صدقه در فقه سیاسی
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل صدقه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
صدقات و اوقاف جاریه، نوعی از درآمد مالی، برای حاکم اسلامی میباشد. این اموال برخلاف زکات، خراج و خمس، نصاب و حدّ معینی ندارند، بلکه منبعی عام و فراگیر است. هم چنانکه مصرف آن نیز اختصاص به مورد مشخصی نداشته و جهت رفع همه احتیاجات جامعه، میتوان از آن استفاده کرد[۱]. ویژگی عمده این نوع ثروت آن است که افراد با اختیار و رضایت باطنی خود و با امید به پاداش اخروی، بخشی از اموالشان را به صورت صدقه یا وقف، در خدمت جامعه قرار میدهند؛ چنانکه علی(ع) موقوفات بسیاری را در طول عمر مبارک خویش، به ویژه در طول ۲۵ سال برکناری از خلافت، با کار و زحمت، برای جامعه از خود بر جای نهاد؛ از جمله چاه قنات "ینبع" و وقف آن برای زائران خانه خدا و رهگذران. وقف مساجدی مانند مسجد "الفتح" مدینه، مسجدی در کنار قبر حضرت حمزه، مسجدی در میقات، کوفه و بصره. همچنین درآمد سالانه موقوفات علی(ع) که بالغ بر چهل هزار دینار میشد، به مصرف بینوایان میرسید[۲][۳].
منابع
پانویس
- ↑ جامع الشتات، ج۴، ص۷۴.
- ↑ روضه کافی، ج۲، ص۱۸۱؛ فروع کافی، ج۵، ص۷۴؛ بحار الانوار، ج۴۱، ص۴۳؛ المناقب، ج۱، ص۳۲۳؛ وسایل الشیعه، ج۱۳، ص۳۰۳؛ کشف المحجّه، ص۱۲۴. راجع به صدقات رسول اکرم(ص) [هفت باغستان مخیریق، اراضی بنی نظیر، سه قلعه از قلاع خیبر، نیمی از فدک، یک سوم از زمینهای وادی القری، و بازار مهروز مدینه]، ر.ک: ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۱۹۹؛ شرح السیر الکبیر، ج۲، ص۶۱۱؛ وسایل الشیعه، ج۱۳، ص۳۰۳.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۱۳۰.