مراد از واژه إنما در آیه ولایت چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مراد از واژه إنما در آیه ولایت چیست؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلی؟

مراد از واژه إنما در آیه ولایت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد تقی فیاض‌بخش

آقایان محمد تقی فیاض‌بخش و دکتر فرید محسنی در کتاب «ولایت و امامت از منظر عقل و نقل» در این‌باره گفته‌‌اند:

«اصل در معنای این واژه، حصر حقیقی و مطلق است؛ مگر قرینه‌ای در کار باشد که استفاده حصر اضافی و یا نسبی از آن بشود. نویسنده جواهرالبلاغة تأکید می‌کند که از صریح‌ترین ادات حصر ﴿إِنَّمَا است[۱]؛ زیرا به وسیله آن اثبات حکم برای موضوع و نفی از ماعدای آن می‌شود؛ مثل: ﴿إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ[۲].

اهل لغت، از جمله صاحبان لسان العرب[۳]، مصباح المنیر[۴] و مفردات[۵]، اصل در معنای ﴿إِنَّمَا را حصر حقیقی خبری برای موضوع در جمله می‌دانند. جوهری در صحاح اللغة[۶]، تحلیل آن را به واسطه ترکیب معنای «ان» و «ما» این‌گونه بیان می‌دارد: و إن‏ زِدْتَ‏ على‏ إنَ‏ ما صارَ للتَّعيين كقوله تعالى: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ[۷]، لأَنه يُوجِبُ إثْباتَ الحكم للمذكور و نَفْيَه عما عداه. یعنی اگر به إنّ ما اضافه شود، حصر را می‌رساند؛ زیرا اثبات حکم مذکور را بر امری و نفی آن را از غیر آن می‌نماید.

بر این اساس، کلمه ﴿إِنَّمَا در صدر آیه، ولایت را برای خداوند و رسولش(ص) و مؤمنین مذکور در آیه اثبات و از غیر آنان نفی می‌کند. و چون میان مؤمنین، انواع ولایت‌ها از قبیل ولاء محبت، نصرت، عتق و غیره وجود دارد، معلوم می‌شود که چنین ولایتی که مختص خداوند و رسولش(ص) و گروه سوم است، از سنخ ولایت‌های متعارف میان مؤمنین نیست. در طی استدلال به کم و کیف این ولایت اشاره بیشتری خواهد شد»[۸]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین دکتر مرتضوی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد مرتضوی در کتاب «آیات ولایت در قرآن ج۱» در این‌باره گفته‌ است:

«گفته‌اند؛ کلمه ﴿إِنَّمَا دلالت بر حصر نمی‌کند تا بگوییم مصداق این آیه در عصر رسول خدا(ص) امام علی(ع) بوده است. به این شبهه توجه کنید: و لا نسلّم أن كلمة انّما للحصر. فخر رازی نیز به این شبهه اشاره کرده است[۹].

نقد

  1. به نظر می‌رسد که این شبهه تنها از شخصیت فکری فخر رازی سرچشمه گرفته است که با توجه به شاکله فلسفی او چنان که خود وی گفته است، بنا دارد در برابر هر چیزی علامت سؤال بگذارد[۱۰]، نه اینکه اعتقادی به شبهه یاد شده داشته باشد.
  2. درباره این قضاوت و شبهه فخر رازی به کلام ابوحیان، ادیب و مفسر معروف، بسنده می‌کنیم. وی گفت: گرچه فخررازی در بعضی از علوم ید طولانی دارد، ولی در ادبیات عرب تخصصی ندارد[۱۱].
  3. شاهد بر اینکه فخر رازی در ادبیات عرب تخصص نداشته این است که هیچ کس چنین سخنی را نگفته است.
  4. در ابتدای بحث دیدگاه لغت شناسان را نقل کردیم که ﴿إِنَّمَا برای «حصر» است و حتی در توجیه و علت حصر آنکه دو نظریه مطرح بود، آنها را نقل کردیم که در اینجا تکرار نمی‌کنیم.
  5. فخر رازی نیز به این سخن اعتقادی ندارد؛ زیرا در آیه: ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ[۱۲] وی ﴿إِنَّمَا را به معنای حصر آورده و می‌نویسد:

فاني بشر مثلكم و لا امتياز بيني و بينكم، الّا بمجرد انّ اللّه عز و جل اوحى إليّ[۱۳].

«من بشری هستم مانند شما و هیچ امتیازی میان من و شما وجود ندارد جز اینکه خداوند تبارک و تعالی به من وحی کرده است».

۶-تعجب از فخر رازی است که در این جا می‌گوید: ﴿إِنَّمَا بر حصر دلالت نمی‌کند در حالی که در اصول اصرار دارد ﴿إِنَّمَا بر حصر دلالت دارد!»[۱۴]

الگو:آیه ولایت

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

  1. المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر (للرافعی) (دارالهجرة، ۱۴۱۴ ه.ق.)، النص، ص۲۷.
  2. «از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او می‌هراسند» سوره فاطر، آیه ۲۸.
  3. المیزان فی تفسیر القرآن (ط. مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ ه.ق)، ج۱۵، ص۴۷۱.
  4. المیزان فی تفسیر القرآن (ط. مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ ه.ق)، ج۱۵، ص۲۷.
  5. المیزان فی تفسیر القرآن (ط. مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ ه.ق)، ج۱۵، ص۹۲.
  6. (ط. دارالعلم للملایین، ۱۴۰۴ ه.ق.) ج۴، ص۲۰۷۳.
  7. «زکات، تنها از آن تهیدستان... است» سوره توبه، آیه ۶۰.
  8. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۴۵.
  9. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۳۰.
  10. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱، ص۹.
  11. البحر المحیط، ج۱، ص۲۶۱.
  12. «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.
  13. التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۹۸.
  14. مرتضوی، سید محمد، آیات ولایت در قرآن ج۱، ص ۳۰۷.