل رساند و دیواری را که در حال خراب شدن بود، آباد کرد، در حالی که مردم آن روستا از غذا دادن به او و همراهش، حضرت موسی خودداری کرده بودند. حضرت موسی که از حکمت کارهای آن ولی خدا آگاه نبود، در مقابل کارهای به ظاهر نادرست او لب به اعتراض گشود؛ البته او در ابتدا قول داده بود تا زمانی که آن فرد، خود حکمت کارهایش را بیان نکند، سکوت کند. این ملاقات پس از چند بار اعتراض حضرت موسی به جدایی میانجامد؛ اما پیش از جدایی، آن فرد، حکمت کارهای عجیب خود را بیان کرد. او از حوادثی که در آینده رخ میدهد، آگاه و کارهای او حکیمانه و به دستور خداوند متعال بود: اما آن کشتی مال گروهی از مستمندان بود که با آن در دریا کار میکردند و من خواستم آن را معیوب کنم چرا که پشت سرشان پادشاهی ستمگر بود که هر کشتی سالمی را به زور میگرفت. و اما آن نوجوان، پدر و مادرش با ایمان بودند و بیم داشتیم که آنان را به طغیان و کفر وادارد. از این رو، خواستیم که پروردگارشان به جای او، فرزندی پاکتر و بامحبتتر به آن دو بدهد و اما آن دیوار، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود و زیر آن، گنجی متعلق به آن دو وجود داشت و پدرشان مرد صالحی بود و پروردگار تو میخواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجشان را استخراج کنند. این رحمتی از پروردگارت بود و من آن کارها را خودسرانه انجام ندادم این بود راز کارهایی که نتوانستی در برابر آنها شکیبایی به خرج دهی! دربارۀ اینکه آن ولی خدا و صاحب چنین علمی چه کسی بوده است، میان مفسران اختلاف وجود دارد. اکثر مفسران معتقدند آن شخص همان حضرت خضر بوده است. روایات نقل شده از اهل بیت نیز این احتمال را تقویت میکند.[۳۱]
- اگر بپذیریم مراد از "عبد" در آیۀ ۶۵ سورۀ کهف فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا[۳۲] حضرت خضر باشد، چنان که اکثر مفسرین بر این عقیدهاند[۳۳] بالتبع علم او به تصریح قرآن کریم، علم لدنّی بوده، و در لسان مفسّران قرآن، با تعابیر مختلفی چون، "علم به باطن اشیاء،[۳۴] یا "علمی از علوم غیبی" آمده است. علاوه بر آنچه در رابطه با علم و شخصیت حضرت خضر، در آیۀ ۶۵ سوره کهف آمده، برخی مفسرین ذیل آیۀ قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ[۳۵] نیز به وی اشاره دارند[۳۶].
- اما آیا حضرت خضر پیامبر بوده یا نه؟ میان مفسران اختلاف وجود دارد. بنابر نقلی که در علل الشرایع آمده است، حضرت خضر از پیامبران الهی بوده، و چنین علمی که داشته، علم به حقایق مخفی جهان و عالم غیب بوده است[۳۷].
- این آگاهی در دسترس عموم انسانها نیست؛ تنها برخی از بندگان برگزیده خداوند از چنین دانشی به اذن الهی برخوردارند. تعبیر عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا[۳۸] که در آیات یاد شده دربارۀ حضرت خضر آمده، بیان کنندۀ آن است که این علم از عنایات خاص خداوند به ایشان بوده است. گویا تعبیر رایج «علم لدنی» از همین تعبیر قرآنی: "عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا" اقتباس شده است[۳۹].
- آیه نشان میدهد، این علم یک علم خاص الهی[۴۰] و علم غیب و علم لدنی[۴۱] بوده است و با علوم عادی انسانها متفاوت است. اگر چه به لحاظ وابستگی تمام هستی به خداوند، تمام علوم با واسطههایی از خداوند است؛ اما تعبیر نشان میدهد این علم، از علومی است که بیواسطه به خداوند منسوب است. یعنی علمی است که اکتساب آن مانند سایر علوم نیست. خداوند آن را در ظرف وجود هر کس که لیاقتش را داشته باشد و صلاح ببیند، قرار میدهد[۴۲].
روایات دال بر علم غیب حضرت خضر
- بنابر نقل روایات،[۴۳] علمِ حضرت خضر علمی بود که در الواح حضرت موسی، نوشته نشده بود، در حالی که حضرت موسی میپنداشت، همۀ چیزهایی که به آنها نیازمند است، در تابوتش موجود و همه علومی که لازم دارد در الواح، نوشته شده است[۴۴].
