شعبة بن حجاج بن ورد ازدی بصری
مقدمه
ابوبسطام شعبه بن حجاج بن ورد واسطی ازدی عتکی بصری در سال ۸۲ هـ [۱] در واسط متولد شد[۲] و در آنجا رشد نمود و بصره را برای زندگی برگزید[۳]. در اینکه وی مولای چه کسی بود، اختلاف وجود دارد. مشهور، او را مولای عتکی میدانستهاند[۴].
او نزد چهارصد یا به قولی سیصد نفر از تابعین حدیث شنید که از جمله آنها حسن، طلحة بن مصرف و یونس بن عبید است[۵]. از امام جعفر صادق(ع) و راویانی چون انس بن سیرین، اسماعیل بن رجاء و سلمة بن کهیل روایت نمود[۶]. راویانی چون سفیان ثوری و یحیی بن سعید قطّان از وی حدیث شنیدهاند[۷].
وی از بزرگان حدیث، علم نحو[۸] و نیز از عالمان شعر و ادب به شمار میرفت، به طوری که اصمعی درباره او میگوید: من عالمتر از شعبه، در شعر ندیدم[۹]. همچنین گفته شده او کسی بود که حدیثی را تا دو بار نمیشنید، آن را ضبط نمینمود و برایش اتقان پیدا نمیشد[۱۰].[۱۱]
وثاقت یا عدم وثاقت
وی در نزد شیعه مجهول است و وثاقت وی ثابت نیست[۱۲]، ولی در نزد اهل تسنن ثقه (مورد اعتماد) است و حتی او را امیر المؤمنین در حدیث لقب دادهاند[۱۳]. ابن سعد و ابوحاتم او را توثیق کردهاند[۱۴]. شافعی میگوید: «اگر شعبه نبود روایت حدیث در عراق شناخته نمیشد». احمد بن حنبل میگوید: «شعبه خود امتی بود». حاکم میگوید: «شعبه پیشوای پیشوایان در حدیث بود». او از دو نفر صحابی (انس بن مالک و عمرو بن سلمه) و چهار صد تن از تابعان روایت دارد[۱۵]. زرکشی نیز او را در زمره مفسران پس از تابعان شمرده است. [۱۶] استاد حسن سندوبی مصری در پاورقی کتاب «البیان و التبیین» نوشته جاحظ، میگوید: «شعبه، شیعی مذهب و از ارباب حدیث است»[۱۷].[۱۸]
آثار
شعبه اولین کسی بود که درباره علم رجال سخن راند[۱۹]، در عین حال دارقطنی میگوید: وی به سبب مشغله زیاد، در حفظ متون و در اسمای رجال اشتباه میکرد[۲۰].[۲۱]
وفات
در زمان منصور و مهدی عباسی دو بار به بغداد سفر کرد[۲۲] و سرانجام در سال ۱۶۰ ه[۲۳] در ۷۷ سالگی در بصره[۲۴] درگذشت. از جمله آثار وی تفسیر[۲۵] و غرائب[۲۶] است[۲۷].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۷/۲۰۳.
- ↑ الثقات ۶/۴۴۶.
- ↑ تاریخ بغداد ۹/۲۵۷؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۸، ص۳۴۴ و ۳۵۵.
- ↑ التاریخ الکبیر ۲ و ۴/۲۴۴.
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۷/۲۰، ۲۰۳، ۲۰۹ و ۲۲۶ تاریخ بغداد ۹/۲۵۷.
- ↑ خلاصة تهذیب تهذیب الکمال ۴/۳۳۹.
- ↑ المؤتلف و المختلف (دارقطنی) ۳/۱۳۸۱.
- ↑ شذرات الذهب ۱/۲۴۷.
- ↑ الاعلام ۳/۱۶۴.
- ↑ تاریخ بغداد ۹/۲۶۶.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۳۹۳-۳۹۴؛ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۲۳۳؛ معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ص۴۲۲-۴۱۴.
- ↑ ر.ک: مامقانی، تنقیح المقال، ج۱، ص۷۳ (نتائج التنقیح، رقم ۵۵۷۶).
- ↑ ر.ک: ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۳۳۵۱ رقم ۶۷؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۸، ص۳۵۲-۳۵۵.
- ↑ الطبقات الکبری ۷/۲۸۰ الجرح و التعدیل ۴/۳۷۰.
- ↑ تهذیب التهذیب، ج ۴، ص۳۳۸، شماره ۵۸۰.
- ↑ البرهان، ج ۲، ص۱۵۹.
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۷، ص۳۴۸.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۳۹۳-۳۹۴؛ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۲۳۳؛ معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ص۴۲۲-۴۱۴.
- ↑ تهذیب الکمال ۱۲/۴۹۴ و ۴۹۵.
- ↑ خلاصة تهذیب تهذیب الکمال ۴/۳۴۵ و ۳۴۶.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۳۹۳-۳۹۴؛ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۲۳۳؛ معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ص۴۲۲-۴۱۴.
- ↑ تاریخ بغداد ۹/۲۶۶.
- ↑ الثقات ۶/۴۴۶.
- ↑ الاعلام ۳/۱۶۴.
- ↑ کشف الظنون ۱/۴۵۱ و ۵/۴۱۷.
- ↑ الاعلام ۳/۱۶۴.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۳۹۳-۳۹۴؛ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۲۳۳؛ معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ص۴۲۲-۴۱۴.