عبدالله بن عفیف ازدی در معارف و سیره حسینی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۴:۱۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عبدالله بن عفیف ازدی است. "عبدالله بن عفیف ازدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

عبدالله بن عفیف ازدی از بزرگان شیعه، که در مجلس ابن زیاد در کوفه، به او اعتراض کرد. وی از شیعیان برجسته و زاهدان روزگار در کوفه بود، نابینایی روشندل و آگاه و شجاع. چشم چپ خود را در جنگ جمل و چشم راست خود را در جنگ صفین از دست داده بود. پس از شهادت حسین(ع) وقتی ابن زیاد بر منبر کوفه بالا رفت و در نکوهش خاندان پیامبر و سیدالشهدا سخن آغاز کرد، عبدالله بن عفیف با شدّت و شجاعت، پاسخ یاوه‌های او را داد. ابن زیاد دستور داد دستگیرش کنند. بستگانش او را از مجلس بیرون بردند. سربازان حکومت برای دستگیری او، خانه‌اش را محاصره کردند. وی با آنکه نابینا بود، با راهنمایی دخترش، در مبارزه‌ای دلیرانه و شمشیر به دست، با مهاجمان درگیر شد. او را دستگیر کرده و به شهادت رساندند. اعتراض او در مجلس ابن زیاد، نوعی مبارزۀ آشکار با والی کوفه و حکومت یزیدی محسوب شد و شجاعت و بی‌باکی او در دفاع از محرّمات و مقدّسات، الگویی برای حق‌گویی در برابر جبّاران گشت. رجز‌های حماسی او هنگام نبرد با مهاجمان به خانه‌اش، نشان‌دهندۀ روح بلند و با شهامت اوست. از جمله شمشیر را می‌چرخاند و فریاد می‌زد: "وَ اللَّهِ لَوْ فُرِّجَ لِي عَنْ بَصَرِي * ضَاقَ عَلَيْكُمْ مَوْرِدِي وَ مَصْدَرِي"‏. او را گردن زده و در کناسۀ کوفه به دار آویختند [۱]. حرکت انقلابی فرزند عفیف را نخستین جرقّۀ انقلاب بر ضدّ سلطۀ اموی پس از حادثۀ کربلا دانسته‌اند[۲].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. بحارالأنوار، ج۴۵، ص۱۱۹؛ سفینة البحار، ج۲، ص۱۳۵.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۳۲۵.