آیا دلیلی وجود دارد که وقوع رویت امام مهدی را اثبات کند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا دلیلی وجود دارد که وقوع رویت امام مهدی را اثبات کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا دیدن امام مهدی در عصر غیبت کبری از راه دلیل نقلی قابل اثبات است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.

پاسخ نخست

عبدالهادی مسعودی

حجت الاسلام و المسلمین عبدالهادی مسعودی، در مقاله «پژوهشی درباره رؤیت امام در روزگار غیبت کبری» در این‌باره گفته است:

«پس از اثبات امکان رؤیت، به ارائه دلیل برای وقوع این امر نیازمندیم؛ زیرا اگرچه وقوع چیزی، دلیل امکان آن است، اما امکان یک شی‌ء، مستلزم وقوع آن نیست. با این فرض، به گزارش‌های قابل اعتمادی نیاز داریم که دیدار امام (ع) را برای حد اقل عده‌ای محدود، ثابت کند. این گزارش‌ها را می‌توانیم به چند دسته تقسیم کنیم: یک دسته، احادیثی از امامان اند که به گونه‌ای کلی و اجمالی، از دسترس برخی از نزدیکان و موالی امام عصر (ع) به ایشان و به طور طبیعی، دیدن وجود مبارک امام (ع) حکایت دارند؛ دسته دوم، گزارش‌های مکرر و درازدامن از تشرف‌ها و رؤیت‌های پیروان ناب امامان و یا انسان‌های درمانده و گرفتار اند که برخی از آنها در همین بخش آمده‌اند.

  • دسته نخست: دست کم دو حدیث‌[۱] با اسناد معتبر و مقبول، دسترس به امام (ع) را در دوران غیبت کبرا همانند غیبت صغرا، هر چند در دایره‌ای محدودتر، اثبات می‌کنند. حدیث نخست، در معتبرترین کتاب حدیثی، الکافی، به نقل از امام صادق (ع) این گونه آمده است: "لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا قَصِيرَةٌ وَ اَلْأُخْرَى طَوِيلَةٌ اَلْغَيْبَةُ اَلْأُولَى لاَ يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلاَّ خَاصَّةُ شِيعَتِهِ وَ اَلْأُخْرَى لاَ يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلاَّ خَاصَّةُ مَوَالِيهِ"[۲]. قائم، دو غیبت دارد: یکی کوتاه و دیگری طولانی. درغیبت نخست، جز خواص شیعه، جای او را نمی‌دانند و در غیبت دیگر، جز خواص و بستگانش، جای او را نمی‌دانند.

حدیث بعدی نیز در الغیبةی نعمانی از امام صادق (ع) نقل شده که این گونه آمده است: "إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ حَتَّى يَقُولَ بَعْضُهُمْ مَاتَ وَ يَقُولَ بَعْضُهُمْ قُتِلَ وَ يَقُولَ بَعْضُهُمْ ذَهَبَ حَتَّى لاَ يَبْقَى عَلَى أَمْرِهِ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلاَّ نَفَرٌ يَسِيرٌ لاَ يَطَّلِعُ عَلَى مَوْضِعِهِ أَحَدٌ مِنْ وُلْدِهِ وَ لاَ غَيْرِهِ إِلاَّ اَلْمَوْلَى اَلَّذِي يَلِي أَمْرَهُ"[۳]. صاحب این امر (قیام)، دو غیبت دارد: یکی از آنها به درازا می‌کشد، تا آن جا که برخی می‌گویند: مرده است و برخی دیگر می‌گویند: کشته شده و برخی دیگر می‌گویند: رفته است، تا آن جا که جز چند تن اندک از یارانش بر عقیده به او نمی‌مانند. هیچ کس از دوست و غیر دوست، از جای او آگاه نمی‌شود، مگر مولایی که امر او را به دست دارد.

