جایگاه و اهمیت نفی خشونت در اسلام چیست؟ (پرسش)
جایگاه و اهمیت نفی خشونت در اسلام چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث سیره خانوادگی معصومان است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره خانوادگی معصومان مراجعه شود.
جایگاه و اهمیت نفی خشونت در اسلام چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جمع پرسش و پاسخ سیره خانوادگی معصومان |
مدخل اصلی | نفی خشونت |
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آقای دکتر مصطفی دلشاد تهرانی در کتاب «سیره نبوی» در اینباره گفته است:
«خشونت در آیات و روایات به مفهوم هر نوع هتک حرمت و کرامت انسان و زیر پا گذاشتن حقوق اشخاص، و تعدی، تأذی، و تندی و تیزی و بدرفتاری، به هر شکل و نسبت به هرکس است. این مفهوم در آیات و روایات با واژههای متعدد بیان شده است[۱]؛ و این امر غیر از شدت قانونی است؛ یعنی اجرای حدود و قوانین، آن هم با دقت و شدت، برای حفظ حرمتها و پاسداری از حقوق انسانها و جلوگیری از تعدی متجاوزان، و بازداشتن خیانتکاران و جنایتکاران از خیانت و جنایت که امری عقلایی و ضروری، بلکه انسانیترین اقدامات در حفظ سلامت فرد و جامعه است، چنانکه امیرمؤمنان علی(ع) بدان اشارت فرموده است: «فَرَضَ اللَّهُ... إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ»[۲].
بنابراین پاسداری از قانون و اجرای آن، هرچند ظاهری شدید داشته باشد، اساساً از سنخ خشونت نیست، بلکه عامل بازدارنده و رفعکننده خشونت است. در منطق کتاب الهی، در روابط و مناسبات انسانی و اجتماعی، و در مدیریت و رهبری، هیچچیز چون خشونت روابط و مناسبات و اداره امور را به تباهی نمیکشاند و آدمیان را به گریز از یکدیگر وانمیدارد. خدای سبحان خطاب به پیامآور رحمت و عدالت فرموده است: ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ﴾[۳].
“فَظًّ” به معنای تندخویی، بدخلقی، خشونت زبانی و بدرفتاری است. اصل فَظّ آب شکمبه حیوان بوده که نوشیدن آن سخت ناپسند بوده است و جز در ناچاری آن را نمینوشیدند، سپس در معنای استعاری برای خشونت زبانی و رفتاری و زشتخویی به کار رفته است[۴]، که بیانگر شدت ناپسندی خشونت چه در زبان و چه در رفتار است. خشونت در هشدارهای معصومان زشتترین پدیده معرفی شده است، چنانکه در بیانات امیرمؤمنان علی(ع) آمده است: «أَقْبَحُ شَيْءٍ الْخُرْقُ»[۵]؛ «أَسْوَءُ شَيْءٍ الْخُرْقُ»[۶].
در آموزههای معصومین چنین مطرح شده است که هیچچیز همانند خشونت و درشتی و تندی روابط انسانی و اجتماعی را آسیب نمیزند و زشت نمینماید، درحالیکه هیچچیز همانند رفق و مدارا و نرمی روابط انسانی و اجتماعی را به سوی سلامت نمیبرد. از علی(ع) روایت شده است: «ما كانَ الرِّفْقُ في شيءٍ قَطُّ إِلّا زانَهُ؛ مَا كَانَ الخُرْقُ في شَيْءٍ قَطُّ إِلّا شانَهُ»[۷].
ازاینروست که زشتترین و آسیبزاترین اخلاق و رفتار آن است که به خشونت و درشتی آلوده باشد؛ به بیان امیر مؤمنان علی(ع): «الْخُرْقُ شَرُّ خُلُقٍ»[۸]؛ «لَا خُلُقَ أَشْيَنُ مِنَ الْخُرْقِ»[۹].
انسان به فطرت خویش از خشونت و تندی و درشتی بیزار و گریزان است و آنجا که این امور ظهور میکند، روابط لطیف و انسانی، و دوستی و همراهی رنگ میبازد: «مَنْ خَشُنَتْ عَرِيكَتُهُ أَفْقَرَتْ حَاشِيَتُهُ»[۱۰]
تندی و خشونت و درشتی در تمام امور عوارضی برجای میگذارد که هیچ دوراندیشی با علم به آنها بدین سوی گام نمینهد، و هیچ عاقلی در این دام فرونمیافتد، که ورود به این وادی و راه سپردن در آن، نشانه بیخردی و سبکمغزی است، چنانکه در تعبیر بلند امیر بیان، علی(ع) آمده است: «رَأْسُ السُّخْفِ الْعُنْفُ»[۱۲].
خشونت در روابط انسانی، آدمی را به بیراههروی و سرکشی و ریاکاری و بیاعتدالی سوق میدهد، و اینها عوارض بسیار پرخطری است که بیگمان دانستن آن به پرهیز از خشونت راه مینماید. امیرمؤمنان علی(ع) در سخنی والا به این عوارض تصریح فرموده است: «فَصَيَّرَهَا فِي حَوْزَةٍ خَشْنَاءَ يَغْلُظُ كَلْمُهَا وَ يَخْشُنُ مَسُّهَا... فَمُنِيَ النَّاسُ لَعَمْرُ اللَّهِ بِخَبْطٍ وَ شِمَاسٍ وَ تَلَوُّنٍ وَ اعْتِرَاضٍ»[۱۳].
