فیض در فلسفه اسلامی
اين مدخل از زیرشاخههای بحث فیض است. "فیض" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
اصل در معنای «فیض»، پُری و سرازیر شدن امری از شدت امتلاء است؛ لذا به رودخانههایی که مملوّ از آب هستند، «فیض» گفته میشود. به همین دلیل، به فردی که بسیار بخشنده است «فیاض» اطلاق شده؛ گویی عطایا از سوی او فرو میریزد. بر این اساس، چون خداوند اصل همه کمالات و ارزشهاست، منبع همه فیضها از سوی او است که از شدت کرامت، رحمت او پیوسته بر خلایق جاری است[۱]. در این مرحله، فیض اشاره به مقام فیضان باری تعالی از جهت شدت رحمتش دارد[۲]. گاهی نیز فیض به معنای اسم مصدری به کار میرود و اشاره به مراتب «فیض الهی» دارد. اولین تجلی فیض الهی، به تعبیر ابن سینا، «عقل اول» است و به تعبیر شیخ اشراق، «نورمنبسط» است و به تعبیر عرفا، «اسم اعظم» است که کمال همه اسماء دیگر را در بردارد[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ در دعای امام سجاد(ع) در شبهای جمعه، چنین وارد شده: «يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ» (المصباح (للکفعمی) (جنة الأمان الواقیة) (ط. دار الرضی (زاهدی)، ۱۴۰۵ ه.ق)، ص۶۴۷).
- ↑ الفیض فی اصطلاح العلماء یطلق علی فعل فاعل یفعل دائما لا لعوض و لا لغرض، و ذلک الفاعل لا یکون إلا دائم الوجود، لأن دوام صدور الفعل تابع لدوام الوجود (کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم (ط. مکتبة لبنان ناشرون - ۱۹۹۶م)، ج۲، ص۱۲۹۳).
- ↑ واجب الحکمة أفاض الجود و الفضائل منه کما یفیض من عین الشمس النور و الضیاء، و دام ذلک الفیض منه متصلا متواترا غیر منقطع، فیسمی أول ذلک الفیض العقل الفعال و هو جوهر بسیط روحانی نور محض فی غایة التمام و الکمال و الفضائل، و فیه صور جمیع الأشیاء، کما تکون فی فکر العالم صور المعلومات (موسوعة مصطلحات الفلسفة عند العرب (ط. مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۸م)، ص۶۱۴).
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ ص ۱۳۲.