  • دسته‌دوم: گزارش‌های فراوانی در کتاب‌هایی متنوع‌از دیرباز تاکنون در دست اند که نشان می‌دهند افراد فراوانی از عالمان فرهیخته تا انسان‌های معمولی، به نزد امام (ع) تشرف یافته و برخی به گفتگو با ایشان نیز موفق گشته‌اند. این گزارش‌ها آن قدر فراوان اند و به اندازه‌ای از طریق‌های گوناگون به ما رسیده‌اند که می‌توان تواتر اجمالی را در آنها تحصیل نمود[۴]. تعداد قابل اعتنایی از این گزارش‌ها در کتاب‌هایی معتبر و از نویسندگان مشهور، نقل شده‌اند و تعدادی نیز در عصر کنونی و یا بسیار نزدیک به ما، اتفاق افتاده‌اند و با یکی دو واسطه معتبر، به آنها دسترس داریم.

نکته جالب توجه، آن که: تواتر در این مسئله، از چند تن از عالمان مشهور مانند: شیخ حر عاملی[۵]، سید عبد الله شبر[۶] و آیت الله صافی گلپایگانی نیز مطرح شده است[۷]. گفتنی است که اثبات کلی رؤیت از طریق تواتر، به اثبات آن در گذشته و یا تواتر در هر طبقه، نیاز ندارد و همین اندازه که مجموع گزارش‌ها در طول دوازده قرن غیبت، به حد تواتر برسد، کافی است. افزون بر تواتر اجمالی، برخی از گزارش‌ها دارای اسناد نیکو و مقبول و گاه گزارشگران آنها از عالمان بسیار موثق، بزرگ و مشهورند و برای اثبات رؤیت، کافی به نظر می‌رسند[۸]»[۹].

پانویس

  1. روایت سومی نیز در دست داریم که وجود چنین افرادی را اثبات می‌کند و تعداد آنها را سی نفر می‌داند؛ امامرحوم فیض، آن را ناظر به غیبت صغرا دانسته است. متن روایت در کتاب الکافی چنین است: امام جعفر صادق (ع) فرمود: "لاَ بُدَّ لَهُ فِي غَيْبَتِهِ مِنْ عُزْلَةٍ وَ نِعْمَ اَلْمَنْزِلُ طَيْبَةُ وَ مَا بِثَلاَثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ "؛ صاحب این امر را چاره‌ای نیست از غیبت، و باید که غایب شود و او را در حال غیبت خویش چاره نیست از آن که از خُلق، دوری گزیند. و خوب منزلی است طیبه و با سی کس، وحشتی نیست» (الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱). و بیان، این گونه چنین است: «طیبة» هی المدینة المقدسة یعنی إذا اعتزل فیها مستترا ومعه ثلاثون من شیعته یأنس بعضهم ببعض فلا وحشة لهم کأنه أشار بذلک إلی غیبته القصیرة فإن فی الطویلة لیس لشیعته إلیه سبیل؛ مراد از طیبه شهر مدینه است یعنی اگر در مدینه پنهان شود و گوشه گیرد و با او سی نفر از شیعیان او باشند که با هم انس گیرند احساس تنهایی نمی‌کنند. گویا این روایت اشاره به غیبت کوتاه حضرت دارد زیرا در غیبت کبرای ایشان، شیعیان او راهی برای رسیدن به ایشان ندارند (الوافی، ج ۲، ص ۴۱، ح ۹۲۵).
  2. ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۳، ص ۱۲۶، ح ۵۲۷.
  3. الغیبة، نعمانی، ص ۱۷۱، ح ۵. نیز ر.ک: همین دانش‌نامه، ج ۳، ص ۱۲۸، ح ۵۳۰.
  4. ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۹- ۱۷۸.
  5. إثبات الهداة، ج ۳، ص ۶۹۶.
  6. الأنوار اللامعة فی شرح زیارة الجامعة، ص ۳۶.
  7. مجموعة الرسائل، صافی، ج ۲، ص ۲۱۲.
  8. ر.ک: عنایات حضرت مهدی موعود به علما و مراجع تقلید، ص ۲۰۳- ۲۵۶.
  9. مسعودی، عبدالهادی، پژوهشی درباره رؤیت امام در روزگار غیبت کبری، ص۱۸۳.