- در تفسیر نورالثقلین ضمن حدیث مفصّلی که ذیل آیه ۶۵ سوره کهف[۴۵] آمده چنین بیان شده:[۴۶] «قد کان عند العالم (خضر) علم لم یکتب لموسی فی الألواح[۴۷]» و در حدیث دیگری آمده:[۴۸] «قال (خضر)... یا موسی إنّی علی علمٍ من الله لا تعلمه علمینه و انتَ علی علمٍ من الله علمک لا أعلمه أنا»»[۴۹]»
- در روایتی از حُمران بن اعین نقل شده، امام باقرS به من فرمود:[۵۰] «علی محدِّث بود. حمران نزد یارانش رفته و سخن امام باقر را برایشان نقل میکند؛ آنان او را تشویق کردند از امام بپرسد چه کسی با امیرالمؤمنین سخن میگفته است؟ حمران به نزد امام بازگشته و سؤال آنان را از حضرت میپرسد. امام باقر میفرماید: فرشتهای با او سخن میگفت. حمران تعجب کرده و عرض میکند: یعنی او پیامبر بود؟! امام میفرماید: خیر، بلکه همانند همراه موسی یا مانند ذوالقرنین بود. آیا به شما این خبر نرسیده است که در میان شما نیز مانند او هست؟[۵۱]»
- در روایت دیگری حارث بن مغیره از امام باقرS نقل میکند، ایشان فرمودند:[۵۲] «علی محدَث بودند. راوی که گویا تعجب کرده باشد سؤال میکند آیا منظورتان این است که نبی بود؟ امام باقرS در پاسخ، حضرت علیS را به وزیر سلیمان و حضرت خضر و ذیالقرنین تشبیه میکنند، با وجود آن که پیامبر نبودند ولی علوم زیادی داشتند[۵۳]».
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه کارهای حضرت خضرS نشان از خبر داشتن از اسرار و علوم غیبی و خبر داشتن از علم غیب ایشان بود[۵۴].
پانویس
- ↑ سوره کهف، آیۀ ۶۰ الی ۸۲.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۰، ح ۴؛ صفّار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۳۲۱ ـ ۳۲۲؛ مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، ص ۲۸۶ ـ ۲۸۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۷۳، ح۲۰؛ ««عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: أَنَّ عَلِیّاً کَانَ مُحَدَّثاً قَالَ: بَلَی قُلْتُ مَنْ کَانَ یُحَدِّثُهُ قَالَ: مَلَکٌ قُلْتُ فَأَقُولُ إِنَّهُ نَبِیٌّ أَوْ رَسُولٌ قَالَ لَا بَلْ قُلْ مَثَلُهُ مَثَلُ صَاحِبِ سُلَیْمَانَ وَ صَاحِبِ مُوسَی وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِی الْقَرْنَیْنِ أَ مَا سَمِعْتَ أَنَّ عَلِیّاً سُئِلَ عَنْ ذِی الْقَرْنَیْنِ أَ نَبِیّاً کَانَ قَالَ لَا وَ لَکِنْ کَانَ عَبْداً أَحَبَّ اللَّهَ فَأَحَبَّهُ وَ نَاصَحَ اللَّهَ فَنَصَحَهُ فَهَذَا مَثَلُه»»
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟
- ↑ «و در آن صورت، ما به آنان از نزد خود پاداشی سترگ میدادیم» سوره نساء، آیه ۶۷.
- ↑ «و چون (از آنجا) گذشتند، (موسی) به شاگرد خود گفت: چاشتمان را بیاور که به راستی از این سفر خویش خستگی دیدهایم» سوره کهف، آیه ۶۲.
- ↑ ر.ک. میرباقری، محمد مهدی، حقیقت علم امیرالمؤمنین، فرهنگستان علوم اسلامی قم.
- ↑ «گفت: آیا دیدی (چه بر سرمان آمد) آنگاه که بر آن تخته سنگ جای گرفتیم؟ من آن ماهی را از یاد بردم و جز شیطان کسی یادکرد آن را از یاد من نبرد و شگفتا راه خود را در دریا در پیش گرفت و رفت. (موسی) گفت: این همان است که ما باز میجستیم از این روی با پیگیری جای پای خود بازگشتند» سوره کهف، آیه ۶۳ و ۶۴
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟
- ↑ قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا«گفت: بیگمان تو هرگز همراه من شکیبایی نمیتوانی کرد. و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب میکنی؟ گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و از هیچ فرمان تو سرنمیپیچم» سوره کهف، آیه ۶۷ ـ ۶۹
- ↑ ر.ک. قرهی، روحالله، پایگاه اطلاعرسانی مهدی؛ گلافشان پارسانسب، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۳۲.
