عبیدة بن قیس سلمانی کوفی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

در شرح‌ حال عبیدة بن قیس که به لحاظ‍ جدّش او را عبیدة بن عمرو نیز می‌نامند[۱]، گفته‌اند دو سال قبل از رحلت پیامبر(ص) اسلام آورده، ولی آن حضرت را ملاقات نکرده است [۲]. وی از اصحاب امام علی(ع) و ابن مسعود بوده[۳] و از آن دو روایت کرده است [۴].

شیخ طوسی او را در شمار اصحاب امام علی(ع) ذکر کرده و برخی نیز او را از دوستان آن حضرت به شمار آورده است[۵]. ابن مدینی او را از فقهای اصحاب ابن مسعود دانسته است[۶].

تاریخ وفات او را جمعی سال ۷۲ ه‍‌. ق، برخی ۷۳ و برخی ۷۴ ذکر کرده و برخی قبل از ۷۰ را صحیح دانسته‌اند[۷]؛بنابراین، در تابعی بودن وی تردیدی نیست، ولی در مفسر بودن وی ممکن است تأمل شود؛ زیرا نه کتاب تفسیری برای او ذکر کرده‌اند و نه سیوطی و داوودی او را در طبقات المفسرین خود آورده‌اند و حتی از ابن سیرین نقل شده که تفسیر آیه‌ای از کتاب خدای عز و جل را از عبیده پرسیدم، گفت: به استوار بودن روی آور؛ کسانی که می‌دانستند قرآن دربارۀ چه‌چیز نازل شده است، از دنیا رفته‌اند[۸].

یعقوبی او را در شمار فقهای ایّام عبد الملک بن مروان ذکر کرده[۹] و استاد جعفر سبحانی نیز در طبقات الفقهاء او را در شمار تابعین صاحب فتوا آورده است[۱۰]. آقای محمد هادی معرفت او را از مفسران تابعی به شمار آورده، ولی دلیل یا شاهدی برای آن ذکر نکرده است[۱۱].

آنچه می‌توان به‌ عنوان شاهد یا دلیل برای مفسر بودن وی ذکر کرد، روایات و آرای تفسیری نقل شده از او در کتاب‌های تفسیری شیعه و اهل تسنن است، ولی چون بیشتر آنها در مورد آیات احکام و احکام فقهی برگرفته از آیات است، باید گفت او فقیهی بوده که روایات و آرای تفسیری نیز داشته است. در تفسیر ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ[۱۲] از او نقل کرده‌اند که گفته است: «این [[[آیه]]] به زکات اختصاص دارد»[۱۳]. همچنین از وی نقل کرده‌اند که معنای این آیه را از علی بن ابی طالب(ع) پرسیدم، فرمود: این آیه دربارۀ زکات واجب نازل شده است[۱۴]. از محمد بن سیرین روایت کرده‌اند که معنای ﴿...يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ...[۱۵] را از عبیده سلمانی پرسیدم، صورت و سرش را پوشاند و چشم چپش را باز گذاشت[۱۶] (با این کارش معنای آیه را بیان کرد).

در تفسیر آیه ﴿وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ...[۱۷] از وی نقل کرده‌اند که گفته است: ﴿كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ به ﴿مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ[۱۸]اشاره دارد که در جای دیگر قرآن ثبت شده است» [۱۹].

نمونه‌های دیگری از روایات و آرای تفسیری او را در منابع یادشده در پاورقی بنگرید [۲۰].[۲۱]

مذهب

دربارۀ مذهب و موضع وی در مسئلۀ خلافت و امامت بعد از پیامبر(ص) اطلاع دقیقی در دست نیست و آنچه در کتاب‌ها آمده، این است که شیخ طوسی او را از اصحاب امام علی(ع) و برقی او را از اولیای (- دوستان) آن حضرت به شمار آورداند و در کامل الزیارات در محبت رسول خدا(ص)، امام حسن و امام حسین(ع) از او روایت نقل شده است[۲۲]. با علی بن ابی طالب(ع) به مدائن وارد شده است و در جنگ با خوارج در نهروان حضور داشته است [۲۳]. از قاریانی است که با علی(ع) بودند و بر معاویه احتجاج کردند[۲۴].[۲۵]

