سفیران پیامبر خاتم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

پیامبر گرامی اسلام(ص) اواخر سال ششم یا اوایل سال هفتم هجری تصمیم گرفت سران کشورها و حاکمان نواحی مختلف را به اسلام دعوت کند. بدین سبب، سفیران زیادی را به مناطق مختلف اعزام کرد[۱].

سفیر پیامبر به حبشه

یکی از سفیران رسول اکرم(ص) " عمرو بن امیه ضمری"[۲] است. آن حضرت او را در سال هفتم هجری نزد نجاشی، پادشاه حبشه فرستاد[۳]. نام پادشاه حبشه، اصحم[۴] بوده است. نجاشی، در واقع، عنوان پادشاهان حبشه بوده است. بسیاری از مؤرخان می‌گویند که عمرو بن امیه حامل دو نامه از پیغمبر(ص) به نجاشی بود.

مؤرخان نوشته‌اند: نجاشی پس از اینکه نامه را خواند، این گونه پاسخ داد: "به نام خدایی که مرا به اسلام هدایت کرد. نامه تو به دستم رسید. نامه‌ای که در آن به امر عیسی(ص)اشاره کرده بودی. به خدای آسمان‌ها و زمین سوگند که عیسی(ص) بیش از آنچه گفتی (بنده خدا) نبوده است.... ما به پسرعمویت اکرام کردیم.... شهادت می‌دهم که تو رسول صادق و مصدّق خدایی. من، به دست پسرعمویت به خدای عالمیان ایمان آوردم و فرزندم ارحی بن اصحم را به سویت می‌فرستم.... اگر بخواهی خودم هم نزدت می‌آیم. سلام بر تو، ای رسول خدا![۵].[۶]

سفیر پیامبر به ایران

سفیر پیامبر به بحرین

سفیر پیامبر به طائف

سفیر پیامبر به مصر

سفیر پیامبر به بحرین و عمان

سفیر پیامبر به حاکم غسانی

سفیر پیامبر به روم

سفیر پیامبر به یمامه

منابع

پانویس

  1. حاجی‌زاده، یدالله، سفیر پیامبر به حبشه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۲۵-۵۲۶.
  2. عمرو بن امیه ضمری سال سوم هجری (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۱۸۷) و به نقلی سال هفتم هجری مسلمان شد و به مدینه مهاجرت کرد. وفات وی در زمان معاویه بوده است. محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۳۴۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۱.
  3. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۱۸۸؛ عز الدین ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۷۶.
  4. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۵۲؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعة، ج۲، ص۳۰۸.
  5. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۶۵۲-۶۵۳؛ عزالدین ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۷۶؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۸۴؛ شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۱، ص۲۲۰؛ ابن سید الناس، عیون الأثر، ج۲، ص۳۳۰-۳۳۱.
  6. حاجی‌زاده، یدالله، سفیر پیامبر به حبشه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۲۵-۵۳۱.