ازدواج امام حسین
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
بر پایه گزارش منابع تاریخی، امام حسین(ع) در طول زندگی، با پنج زن، ازدواج کرده است که در این جا به شرح کوتاهی درباره آنان میپردازیم.
شهربانو
طبق نظر مشهور، شهربانو دختر یزدْگِرد (آخرین پادشاه ساسانی)، همسر امام حسین(ع) و مادر امام زین العابدین(ع) است. ابن شهر آشوب، وی را مادر علی اصغر نیز معرفی میکند. همچنین گفته شده است که وی مادر زینب و اُم کلثوم، بوده که در کودکی از دنیا رفتهاند. بجز شهربانو، نامهای دیگری نیز برای مادر امام زین العابدین(ع)، در منابع، ثبت شدهاند، از قبیل: شهربانوا، شهربان، شهربانویِه، شاهْ زنان، شهْ زنان، غزاله،... در چگونگی ازدواج شهربانو با امام حسین(ع)، گفتهاند که وی پس از شکست سپاه ایران، به اسارت مسلمانان در آمد و امام حسین(ع) با وی، ازدواج کرد. تاریخ اسارت و زمان ازدواج را برخی منابع، دوران خلافت عمر، برخی زمان خلافت عثمان و برخی عصر حکومت امام علی(ع) دانستهاند. در مقابل رأی مشهور، برخی مصادر، مادر امام زین العابدین(ع) را شاهْ زنان دختر شیرویِه پسر خسرو پرویز، برخی بَره دختر نوشجان و برخی دختر سبحان یا صنجان، برادرزاده ماهویِه (مرزبانِ مرو)، دانستهاند.[۱]
برخی محققان، این رأی را که مادر امام زین العابدین(ع) شهربانو دختر یزدگرد باشد، با توجه به اختلاف شدید منابع و پارهای ناسازگاریهای درونی گزارشها، به شدت، مورد تردید قرار دادهاند، گرچه در مقابل این تردید، هیچ نظریه دیگری را مطرح نساختهاند[۲].
- الکافی - به نقل از جابر -: امام باقر(ع) فرمود: «هنگامی که دختر یزدگِرد را بر عُمَر، وارد کردند، دوشیزگان مدینه برای تماشایش آمدند و مسجد [[[پیامبر]](ص)] از نور ورودش روشن شد. چون عمر بر او نگریست، [آن بانو] صورت خود را پوشاند و گفت: اُف به روزگار هرمز باد! عمر گفت: آیا به من دشنام میدهد؟ و قصد [[[تنبیه]]] او را کرد. امیر مؤمنان، علی(ع)، به او فرمود: تو چنین حقی نداری. او را در گزینش مردی از مسلمانان، آزاد بگذار و او را سهم غنیمتیِ همان مردی قرار ده که برگزیده است. آن دختر آمد تا دستش را بر سر حسین(ع) گذاشت. امیر مؤمنان، علی(ع)، به او فرمود: نام تو چیست؟. گفت: جهان شاه.
- الکافی - به نقل از جابر - امیر مؤمنان(ع) به او فرمود: بلکه شهربانو. سپس به حسین(ع) فرمود: ای ابو عبد الله! همانا او برایت بهترینِ زمینیان را به دنیا میآورد. او علی بن الحسین (امام زین العابدین(ع)) را به دنیا آورد. از اینرو، به علی بن الحسین(ع)، فرزند دو سلسله برگزیده میگفتند: برگزیده عرب، هاشم، و برگزیده غیر عرب، فارْس». و حکایت شده که ابو الأسود دُئَلی در این باره، سروده است: و بیگمان، پسری میان کسرا و هاشم گرامیترین کسی است که حِرزها را بر گردنش آویختهاند[۳].
