امرؤالقیس بن عدی کلبی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از امرؤ القیس بن عدی)

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

نام و نسب او چنین است: امرؤ القیس بن علی بن أوس بن جابر، ابوجُحَیر کلبی از تیره بنوجابر بن کعب بن غنیم از شاخه کلبیان[۱] ابن حجر[۲] نام وی را در ضمن مخضرمین آورده و مقصود آن است که فقط عصر رسول خدا (ص) را درک کرده، ولی خدمت حضرت نرسیده است.

امرؤالقیس در جاهلیت در نبرد یوم الحبه بر بنی اسد یورش برد[۳] و نیز براساس گزارشی بر بکر بن وائل حمله کرد که به یوم فلج [۴]، مشهور است[۵]. امرؤالقیس در دوران خلیفه دوم در وفدی به مدینه آمد[۶] و خویش را مردی نصرانی معرفی کرد و گفت: می‌خواهم مسلمان شوم و اسلام آورد. عمر او را به امیری مسلمانان قضاعه منصوب کرد و پرچم آن جماعت را بدو سپرد.

ابن حجر[۷] به نقل از امالی ثعلب، از طریق عوف بن خارجه نقل می‌کند: هرگز ندیده بودم مردی را که هیچگاه نماز نخوانده بود، بر گروهی از مسلمانان پیش از خودش فرماندهی کند. پس از آنکه امرؤالقیس مسلمان شد، امام علی، امام حسن و امام حسین (ع) به دیدن وی آمدند. امیرمؤمنان (ع) پس از معرفی خویش و خویشاوندی خود با رسول خدا (ص) به او گفت: من و فرزندانم حسن و حسین (ع) مایل هستیم داماد تو شویم. امرؤالقیس دخترش «محیاة» را به امام علی (ع)، «سلمن» را به امام حسن (ع) و «رباب» را به امام حسین (ع) تزویج کرد[۸]. رباب همان است که امام حسین (ع) در شعری از وی و دخترش سکینه نام می‌برد[۹]. رباب مادر عبدالله بن حسین (علی اصغر)[۱۰] یک سال در کنار قبر امام حسین (ع) اقامت کرد و بر امام مرثیه سرود[۱۱].

همسر امرؤ القیس و مادر رباب، هند الهنود دختر ربیع بن مسعود کلبی بود [۱۲].

امرؤ القیس تا دوران خلافت امام علی (ع) زنده بود. هنگامی که امیرمؤمنان (ع)، سپاهی به فرماندهی حجر بن عدی به سوی ضحاک بن قیس که برای غارت آمده بود فرستاد، حجر به «سَماره» (محل سکونت کلبیان) رسید و با امرؤ القیس، پدرزن امام علی (ع) ملاقات کرد و افرادی از کلب با حجر همراه شدند تا او را به راه‌ها و برکه‌ها راهنمایی کنند[۱۳]. در گزارشی آمده است که در جریان نبرد صفین، کلبیان بی‌طرف و منتظر بودند تا ببینند مردم چه کسی را برمی‌گزینند[۱۴].[۱۵]

منابع

پانویس

  1. ابن کلبی، ج۲، ص۳۳۳؛ ابن حزم، ص۴۵۷.
  2. ابن حجر، ج۱، ص۳۵۴.
  3. ابن کلبی، ج۲، ص۳۳۳.
  4. نام آب (یاقوت حموی، ج۴، ص۲۷۱) یا صحرایی (معجم ما استعجم، ج۳، ص۱۰۲۶).
  5. ابن عساکر، ج۶۹، ص۱۱۹ و ۱۲۰.
  6. ابن حزم، ص۴۵۷.
  7. ابن حجر، ج۱، ص۳۵۵.
  8. بلاذری، ج۲، ص۴۱۵ و ۴۱۶.
  9. ابن عساکر، ج۶۹، ص۱۲۰.
  10. مفید، ج۲، ص۱۳۵.
  11. ابن حجر، ج۱، ص۳۵۵.
  12. ابوالفرج اصفهانی، ص۵۹.
  13. ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۱۸؛ محمودی، ج۲، ص۵۳۸.
  14. ثقفی، ج۲، ص۴۶۰.
  15. حیدری آقایی، محمود، مقاله «امرؤ القیس بن عدی کلبی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۱۲۵.