آیه تبلیغ چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)
آیه تبلیغ چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ امامت |
مدخل اصلی | اثبات نصب الهی امام |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیه تبلیغ چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقایان محمد تقی فیاضبخش و دکتر فرید محسنی در کتاب «ولایت و امامت از منظر عقل و نقل» در اینباره گفتهاند:
«﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۱]
آیه ۶۷ سوره مائده به آیه «تبلیغ» معروف است. این آیه، خواه در سیاق آیات قبل و بعد خود باشد و خواه نباشد، خبر از ابلاغ دستور مهمی به رسول اکرم (ص) میدهد که اگر حضرتش به انجام نرساند، کل اسلام در معرض خطر قرار میگیرد. موضوع این ابلاغ چنان مهم است که آن حضرت با بیانی خاص مورد خطاب الهی قرار گرفته است. حال این سؤال مطرح است که رسول خدا (ص) (با وجود اهتمام فراوانی که به ابلاغ احکام الهی داشت) نگران چه توطئهای بود که در ابلاغ این دستور الهی درنگ میکرد و منتظر فرصت مناسب بود؟ در حالی که ایشان در انجام وظایف رسالت هرگز از توطئههای گوناگون کفار و یهودیان هراسی نداشت و با قاطعیت احکام الهی را بیان میفرمود.
با بررسی احتمالات گوناگون، این نتیجه حاصل میگردد که تنها حکمی که چنین حساسیت و اهمیتی دارد، ابلاغ امری معادل اصل دین است؛ یعنی ولایت و جانشینی پیامبر (ص) برای حفظ و حراست از دین؛ و این همان مطلبی است که خداوند دستور به ابلاغ آن میدهد، روایات مختلف دلالت بر این امر دارد که شأن نزول آیه تبلیغ، موضوع ولایت و جانشینی حضرت علی (ع) بوده است. از مهمترین این روایات، حدیث مشهور غدیر است که به تواتر از شیعه و سنی نقل گردیده است»[۲]
پانویس
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۱۵۳.