این عوارض در کلام امام علی(ع) مختص به حوزهای خاص نیست، بلکه در هر حوزه روابط انسانی که خشونت و تندی حکومت نماید خودسری و کجروی و بدخویی و رنگارنگی و گمراهی رخ مینماید. امیر مؤمنان علی(ع) در هشداری اساسی به زیاد بن ابیه، هنگامی که او جانشین عبد الله بن عباس در منطقه فارس بود، این حقیقت را گوشزد کرده است که هرجا مدیریت به تندی و خشونت کشیده شود، درگیری و آوارگی در پی دارد: «اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَ احْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَيْفَ فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلَاءِ وَ الْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى السَّيْفِ»[۱۴].
این سخن نیز در همه عرصههای مدیریتی جاری است، چنانکه در مدیریت خانواده نیز خشونت و تندی و درشتی چنین عوارضی به دنبال دارد؛ و بیگمان حاصل آن ندامت و پشیمانی سنگینی است. به بیان علی(ع): «مَنْ عَامَلَ بِالْعُنْفِ نَدِمَ»[۱۵].
و البته ممکن است عوارض درشتی و خشونت در حدی باشد که پشیمانی نیز سود ندهد. بنابراین با توجه به چنین عوارضی لازم است که هرگونه خشونت خانوادگی به تمام معنا نکوهیده شمرده گردد و از ارتکاب آن به جد پرهیز شود تا پشیمانیهای بیفایده و درعینحال خردکننده گریبانگیر آدمی نگردد. «مَنْ رَكِبَ الْعُنْفَ نَدِمَ»[۱۶].»[۱۷]
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع سیره خانوادگی معصومان
پانویس
- ↑ واژههایی همچون: خُرق، فَظّ، غلظت، خشونت، عَسْف، حِدّت، عُنف، غَرْب، نُشوز، طِماح، ایذاء و....
- ↑ «خداوند برپا داشتن حدود را واجب کرد تا آنچه حرام است بزرگ نماید». نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲.
- ↑ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ کتاب العین، ج۳، ص۱۴۰۵؛ معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۴۱؛ المفردات، ص۳۸۲.
- ↑ «زشتترین چیز خشونت و درشتی است». شرح غررالحکم، ج۲، ص۳۷۱.
- ↑ «بدترین چیز خشونت و درشتی است». شرح غررالحکم، ج۲، ص۳۷۸؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۷۳.
- ↑ «رفق و مدارا در چیزی قرار نگرفته است مگر اینکه آن را زینت داده و زیبا نموده است. خشونت و درشتی در چیزی قرار نگرفته است مگر اینکه آن را معیوب ساخته و زشت نموده است». شرح غررالحکم، ج۶، ص۶۲؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۷۲.
- ↑ «خشونت و درشتی بدترین اخلاق است». شرح غررالحکم، ج۱، ص۲۰۰؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۵۱؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۷۲.
- ↑ «خلق و خویی زشتتر از خشونت و درشتی نیست». شرح غررالحکم، ج۶، ص۳۸۰.
- ↑ «هرکه درشتخوی باشد و خشونت ورزد، مردم از گرداگرد او بگریزند». شرح غررالحکم، ج۵، ص۳۲۵. بدین صورت نیز وارد شده است: «مَنْ حَشُبَتْ عَرِیکَتُهُ اقْتَرَفَتْ سَاحَتُهُ». شمس الدین محمد بن یوسف الزرندی الحنفی، نظم درر السمطین، الطبعة الاولی، ۱۳۷۷ ق. ص۱۵۹.
- ↑ «نرمش و ملایمت رمندگی را از میانه بردارد، و سختگیری و خشونت، به جای همدلی، رمندگی آرد». تحف العقول، ص۱۹۳؛ بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۸؛ مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۶۵؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۴، ص۱۱۶.
- ↑ «سرآمد سبکی عقل درشتی و خشونت است». شرح غررالحکم، ج۴، ص۵۰؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۲۶۴.
- ↑ «پس [خلیفه اول] امر خلافت را [پس از خود] در میان حوزهای بس خشن بگردانید و جای داد... به ذات خدا سوگند که مردم در این حکومت به بیراههروی و سرکشی و ریاکاری و بیاعتدالی دچار گردیدند». نهج البلاغه، خطبه ۳.
- ↑ «عدالت پیشه کن و از خشونت و درشتی، و از ستم و بیدادگری بپرهیز، که خشونت و درشتی مردم را به فرار و آوارگی وادارد، و ستم و بیدادگری شمشیر را در میان آرد». نهج البلاغه، حکمت ۴۷۶.
- ↑ «هرکه درشتی نماید و خشونت ورزد پشیمان گردد». شرح غررالحکم، ج۵، ص۱۵۳؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۴۲۹.
- ↑ «هرکه مرتکب درشتی و خشونت شود پشیمان گردد». شرح غررالحکم، ج۵، ص۱۸۹.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۴ ص ۳۱۵.