وثاقت

وثاقت وی در نزد رجال‌شناسان اهل تسنن مسلّم است؛ زیرا از عجلی نقل کرده‌اند که گفته است عبیدۀ سلمانی کوفی، تابعی، ثقۀ جاهلی (فرد مورد اعتماد زمان جاهلیت) است[۲۶]. ابن حجر او را از راویان صحاح ستّه اهل تسنن معرفی نموده و گواهی بر ثقه بودن او را از ابن معین و عثمان دارمی نقل و از ابن مدینی حکایت کرده است که صحیح‌ترین سندها، محمد بن سیرین از عبیده از علی(ع) است[۲۷]؛ اما در کتاب‌های رجالی شیعه به صورت خاص توثیق نشده فقط‍ و آمده است که وی از راویان کامل الزیارات می‌باشد[۲۸]، و به نظر برخی، توثیق عام ابن قولویه در مقدمۀ کامل الزیارات شامل او می‌شود[۲۹].[۳۰]

منابع

پانویس

  1. ر.ک: تهذیب التهذیب، ج۷، ص۷۸؛ لجنه علمی، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۴۴۸.
  2. ر.ک: تهذیب التهذیب، ج۷، ص۷۸.
  3. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۱۱۹.
  4. ر.ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۷۸.
  5. ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۹۴.
  6. ر.ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۷۹.
  7. ر.ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۷۸.
  8. تفسیر الطبری، ج۱، ص۶۲، حدیث ۹۶.
  9. ر.ک: تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۸۲.
  10. ر.ک: لجنه علمی، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۴۴۸.
  11. ر.ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۴۱۰.
  12. «ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.
  13. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۴۳.
  14. سیوطی، الدر المنثور، ج۱، ص۶۱۱.
  15. «چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  16. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۳، ص۵۲۶.
  17. «و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند شده‌اید به عنوان واجب بپردازید و در آنچه پس از تعیین (کابین) واجب، هم‌داستان شوید بر شما گناهی نیست که خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۴.
  18. «دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر» سوره نساء، آیه ۳.
  19. قرطبی، الجامع الاحکام القرآن، ج۳، جزء ۵، ص۸۲.
  20. ر.ک: طبری، جامع البیان (ط‍، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۰ ه‍‌.ق)؛ ج۱، ص۳۷۹، ح۱۱۷۴؛ همان (ط‍ بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ ه‍‌.ق)، ج۲، ص۱۹۹، ۲۸۷، ۷۵۵، ۷۵۶، ۷۵۷ و ۷۶۰ و ج۳، ص۱۱۵ و ج۴، ص۲۲۲، ۳۳۹ و ج۵، ص۱۵ و ج۷، ص۲۴ و ج۲۴، ص۳۳؛ صنعانی، تفسیر القرآن عبد الرزاق (ط‍ ریاض، مکتبة الرشد، ۱۴۱۰ ه‍‌.ق)، ج۱، ص۴۸، ۷۴؛ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن (ط،‍ مکتب الاعلام الاسلامی)، ج۱، ص۳۰۴ و ج۳، ص۱۶۵؛ مجمع البیان (ط‍، بیروت، مؤسسه الاعلمی)، ج۴، ص۴۹۴؛ حویزی، نورالثقلین، ج۲، ص۱۶۷؛ تفسیر سفیان الثوری (ط‍ بیروت، دار الکتب العلمیة)، ص۵۷؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن (ط‍، دار احیاء التراث العربی)، ج۵، ص۱۲۴ و ۲۰۱ و ج۸، ص۴۸ و ج۱۲، ص۲۴۵؛ ابن جوزی، زاد المسیر (ط‍، بیروت، دارالفکر)، ج۵، ص۲۵۸؛ جصّاص، احکام القرآن (ط‍، بیروت دارالکتب العلمیة)، ج۱، ص۴۳ و ج۲، ص۸۲، ۱۷۵، ۲۹۷ و ۴۰۷.
  21. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۱۵۲-۱۵۳.
  22. ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۹۴.
  23. ر.ک: خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۱۱۸.
  24. ر.ک: تستری، قاموس الرجال، ج۷، ص۹۹ و ۱۰۰، رقم ۴۷۷۶.
  25. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۱۵۳-۱۵۴.
  26. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۱۱۹.
  27. ر.ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۷۸ و ۷۹، رقم ۱۸۵.
  28. ر.ک: تجلیل تبریزی، معجم الثقات، ص۲۱۷، رقم ۱۵۸.
  29. ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۰.
  30. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۱۵۴.