آیه ۵۱ سوره بقره چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)
آیه ۵۱ سوره بقره چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
آیه ۵۱ سوره بقره چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ امامت |
مدخل اصلی | ؟ |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
پاسخ نخست
آقایان محمد تقی فیاضبخش و دکتر فرید محسنی در کتاب «ولایت و امامت از منظر عقل و نقل» در اینباره گفتهاند:
«﴿كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴾[۱].
در آیه شریفه ۱۵۱ سوره بقره، خداوند به چهار وظیفه مهم انبیای الهی (ع) و از جمله رسول اکرم (ص) میپردازد که عبارت است از تلاوت آیات، تزکیه، تعلیم کتاب و تعلیم حکمت. از میان این وظایف، تعلیم کتاب و حکمت حد وسط برهان در این آیه شریفه است.
در فرهنگ دینی و تعالیم قرآن اهتمام خاصی به فراگیری علم شده و خداوند رابطه تنگاتنگی میان علوم دینی و ایمان برقرار نموده است و طلب چنین علومی را بر مرد و زن مسلمان واجب نموده است. از سوی دیگر، بر علما و در رأس آنان بر انبیای الهی (ع) واجب است که عطش علمی مردم را بدون پاسخ نگذارند. بنا بر آیه شریفه فوق، این علوم عبارتند از کتاب خدا و حکمت. مراد از علم به کتاب، آگاهی از معارف و احکام عملی و نظری آن است و مراد از حکمت، اسرار شریعت وعلومی است که نه از طریق اکتساب، بلکه از راه افاضات الهی عنایت میشود.
اصل اولی در تحصیل چنین علومی آن است که کتاب و حکمت را باید از معلمی آموخت که معارف او مستقیماً به افاضات الهی بوده باشد؛ تا در تبین کتاب خدا و اسما و صفات الهی، بدون تردید حکم نماید و در علم او هیچ خللی از جهل و نادانی نباشد. چنین مقامی تنها به کسانی داده میشود که از طهارتی الهی و روح قدسی برخوردار باشند؛ تا به تعلیم الهی، از لوح محفوظ و سرچشمه حکمت مطلع گردند و سپس معلم امت در ترکیه و کتاب و حکمت باشند.
از سوی دیگر، اولاً، همه افراد امت مستحق چنین علومی هستند و اختصاص به مردم زمان نبی اکرم (ص) ندارد و ثانیاً، عالمان غیر معصوم با علم ناقص و اختلافات فراوانی که با یکدیگر دارند، نمیتوانند معلمان مطمئنی در آموزش قرآن و حکمت الهی باشند. بنابراین، لازم است که بعد از انبیا (ع)، اوصیای ایشان (ع)، که در علم و حکمت نازل منزله انبیا (ع) هستند، در میان مردم حضور داشته باشند تا رسالت آنها در ابلاغ دعوت الهی و تعلیم کتاب و حکمت متوقف نشود.
سیر برهان با استفاده از آیه مورد استدلال به این ترتیب بود که امت برای رسیدن به مقام یقین-که هدف از خلقت و جوهره انسانیت او است- ناچار از بهرهمندی از مکتب انبیا (ع) است و خداوند نیز بر پیامبران خود (ع) تعلیم کتاب و حکمت و احکام دینی به امت را واجب نموده است. چون اسلام دین خاتم است، همه امت اسلام محتاج فراگیری احکام دینی خود از قرآن هستند. با رحلت رسول خدا (ص) باید همیشه افرادی نازل منزله حضرتش در علم وعصمت در میان امت وجود داشته باشند تا بتوانند ادامه دهنده راه آن حضرت در تعلیم امت باشند. به این ترتیب، شکل منطقی برهان با حد وسط قراردادن ضرورت فراگیری کتاب و حکمت به امت اسلام، به صورت زیر قابل ارائه است:
اولاً، امت اسلام برای همیشه موظف به فراگیری احکام اصلی و فرعی دین خود است؛
ثانیاً، فراگیری احکام اصلی و فرعی دینی، نیازمند حضور دائمی راسخین در دین و قرآن در میان امت است.
نتیجه آنکه: امت اسلام همیشه محتاج حضور دائمی راسخین در دین و قرآن در میان خود است. با توجه به آنکه راسخین در دین و قرآن منحصر در رسول خدا (ص) و ائمه هدی (ع) هستند، بنابراین، همیشه باید در میان امت امام معصومی حضور داشته باشد تا بتواند وظیفه تعلیم دین و کتاب خدا را به امت انجام دهد»[۲]
پانویس
- ↑ «چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیههای ما را بر شما میخواند و (جان) شما را پاکیزه میگرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۳۴۳ و ۳۷۱.