لهو و لعب در جامعهشناسی اسلامی
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل لهو و لعب (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
به هر چیزی که زمانی طولانی از آن لذت و تمتع برده شود[۱]، اطلاق شده است. راغب در مفردات الفاظ قرآن مینویسد: لهو چیزی است که انسان را از آنچه قصد کرد و همتش بر آن بود، مشغول میسازد[۲] و مصطفوی مینویسد: لهو چیزی است که تو به آن تمایل داری و بدون توجه به نتیجه از آن لذت میبری[۳].
“لهو”، از پربسامدترین واژگان در حوزه اشتغالات سرگرم کننده و منظور از آن فعالیتهای کم یا بیفایده است. طبرسی در ذیل آیه ﴿أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ﴾[۴] مینویسد: لهو یعنی رویگردانی از طاعت خدا و ذکر آخرت، در نتیجه اشتغال به اموال و اولاد و تکاثر آنها[۵]. و در ذیل آیه ﴿الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا﴾[۶] نیز مینویسد: لهو انصراف توجه و همت به امری است که سزاوار طلب و انجام نیست و لعب طلب شادمانی از چیزی است که صلاحیت آن را ندارد[۷]. از نظر برخی دیگر از مفسران: لهو به چیزی اطلاق میشود که انسان را به بازی، طرب، شادی و امور نشاطانگیزی که باعث رفع خستگی و ملالت، زوال حزن و اندوه و کاهش فشار و مشکلات دنیوی میشوند، سوق دهد. لهو موجب سلب جدیت و اراده و عزم در انسان میشود. از لهو معمولاً به صورت عاجل قصد فایده میشود. لهویات طیب به حسب نفوس انسانها متفاوتند[۸]. این واژه همچنین به هر عمل سرگرم کننده و هر چیزی که انسان را از کارهای مهم و لازم باز دارد[۹].
علامه طباطبایی در ذیل آیه ۶ سوره لقمان مینویسد: کلمه لهو به معنای هر چیزی است که آدمی را از کار مهمش باز بدارد و لهو الحدیث سخنی است که آدمی را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد، مانند حکایات خرافی، و داستانهایی که آدمی را به فساد و فجور میکشاند یا سرگرم شدن به شعر و موسیقی و مزمار و سایر آلات لهو که همه از مصداقهای لهو الحدیث هستند. لهو الحدیث و خرافات ساخته و پرداخته فکر انسانهاست که دست به دست گشته، در درجه اول معارض با داستانهای حق و صحیح است و در درجه دوم بنیان سایر معارف حق و صحیح را در انظار مردم سست نموده و سپس منهدم میسازد[۱۰]. مصباح یزدی در تحلیل معنای واژه مینویسد: لهو یعنی سرگرمی؛ اعم از اینکه نظم خاصی داشته باشد یا نه. کاری که انسان برای وقت گذراندن میکند، بدون هدف خاصی جز اینکه فکرش از مسائل دیگر منصرف گردد و به چیزی سرگرم شود و احیاناً ممکن است شادی هم همراه داشته باشد. این کار از آن جهت لهو است که انسان را از کار شایستهتری باز میدارد. شأن انسان عاقل این است که به نتیجههای ارزندهتری برسد، ولی از آن نتیجهها باز میماند و به چیز دیگری مشغول میشود. خود این هم ممکن است نتیجههایی داشته باشد و احیاناً نتیجههای مطلوبی، ولی مانع از رسیدن به هدف ارزندهتری میشود و گاه ممکن است ضرر داشته باشد، مثل لهوهای حرام یا ضررش بیشتر از نفعش باشد[۱۱]. همین نویسنده در جمعبندی معانی و موارد کاربرد این واژه مینویسد: در همه اینها چنین است که انسان از آن هدفی که لایق مرتبه انسانی است باز میماند، لذا میگویند: اللهو ما ألهى عن ذكر الله، طبع این کار به گونهای است که آدمی را از آن هدف شایسته که توجه به خدا است باز میدارد؛ البته این در مورد انسان است؛ به هر حال، طبع لهو سرگرم کردن و باز داشتن است[۱۲].
شهید مطهری نیز در توضیح وجه حرمت لهو به عنوان یکی از موانع ارادهورزی عقلانی مینویسد: همچنان که عقل محترم است و پارهای از دستورهای اسلامی برای نگهبانی عقل است، اراده که قوه مجریه عقل است نیز محترم است؛ از اینرو، “بازدارنده”ها که در زبان اسلام “لهو” نامیده شده است، حرام و ممنوع است[۱۳]. گفتنی است قرآن کریم در بیان غفلتزایی مال و اولاد[۱۴] نیز از واژه لهو استفاده کرده است.[۱۵]
آیات قرآنی مرتبط
- ویژگی سرگرمکنندگی و غفلتانگیزی زندگی این جهانی: ﴿وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ...﴾[۱۶].
- نکوهش جستوجوگران سخنان لهو برای گمراه ساختن مردم از طریق حق: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ...﴾[۱۷].
- برخی آیات نیز کافران را به دلیل تلقی سرگرمی از دین خدا[۱۸] و مؤمنان ضعیفالایمان را به دلیل پیجویی امور لهو و رهاکردن امور مهم نکوهش و توبیخ میکند[۱۹].[۲۰]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۷۴۸.
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۷۴۸.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۸ ص۱۱.
- ↑ «زیادهخواهی شما را سرگرم داشت» سوره تکاثر، آیه ۱.
- ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۸۱۲.
- ↑ «(همان) کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند» سوره اعراف، آیه ۵۱.
- ↑ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۵۵.
- ↑ الشیخ محمد عبده، تفسیر القرآن الکریم “الشهیر بتفسیر المنار”، ج۷، ص۳۶۳ و ۳۶۷.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، ره توشه، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۱۳.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، ره توشه، ص۱۶۴.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، ره توشه، ص۱۶۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، مقدمهای بر جهانبینی توحیدی، ج۳، ص۱۲۰.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾ «ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹؛ ﴿أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ﴾ «زیادهخواهی شما را سرگرم داشت،» سوره تکاثر، آیه ۱.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۹۷.
- ↑ «و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست.».. سوره انعام، آیه ۳۲.
- ↑ «و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند.».. سوره لقمان، آیه ۶.
- ↑ ﴿الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ﴾ «(همان) کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد میبریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار میورزیدند» سوره اعراف، آیه ۵۱.
- ↑ ﴿وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ﴾ «و چون داد و ستد یا سرگرمییی ببینند، بدان سو شتاب میآورند و تو را ایستاده رها میکنند؛ بگو: آنچه نزد خداوند است از سرگرمی و داد و ستد، نکوتر است و خداوند بهترین روزیدهندگان است» سوره جمعه، آیه ۱۱.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۹۷.