- عیون أخبار الرضا(ع) - به نقل از جابر بن عبدالله -: بر مولایم فاطمه دختر پیامبر خدا(ص)، در آمدم تا تولد حسین(ع) را به او تبریک بگویم. دیدم که صفحه سفیدی از سنگِ دُر، در دست دارد. به او گفتم: ای سَرور زنان! این صفحهای که در دستت میبینیم، چیست؟ فرمود: «نامهای امامان(ع)از فرزندانم در آن است». به ایشان گفتم: آن را به من بده تا در آن بنگرم... و... [در آن، این هم نوشته بود:] «ابو محمد، علی بن الحسین عادل، که مادرش شهربانو، دختر یزدگرد است»[۴].[۵]
لیلی
لیلی، مادر علی اکبر، یکی دیگر از همسران امام حسین(ع) است. پدر او، ابو مُره، صحابه پیامبر(ص) و مادرش میمونه، دختر ابو سفیان است. در مورد زندگی این بانو، از جمله تاریخ ولادت و وفات، مدت عمر، زمان ازدواج و...، آگاهیهای معتبری در دست نیست. سند معتبری برای حضور او در واقعه کربلا وجود ندارد؛ بلکه برخی متأخران، درگذشت او را قبل از واقعه کربلا دانستهاند.[۶]
رَباب
رَباب، یکی دیگر از همسران امام حسین(ع) است. پدرش، امرؤ القیس بن عدی، از مسیحیان شام بود که در روزگار خلافت عمر، اسلام آورد و مادرش، هند دختر ربیع بن مسعود است. وی را زنی زیبارو، خردمند، بافضیلت و شاعر، توصیف کردهاند. رَباب، مادر سَکینه و عبدالله است که به همراه فرزندانش در کربلا حضور داشت و به همراه اُسرا به شام رفت. شعر امام حسین(ع) در مدح او و سَکینه، نشاندهنده علاقه فراوان امام(ع) به آنان است. رَباب، پس از شهادت همسرش امام حسین(ع)، یک سال بیشتر زنده نماند و در تمام این مدت، به زیر سایه نرفت و برخی گفتهاند در کنار مزار امام حسین(ع) به سوگ نشست و سپس از غم فراق او از دنیا رفت.
- الطبقات الکبری(الطبقة الخامسة من الصحابة): و حسین بن علی(ع) درباره رَباب و سَکینه سروده است: به جانت سوگند، من خانهای را دوست دارم که سَکینه و رَباب، در آن، پذیرایی کنند. من آن دو را دوست دارم و دارایی ام را میدهم و سرزنشگرم را یارای سرزنش نیست هر چند [مرا] سرزنش کنند، مطیع سرزنشگران نخواهم بود در طول زندگی ام، تا آن گاه که خاک، مرا پنهان کند[۷].
- الکامل فی التاریخ: همراه حسین(ع)، همسرش رَباب (دختر امرؤ القیس و مادر دخترش سکینه) بود. او در میان اسیران، به شام برده شد و سپس به مدینه باز گشت و بزرگان قریش از او خواستگاری کردند و او گفت: نمیخواهم پس از پیامبر خدا(ص)، پدرشوهری برگزینم. او پس از [[[شهادت]]] امام(ع)، یک سال زیر هیچ سقفی نرفت تا فرسوده شد و از افسردگی در گذشت. نیز گفته شده که او یک سال بر مزار حسین(ع) رحل اقامت افکند و به مدینه باز گشت و از غصه حسین(ع) در گذشت[۸].[۹]
اُم اسحاق
اُم اسحاق - که نامش دانسته نیست -، یکی دیگر از همسران امام حسین(ع) و از قبیله طَی است. او نخست با امام مجتبی(ع) ازدواج کرد که ثمره آن دو پسر و یک دختر به نام فاطمه بود. این فاطمه، همان همسر امام زین العابدین(ع) و مادر امام باقر(ع) است که در کربلا نیز حضور داشت. و اما پس از شهادت امام مجتبی و به وصیتِ او، امام حسین(ع) با اُم اسحاق ازدواج کرد و از او صاحب دختری به نام فاطمه شد.
