آیا اهل بیت علم به حوادث آینده ندارند؟ (پرسش)
آیا اهل بیت علم به حوادث آینده ندارند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
آیا اهل بیت علم به حوادث آینده ندارند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب امام |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
پاسخ نخست
آقای حسن علیپور وحید در کتاب «مکتب در فرآیند نواندیشی» در اینباره گفته است:
«برخی شبهه افکنان مدعی هستند که اهل بیت (ع) برای خود علم به آینده و امور ماورایی را ادعا نکردند، ولی پیروان آنها به غلو افتادند و این فضایل را آفریدند. این ادعا در حالی است که اولاً علم به غیب، علم به آینده را نیز پوشش میدهد و دارنده علوم غیبی و الهی، همان طور که بر اسرار گذشته اشراف دارد، بر اسرار آینده نیز احاطه دارد؛ زیرا علم به آینده شعبه و شاخهای از علم غیبی است. ثانیاً پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت، به آگاهی خود از حوادث عالم تا قیامت تصریح دارند و نسبت به برخی از حوادث لب گشودهاند. برای مثال، به عنوان چند باب در کافی بنگرید:
- باب «ائمه (ع) به آنچه در گذشته اتفاق افتاده و آنچه در آینده رخ خواهد داد، آگاه هستند»[۱]. ذیل این باب، ۶ روایت آمده است. این علم فراگیر که گذشته و آینده را پوشش میدهد، فرازمینی و فراتر از دایره دانش آموختنی است.
- باب «ائمه (ع) به زمان وفاتشان علم دارند»[۲]. این باب ۸ روایت را در خود گنجانده است.
امام علی در نهجالبلاغه میفرماید: «پس از من به زودی بر شما روزگاری رسد که در آن چیزی پنهانتر از حق و آشکارتر از باطل و فراوانتر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد. نزد مردم آن زمان اگر قرآن را به درستی تلاوت کنند متاعی کسادتر از آن یافت نشود، و اگر در معانی آن تحریف ایجاد کنند کالایی رایجتر از آن نباشد، و در شهرها چیزی بدتر از معروف، و بهتر از منکر پیدا نشود. حاملان قرآن آن را کناری اندازند، و حافظانش آن را از یاد ببرند. آنگاه امام شروع میکند به بیان حوادثی که در آینده رخ خواهد داد و بلاهایی که بر سر اسلام و مسلمانان خواهد آمد»[۳]. این گونه خبر دادن از آینده بارها در نهجالبلاغه به چشم میخورد»[۴]
پانویس
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۶۰.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ نهجالبلاغه (ترجمه)، خطبه ۱۴۷، ص۳۲۰-۳۲۱.
- ↑ علیپور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۶۹.