- ↑ ر.ک. میرباقری، محمد مهدی، حقیقت علم امیرالمؤمنین، فرهنگستان علوم اسلامی قم.هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟
- ↑ «و بندهای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.
- ↑ ر.ک. میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰۷ – ۱۰۸؛ هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟
- ↑ سید قطب، پیشین، ج ۱، ص ۴۵۸؛ بلاغی، محمدجواد، آلاء الرحمان، ج ۱، ص ۲۷۳؛ آلوسی، روح المعانی ج ۳، ص ۳۵؛ طبرسی، مجمع البیان، ج ۳، ص ۷۴۶؛ محمد بن یوسف (ابوحیان اندلسی)، پیشین؟؟؟، ج ۶، ص ۱۳۹.
- ↑ ر.ک. میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰۷ ـ ۱۰۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج ۱۵، ص ۱۰۴؛ حائری طهرانی، سید علی، پیشین؟؟؟، ج ۶، ص ۳۱۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۱۳، ص ۳۰۴، ح ۳۱؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰۷ ـ ۱۰۸.
- ↑ ر.ک. میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰۷ ـ ۱۰۸.
- ↑ فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا«و بندهای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.
- ↑ «علمِ حضرت خضر علمی بود که در الواح حضرت موسی، نوشته نشده بود». علی بن جمعة العروسی الحویزی، نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۷۳، ح ۱۳۹.
- ↑ ر.ک. میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰۷ ـ ۱۰۸.
- ↑ علی بن جمعة العروسی الحویزی، نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۷۹. (شایان ذکر است این حدیث، در تفاسیر اهل سنت و جوامع حدیثی آنان مورد استناد بوده است از جمله؛ در صحیح بخاری، صحیح مسلم، جامع ترمذی و مسند احمد بن حنبل، ر.ک. المعجم المفهرس لألفاظ الحدیث النبوی، (عن الکتب السته و عن مسند الدّارمی و مُوَطَّا مالکِ و مسند احمد بن حنبل)، مع مشارکة محمد فؤاد عبدالباقی، مطبعة بریل فی مدینة لیدن، سنه ۱۹۶۲، الجزء الرابع، ص ۳۳۳ - ۳۳۴.)
- ↑ ر.ک. میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰۷ ـ ۱۰۸.
- ↑ ر.ک. نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟؟؛ هاشمی، سید علی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه پرسمان.
- ↑ سوره کهف، آیۀ ۶۰ الی ۸۲.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۰، ح ۴؛ صفّار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۳۲۱ ـ ۳۲۲؛ مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، ص ۲۸۶ ـ ۲۸۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۷۳، ح ۲۰؛ ««عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: أَنَّ عَلِیّاً کَانَ مُحَدَّثاً قَالَ: بَلَی قُلْتُ مَنْ کَانَ یُحَدِّثُهُ قَالَ: مَلَکٌ قُلْتُ فَأَقُولُ إِنَّهُ نَبِیٌّ أَوْ رَسُولٌ قَالَ لَا بَلْ قُلْ مَثَلُهُ مَثَلُ صَاحِبِ سُلَیْمَانَ وَ صَاحِبِ مُوسَی وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِی الْقَرْنَیْنِ أَمَا سَمِعْتَ أَنَّ عَلِیّاً سُئِلَ عَنْ ذِی الْقَرْنَیْنِ أَ نَبِیّاً کَانَ قَالَ لَا وَ لَکِنْ کَانَ عَبْداً أَحَبَّ اللَّهَ فَأَحَبَّهُ وَ نَاصَحَ اللَّهَ فَنَصَحَهُ فَهَذَا مَثَلُه»»
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟
- ↑ «و در آن صورت، ما به آنان از نزد خود پاداشی سترگ میدادیم» سوره نساء، آیه ۶۷.
- ↑ «و چون (از آنجا) گذشتند، (موسی) به شاگرد خود گفت: چاشتمان را بیاور که به راستی از این سفر خویش خستگی دیدهایم» سوره کهف، آیه ۶۲.