- الطبقات الکبری: اُم اسحاق، دختر طلحه است. حسن بن علی بن ابی طالب(ع) با او ازدواج کرد و طلحه را برای حسن(ع) به دنیا آورد. سپس حسن(ع) در گذشت و حسین(ع) با او ازدواج کرد و وی، فاطمه را برای حسین(ع) به دنیا آورد. و مادر اُم اسحاق، جَربا نام داشت و او همان اُم حارث، دختر قَسامه است[۱۰].[۱۱]
اُم جعفر
اُم جعفر، یکی دیگر از همسران امام حسین(ع) است. وی را زنی از قبیله بلی بن قضاعه دانستهاند و گاه به نام سُلافه، معرفی شده است. وی، مادر جعفر بن حسین است. از وی، اطلاعات بیشتری در دست نیست.[۱۲]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۶۳.
- ↑ از جمله مرحوم سید جعفر شهیدی، در کتاب چراغ روشن در دنیای تاریک یا زندگانی امام سجاد(ع)، به شدت، این مسئله را رد میکند. خلاصه دلایل ایشان در رد این مطلب، اینهاست: ۱. اختلاف در نام شهربانو؛ ۲. اختلاف در نام پدر وی؛ ۳. اختلاف در زمان اسارت وی؛ ۴. یزدگرد، خانوادهاش را دور از جنگ، نگه میداشت. بنا بر این، احتمال اسارت آنها منتفی بوده است؛ ۵. نام شهربانو، از اواخر قرن سوم، مطرح شده است؛ ۶. یزدگرد، در سال سی ام هجری در زمان خلافت عثمان، کشته شد؛ لذا اسارت دخترانش در زمان عمر، با استبعاد بیشتری همراه است و.... در مجموع، استدلالات ایشان، هر چند قابل توجه است، ولی در حدی نیست که بتواند این ماجرای مشهور را رد و ابطال کند؛ چراکه اولاً اختلاف در نام و نام پدر و زمان اسارت، نمیتواند اصل ماجرا را ابطال کند و به هر حال، همه نقلها در این که از خاندان شاهنشاهی ایران، بانویی اسیر میشود و به ازدواج امام حسین(ع) در میآید متفقاند. ثانیا قرائنی هم که ایشان برای رد میآورند، نوعا مستنداتی تاریخیاند که از مطالب مسلم نیستند و قویتر از نقلهایی نیستند که مضمون آنها اسارت شاهدختِ ایرانی است.
- ↑ «لَمَّا أُقْدِمَتْ بِنْتُ يَزْدَجِرْدَ عَلَى عُمَرَ أَشْرَفَ لَهَا عَذَارَى الْمَدِينَةِ وَ أَشْرَقَ الْمَسْجِدُ بِضَوْئِهَا لَمَّا دَخَلَتْهُ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهَا عُمَرُ غَطَّتْ وَجْهَهَا وَ قَالَتْ أُفٍّ بِيرُوجْ بَادَا هُرْمُزْ فَقَالَ عُمَرُ أَ تَشْتِمُنِي هَذِهِ وَ هَمَّ بِهَا فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع): لَيْسَ ذَلِكَ لَكَ خَيِّرْهَا رَجُلًا مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ احْسُبْهَا بِفَيْئِهِ فَخَيَّرَهَا فَجَاءَتْ حَتَّى وَضَعَتْ يَدَهَا عَلَى رَأْسِ الْحُسَيْنِ(ع) فَقَالَ لَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مَا اسْمُكِ فَقَالَتْ جَهَانْ شَاهُ فَقَالَ لَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) بَلْ شَهْرَبَانُوَيْهِ ثُمَّ قَالَ لِلْحُسَيْنِ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَتَلِدَنَّ لَكَ مِنْهَا خَيْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ فَوَلَدَتْ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع)وَ كَانَ يُقَالُ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع- ابْنُ الْخِيَرَتَيْنِ فَخِيَرَةُ اللَّهِ مِنَ الْعَرَبِ هَاشِمٌ وَ مِنَ الْعَجَمِ فَارِسُ. وَ رُوِيَ أَنَّ أَبَا الْأَسْوَدِ الدُّؤَلِيَّ قَالَ فِيهِ: وَ إِنَّ غُلَاماً بَيْنَ كِسْرَى وَ هَاشِمٍ *** لَأَكْرَمُ مَنْ نِيطَتْ عَلَيْهِ التَّمَائِمُ» (الکافی، ج۱، ص۴۶۷، ح۱).
