ابراهیم بن محمد بن عرفه ازدی واسطی
مقدمه
ابوعبدالله ابراهیم بن محمد بن عرفه ازدی عتکی واسطی، معروف به نفطویه محدث و شاعر قرن چهارم هجری بود که نسبش از سوی پدر به مهلب بن ابی صفره میرسید. مادرش نیز از فرزندان خالد بن عبداللّه مزنی محدث بود. [۱] به خاطر تیرگی پوستش او را نفطویه میخواندند. [۲] او در سال ۲۴۰[۳] یا ۲۵۰[۴] هجری و به قولی در ۲۴۴ هجری در واسط به دنیا آمد؛ [۵] اما در بغداد زندگی کرد. [۶]
نفطویه به ادبیات عرب، لغت و حدیث آگاه بود. وی را دارای اخلاقی نیکو و حسن معاشرت، صادق در روایت، حافظ قرآن، مسند در نقل حدیث، همنشین وزرا و خلفا، آگاه بر وفیات و تاریخ و فقه مذهب داوود ظاهری توصیف کردهاند. [۷] برخی او را حنبلی مذهب و برخی شیعه دانستهاند. [۸]
نفطویه نحو کوفی و بصری را به هم آمیخت. [۹] او حافظ قرآن بود و هر بامداد پیش از آغاز درس به قرائت عاصم، قرآن میخواند. در مجالس خلفا و وزرا نیز مقامی ارجمند داشت. [۱۰] او معتقد بود بیشتر احادیث مربوط به فضایل صحابه، برای تقرب به بنی امیه و در رقابت با بنی هاشم ساخته شده است. [۱۱] اشتقاق (مشتق شدن واژگان) را در زبان عرب انکار میکرد و در این زمینه کتابی نیز نگاشت. [۱۲] او گرچه تا پایان عمر با «وسمه» (نوعی گیاه که از برگ آن خضاب میسازند) خضاب میکرد، [۱۳] گفته شده است به ظاهر خود توجه زیادی نداشت و گاه بوی بد او دیگران را میآزرد. [۱۴]
میان نفطویه و محمد بن داوود ظاهری، دوستی عمیقی وجود داشت؛ چنانکه پس از درگذشت ابن داوود، اندوه و ماتم بسیاری از خود نشان داد. [۱۵] با ابن درید نیز دشمنی داشت و در هجو یکدیگر شعر میگفتند. [۱۶]
نفطویه نحو را از سیبویه آموخت و کتاب او را نیز تدریس میکرد. ثعلب و مبرد نیز از استادان وی بودند. [۱۷] از دیگر استادان وی میتوان از اسحاق بن وهب علاف، شعیب بن ایوب صریفینی، محمد بن عبدالملک دقیقی، احمد بن عبدالجبار عطاردی، داوود بن علی و محمد بن جهم نام برد. [۱۸]
او شاگردان فراوانی نیز داشت؛ از جمله: ابوعبیدالله مرزبانی، ابوالفرج اصفهانی، ابن حیویه، [۱۹] ابوالقاسم ازهری، ابوالقاسم تمیمی وراق، عبدالله بن موسی سلامی، ابوالحسن تمیمی نحوی مشهور به ابن نجار، [۲۰] معافی بن زکریا و ابوبکر بن شاذان. [۲۱]
نفطویه در سال ۳۲۳هجری درگذشت و در باب الکوفه بغداد به خاک سپرده شد[۲۲] و بربهاری بزرگ حنابله بر او نماز خواند. [۲۳]
او آثار فراوانی از خود به جای گذاشت که عبارتاند از: کتاب الامثال، [۲۴] الشهادات، الرد علی المفضل فی نقضه علی الخلیل، الرد علی من قال بخلق القرآن، [۲۵] الاقتصادات، البارع، غریب القرآن، التاریخ، المقنع در نحو، کتاب الوزرا، الملح، المصادر، امثال القرآن، الاستثنا و (الاستیفاء فی) الشرط، [۲۶] القوافی، الرد علی من یزعم أن العرب یشتق کلامه بعضه من بعض، یبطل الاشتقاق، کتاب فی أن العرب تتکلم طبعا لا تعلماً، [۲۷] قصیدة غریب اللغة که ابوعبدالله حسین بن خالویه آن را شرح داده است، [۲۸] اعراب القرآن، [۲۹] اطرغش در لغت[۳۰][۳۱]
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ انباه الرواة ۱ / ۲۱۷.
- ↑ معجم الادبا ۱ / ۱۱۴.
- ↑ وفیات الاعیان ۱ / ۴۷.
- ↑ النجوم الزاهره ۲۵۰.
- ↑ الاعلام ۱ / ۶۱.
- ↑ انباه الرواة ۱ / ۲۱۲.
- ↑ انباه الرواة ۱ / ۲۱۷؛ بغیه الوعاة ۱ / ۴۲۸ ـ ۴۳۰.
- ↑ لسان المیزان ۱ / ۱۰۹.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۹۰.
- ↑ معجم الادبا ۱ / ۱۱۴.
- ↑ تحف العقول ۱۹۵.
- ↑ انباه الرواة ۱ / ۲۱۷.
- ↑ انباه الرواة ۱ / ۲۱۷.
- ↑ لسان المیزان ۱ / ۱۱۰.
- ↑ بغیه الوعاة ۱ / ۴۲۸ ـ ۴۳۰.
- ↑ معجم الادبا ۱ / ۱۱۴.
- ↑ معجم الادبا ۱ / ۱۱۴.
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۱۵ / ۷۵.
- ↑ معجم الادبا ۱ / ۱۱۴.
- ↑ تهذیب المقال ۱ / ۴۱.
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۱۵ / ۷۵.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۹۰.
- ↑ لسان المیزان ۱ / ۱۱۰.
- ↑ الامثال (زیدبن رفاعی) ۲۹۸.
- ↑ انباه الرواة ۱ / ۲۱۴.
- ↑ معجم الادبا ۱ / ۱۱۴.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۹۰.
- ↑ کشف الظنون ۲ / ۱۲۴۳.
- ↑ بغیه الوعاة ۱ / ۴۳۰.
- ↑ فهرست (ابن خیر) ۳۷۲.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۲ ص۵۳-۵۴.