- ↑ ر.ک. میرباقری، محمد مهدی، حقیقت علم امیرالمؤمنین، فرهنگستان علوم اسلامی قم.
- ↑ «گفت: آیا دیدی (چه بر سرمان آمد) آنگاه که بر آن تخته سنگ جای گرفتیم؟ من آن ماهی را از یاد بردم و جز شیطان کسی یادکرد آن را از یاد من نبرد و شگفتا راه خود را در دریا در پیش گرفت و رفت. (موسی) گفت: این همان است که ما باز میجستیم از این روی با پیگیری جای پای خود بازگشتند» سوره کهف، آیه ۶۳ و ۶۴
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟
- ↑ «و بندهای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.
- ↑ ر.ک. میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰۷ ـ ۱۰۸؛ هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟
- ↑ سید بن قطب، فی ظلال القرآن، ج ۱، ص ۴۵۸؛ بلاغی، محمدجواد، آلاء الرحمان، ج ۱، ص ۲۷۳؛ آلوسی، روح المعانی، ج ۳، ص ۳۵؛ طبرسی، مجمع البیان ج ۳، ص ۷۴۶؛ محمد بن یوسف (ابوحیان اندلسی)، پیشین؟؟؟، ج ۶، ص ۱۳۹.
- ↑ «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد ت» سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ ر.ک. میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰۷ ـ ۱۰۸.
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟
- ↑ «و بندهای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. قرهی، روحالله، پایگاه اطلاعرسانی مهدی.
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج ۱۵، ص ۱۰۴؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۱۳، ص ۳۰۴، ح ۳۱.
- ↑ ر.ک. میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰۷ ـ ۱۰۸.
- ↑ فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا«و بندهای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.
- ↑ «علمِ حضرت خضر علمی بود که در الواح حضرت موسی، نوشته نشده بود». علی بن جمعة العروسی الحویزی، نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۷۳، ح ۱۳۹.
- ↑ ر.ک. میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰۷ ـ ۱۰۸.
- ↑ علی بن جمعة العروسی الحویزی، نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۷۹. (شایان ذکر است این حدیث، در تفاسیر اهل سنت و جوامع حدیثی آنان مورد استناد بوده است از جمله؛ در صحیح بخاری، صحیح مسلم، جامع ترمذی و مسند احمد بن حنبل، ر.ک. المعجم المفهرس لألفاظ الحدیث النبوی، (عن الکتب السته و عن مسند الدّارمی و مُوَطَّا مالکِ و مسند احمد بن حنبل)، مع مشارکة محمد فؤاد عبدالباقی، مطبعة بریل فی مدینة لیدن، سنه ۱۹۶۲، الجزء الرابع، ص ۳۳۳ ـ ۳۳۴.)
- ↑ ر.ک. میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰۷ ـ ۱۰۸.
- ↑ صفّار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۳۲۱ـ ۳۲۲؛ مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، ص ۲۸۶ ـ ۲۸۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۲۶، ص ۷۳، ح۲۰؛ ««عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: أَنَّ عَلِیّاً کَانَ مُحَدَّثاً قَالَ: بَلَی قُلْتُ مَنْ کَانَ یُحَدِّثُهُ قَالَ: مَلَکٌ قُلْتُ فَأَقُولُ إِنَّهُ نَبِیٌّ أَوْ رَسُولٌ قَالَ لَا بَلْ قُلْ مَثَلُهُ مَثَلُ صَاحِبِ سُلَیْمَانَ وَ صَاحِبِ مُوسَی وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِی الْقَرْنَیْنِ أَ مَا سَمِعْتَ أَنَّ عَلِیّاً سُئِلَ عَنْ ذِی الْقَرْنَیْنِ أَ نَبِیّاً کَانَ قَالَ لَا وَ لَکِنْ کَانَ عَبْداً أَحَبَّ اللَّهَ فَأَحَبَّهُ وَ نَاصَحَ اللَّهَ فَنَصَحَهُ فَهَذَا مَثَلُه»»
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، شیوههای ارتباط فرشتگان با ائمه، ص۲۷۳؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۶۴؛ علوی، محمد حسن، صفات فرابشری امامان از نگاه اصحاب ائمه، فصلنامه معارف عقلی، ش ۲۷، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۲، ص ۱۰، ح ۴.
- ↑ ر.ک. اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۴.
- ↑ ر.ک. نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟؟؛ هاشمی، سید علی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه پرسمان.