آیا برای حسین بن روح کراماتی گزارش شده است؟ آن کرامات چیستند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا برای حسین بن روح کراماتی گزارش شده است؟ آن کرامات چیستند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری / نایب سوم امام مهدی: حسین بن روح نوبختی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا برای حسین بن روح کراماتی گزارش شده است؟ آن کرامات چیستند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.

پاسخ نخست

حبیب‌الله طاهری

حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب‌الله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در این‌باره گفته‌است:

  • «جناب حسین بن روح صاحب کرامات بسیار است، ولی در اینجا تنها به ذکر سه کرامت بسنده می‌کنیم:
  1. محمد بن حسین صیرفی می‌گوید: از بلخ به مقصد حج بیرون شدم و وجوهی با من بود که نصف آن طلا و نصف دیگرش نقره بود. طلا و نقره‌ها را چند پاره کرده و به شکل شمش درآوردم و چون به سرخس رسیدم در ریگستانی منزل کردم و در حین نگاه کردن به شمش‌ها، شمشی از دستم پرید و در ریگستان افتاد، بدون اینکه متوجه شوم. هنگامی که به شهر همدان رسیدم به بازدید شمش‌ها پرداختم و متوجه شدم که شمشی از دستم افتاده است، به ناچار در همانجا به وزن همان شمش که ۱۰۳ یا ۹۳ مثقال بود، شمشی ریختم و با آن شمش‌ها مخلوط ساختم، وقتی وارد بغداد شدم و به سراغ ابوالقاسم حسین بن روح رفتم و آنچه آورده بودم تسلیم ایشان کردم، جناب ایشان در میان شمش‌ها به همان شمش که من در همدان از مال خود درست کرده بودم دست گذارد و آن را از کیسه بیرون آورد و به من فرمود: این شمش مال ما نیست و آن شمش که جزء مال ما بود در سرخس موقعی که میان ریگستان خیمه زده بودی گم کردی، به همان محل برگرد و آن را جستجو کن که خواهی یافت و به زودی اینجا برمی‌گردی، ولی مرا دیگر نخواهی دید[۱].
  2. حسین بن علی بن بابویه می‌گوید: از جناب حسین بن روح اجازه خواستم که می‌خواهم امسال سفر حج کنم و اعمال حج انجام دهم، به من اجازه خروج از شهر و دیار می‌دهی؟ در پاسخ مرقوم فرمودند: امسال حج مکن و به وقت دیگر انجام ده. مجدداً نامه نوشتم که نذر کرده‌ام و واجب است، آیا مرا جایز است که آن را انجام ندهم؟ در پاسخ مرقوم فرمودند: حال که چاره‌ای از رفتن نداری در آن قافله که آخرین حجاج است باش نه در قافله دیگر. طبق دستور عمل کردم. آن سال قرامطه[۲] بر حجاج تاختند، جمع کثیری را کشتند و مال و اموال حجاج را به غارت بردند فقط قافله آخری که من نیز در آن قافله بودم از تعرض و تاخت و تاز دزدان در امان ماندند.
  3. مرحوم صدوق نقل می‌کند که: ابوعلی بغدادی می‌گوید: در بغداد به زنی برخوردم که از من پرسید وکیل مولای ما امام زمان کیست؟ به او گفتم: که حسین بن روح است. آن زن بر حسین بن روح وارد شد و من نیز با او بودم. زن به حسین بن روح گفت: چه چیز همراه من است که برای تسلیم به مولای خود نزد تو آورده‌ام؟ حسین بن روح به آن زن گفت: برو آن کیسه که در آن پول است در دجله انداز و بلافاصله نزد ما آی تا قدرت پروردگار و عنایت امام زمان را مشاهده کنی. زن چنین کرد و کیسه را در دجله انداخت و برگشت، حسین بن روح به غلام خود گفت: برو آن کیسه را بیاور، غلام رفت و آن کیسه را آورد، جناب حسین بن روح به آن زن گفت: بیا به این کیسه نگاه کن و ببین آیا این همان کیسه است که در دجله انداختی؟ زن نزدیک آمد و نگریست و تصدیق کرد و گفت: این همان کیسه است که من در دجله انداختم و نزد تو آمد. سپس حسین بن روح گفت: حال من خبر دهم که در کیسه چیست یا تو خبر می‌دهی؟ زن گفت: شما بفرمایید و خبر دهید. آن جناب پیش از آنکه کیسه را باز کند چنین فرمود: در این کیسه یک جفت دستبند طلا و یک حلقه بزرگ جواهر و دو حلقه کوچک دیگر جواهر و دو انگشتری هست که یکی از آن دو فیروزه و دیگری عقیق می‌باشد. زن کیسه را باز کرد و یکایک آنچه را جناب ایشان فرموده بود از کیسه بیرون آورد. به من بیننده (ابوعلی بغدادی) و آن زن حالت عشوه دست داد و از این جریان متحیر شدیم. سوگند به ائمه اطهار (ع) که در روز قیامت گواهی دهم که آنچه دیدم و باز گو گردم همان است که گفتم و بیان داشتم، بدون آنکه کم ویا زیاد کرده باشم[۳]»[۴].

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. کمال الدین شیخ صدوق، ص ۵۱۶-۵۱۷.
  2. قرامطه جمع قرمطی فرقه‌ای از خوارج‌اند و شیخ بهائی می‌گوید: در سال ۳۱۰ هجری قرامطه و در ایام حج وارد مکه شده و حجرالاسود را از جایگاهش برداشتند و بیرون آوردند و بیست سال حجرالاسود نزد قرامطه بود و خلق کثیری را در آن سال از حجاج کشتند که از جمله آنها علی بن بابویه است که در حین طواف او را با شمشیر زدند و بر روی زمین افتاد. (مجمع البحرین، طریحی، قرمط.) لازم به ذکر است که نباید ابن علی بن بابویه مقتول در کنار کعبه را با علی بن بابویه قمی که علی بن محمد سمری نایب چهارم امام در بغداد در روز وفاتش از مرگ او خبر داد، اشتباه گرفت اینان تنها تشابه اسمی دارند البته او نیز مردی عارف بود و به اصطلاح محدثین به تصوف گرایش داشت. (الکنی و الالقاب، ج ۱، کلمه ابن بابویه).
  3. صدوق، کمال الدین، ص ۵۱۹.
  4. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۱۱۷-۱۱۸.