- ↑ «دَخَلْتُ عَلَى مَوْلَاتِي فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) لِأُهَنِّئَهَا بِمَوْلُودِ الْحُسَيْنِ(ع) فَإِذَا بِيَدَيْهَا صَحِيفَةٌ بَيْضَاءُ مِنْ دُرَّةٍ فَقُلْتُ لَهَا يَا سَيِّدَةَ النِّسَاءِ مَا هَذِهِ الصَّحِيفَةُ الَّتِي أَرَاهَا مَعَكِ قَالَتْ فِيهَا أَسْمَاءُ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِي قُلْتُ لَهَا نَاوِلِينِي لِأَنْظُرَ فِيهَا... فَإِذَا... أَبُو مُحَمَّدٍ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْعَدْلُ أُمُّهُ شَهْرَبَانُو بِنْتُ يَزْدَجَرْدَ» (عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۴۰، ح۱).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۸۴.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۸۷.
- ↑ «وَ فِي الرَّبابِ و سُكَينَةَ يَقولُ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ(ع): لَعَمرُكَ إنَّني لَاُحِبُّ دارا تُضَيِّفُها سُكَينَةُ وَ الرَّبابُ اُحِبُّهُما وَ أبذُلُ بَعدُ مالي وَ لَيس لِلائِمي فيها عِتابُ وَ لَستُ لَهُم وَ إن عَتَبوا مُطيعا حَياتي أو يُغَيِّبَنِي التُّرابُ» (الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة)، ج۱، ص۳۷۱؛ نسب قریش، ص۵۹).
- ↑ «كانَ مَعَ الحُسَينِ(ع) امرَأَتُهُ الرَّبابُ بِنتُ امرِئِ القَيسِ، وَ هِيَ اُمُّ ابنَتِهِ سُكَينَةَ، وَ حُمِلَت إلَى الشّامِ فيمَن حُمِلَ مِن أهلِهِ، ثُمَّ عادَت إلَى المَدينَةِ فَخَطَبَهَا الأَشرافُ مِن قُرَيشٍ، فَقالَت: ما كُنتُ لِأَتَّخِذَ حَموا بَعدَ رَسولِ اللّه(ص) وَ بَقِيَت بَعدَهُ سَنَةً لَم يُظِلَّها سَقفُ بَيتٍ، حَتّى بُلِيَت وَ ماتَت كَمَدا، وَ قيلَ: إنَّها أقامَت عَلى قَبرِهِ سَنَةً، وَ عادَت إلَى المَدينَةِ فَماتَت أسَفَا عَلَیهِ» (الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۵۷۹).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۸۷.
- ↑ «وَ اُمُّ إسحاقَ بِنتُ طَلحَةَ، تَزَوَّجَهَا الحَسَنُ بنُ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ(ع)، فَوَلَدَت لَهُ طَلحَةَ، ثُمَّ تُوُفِّيَ عَنها فَخَلَفَ عَلَيهَا الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ(ع)، فَوَلَدَت لَهُ فاطِمَةَ. وَ اُمُّها [أي اُمُّ اُمِّ إسحاقَ] الجَرباءُ، وَ هِيَ اُمُّ الحارِثِ، بِنتُ قَسامَةَ» (الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۱۴).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۶۳.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۶۳.