زمان

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل زمان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

مدیریت زمان

اصول مدیریت زمان

  1. هدفمندی: هدف عبارت است از آن حقیقت مطلوب که اشتیاق وصول به آن، محرک انسان به انجام دادن کارها و انتخاب وسیله‌هایی است که آن حقیقت را قابل وصول می‌کند. تعیین هدف، مقدمه برنامه‌ریزی و اجراست. انسان بدون هدف در زندگی سرگردان است و نمی‌تواند تصمیم درستی در ارتباط با امور خویش بگیرد. امام S به این موضوع توجه داشته و آسیب‌های آن‌را نیز مورد بررسی قرارداده است. حضرتش در نامه ۳۱ نهج البلاغه فرزند خویش را "آرزومند دست‌نایافتنی‌ها" توصیف می‌کند. مقتضای سن جوانی آرزوهای دور و دراز است که انسان را در پرده غفلت فرو می‌برد. امام از آرزوهای دست‌نایافتنی به توشه مردگان تعبیر می‌کند و می‌فرماید: زیان‌کارترینِ مردم از نظر داد و ستد و ناامیدترینِ آن‌ها در کوشش، مردی است که تنش را در جست‌وجوی آرزوهایش فرسوده کند، امّا بخت یارش نشود، پس با آن حسرت از دنیا رود و با سنگینیِ گناه به سرای باقی شتابد[۴]. از منظر امام علی S در تعیین هدف، عنصر استعداد و توانایی آدمی نیز باید شناخته شود. وی در عبارتی این مضمون را مورد توجه قرار می‌دهد که خواسته بیشتر از ظرفیت و توانایی موجب مخالفت فرد و اتلاف زمان می‌شود[۵].
  2. اولویت‌بندی و برنامه‌ریزی: انسان در مدیریت زمان، به اولویت‌بندی، برنامه‌ریزی و زمان‌بندی امور می‌پردازد، زیرا انسان فرصت انجام همه امور را ندارد و باید آن‌ها را دسته‌بندی کند و بخش‌های مهم‌تر را در اولویت قرار دهد. امام S می‌فرماید: به‌راستی که خداوند روزیِ شما را ضمانت کرده و شمایان را به کار و تلاش فرمان داده است، پس مبادا خواستن آنچه برایتان ضمانت شده، سزاوارتر از کاری باشد که از شما خواسته شده است. از این‌رو نحوه زمان‌بندی برای انجام هر کار به میزان نیاز و اولویت آن است. برای مثال، امور مستحب اگر به امور واجب ضرر بزند، باید آن را ترک کرد. چنانچه مستحبات به واجبات ضرر رساند، موجب قرب به خدا نخواهد بود[۶][۷].
  • از سوی دیگر زمان‌ندی و برنامه‌ریزی در امور، وقت آدمی را وسعت می‌بخشد و فرصت استفاده مطلوب از فرصت‌ها را به‌دست می‌دهد. امام علی S برنامه‌ریزی را مایه صلاح و پایداری زندگی می‌داند. اهمیت توجه به لحظه‌ها و روزهای زندگی که در حال گذر است و فرصت‌ها با گذشت زمان، یکی پس از دیگری از بین می‌روند، مورد توجه امام است. از این‌رو امام به تقسیم مناسب زمان و اختصاص هر یک به بخشی از فعالیت‌های حیاتی سفارش می‌کند و می‌فرماید: شب و روز مؤمن به سه برنامه می‌گذرد: زمانی به راز و نیاز با خدا، زمانی به تأمین معاش و زمانی دیگر به بهره‌بردرایِ نیکو از لذّت‌های حلال. عاقل نباید جز در پی این سه باشد: تأمین زندگی، گاهی در راه رستخیز و لذّت حلال[۸][۹].
  • بدیهی است که در مدیریت صحیح زندگی، ارزیابی و آسیب‌شناسی فرصت‌های از دست رفته و عدم کسب موفقیت، امری ضروری است. امام علی S حسابرسی دقیق را عامل موفقیت و راه مبارزه با سستی و تنبلی می‌داند و در نهج البلاغه می‌فرماید: ای بندگان خدا، خود را بسنجید، پیش از آن‌که شما را بسنجند و از خود حساب بکشید، پیش از آن‌که از شما حساب کشند[۱۰][۱۱].
  • این‌گونه مدیریت در زندگی، ثمره تلاش آدمی را دو چندان می‌کند و امکان استفاده بهینه از فرصت‌ها را توسعه می‌دهد. در نتیجه آدمی از فرصت محدود عمر می‌تواند بهره کافی ببرد[۱۲].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. دانشنامه نهج البلاغه ج۱
  2. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر

پانویس

  1. «فَتَزَوَّدُوا فِي الدُّنْيَا مِنَ الدُّنْيَا مَا تَحْرُزُونَ بِهِ أَنْفُسَكُمْ غَداً»؛ نهج البلاغه، خطبه ۶۳
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 443.
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 443.
  4. «إِنَّ أَخْسَرَ النَّاسِ صَفْقَةً وَ أَخْيَبَهُمْ سَعْياً، رَجُلٌ أَخْلَقَ بَدَنَهُ فِي طَلَبِ مَالِهِ، وَ لَمْ تُسَاعِدْهُ الْمَقَادِيرُ عَلَى إِرَادَتِهِ؛ فَخَرَجَ مِنَ الدُّنْيَا بِحَسْرَتِهِ، وَ قَدِمَ عَلَى الْآخِرَةِ بِتَبِعَتِهِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۲۲
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 443- 444.
  6. «لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ، إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۸
  7. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 444.
  8. «لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ؛ فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ، وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ، وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَ بَيْنَ لَذَّتِهَا فِيمَا يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ. وَ لَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ: مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ خُطْوَةٍ فِي مَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۸۲
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 444.
  10. «عِبَادَ اللَّهِ زِنُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا، وَ حَاسِبُوهَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تُحَاسَبُوا»؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۹
  11. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 444- 445.
  12. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 445.