از دیدگاه اسلام با چه کسانی نباید ارتباط برقرار کرد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
از دیدگاه اسلام با چه کسانی نباید ارتباط برقرار کرد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ سیره اجتماعی معصومان
مدخل اصلیسبک زندگی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

از دیدگاه اسلام با چه کسانی نباید ارتباط برقرار کرد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث سیره اجتماعی معصومان است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره اجتماعی معصومان مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد جواد برهانی

حجت‌ الاسلام‌ و المسلمین محمد جواد برهانی در کتاب «سیره اجتماعی پیامبر اعظم» در این‌باره گفته‌ است:

از پیامبر اسلام سؤال شد: کدام هم‌نشین بهتر است؟ حضرت برای دوست و هم‌نشین سه معیار معرفی کرد و فرمود: هم‌نشینی خوب است که:

  1. دیدن او شما را به یاد خدا بیندازد: « مَنْ ذَكَّرَكُمْ بِاللَّهِ رُؤْيَتُهُ»[۴].
  2. سخن او بر دانش‌تان بیفزاید: « وَ زَادَكُمْ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ»[۵].
  3. عمل او شما را به آخرت علاقه‌مند سازد: « وَ ذَكَّرَكُمْ بِالْآخِرَةِ عَمَلُهُ»[۶].

اگر هم‌نشین، انسان را از یاد خدا غافل بسازد و برای دین و دنیای انسان فایده‌ای نداشته باشد، باید از وی پرهیز نمود که از مار خطرناک‌تر است.

  • نادان (احمق): در روایات آمده است: انسان باید در انتخاب دوست دقت نماید؛ زیرا افرادی که در کنار هم زندگی می‌کنند از همدیگر متأثر شده، شیوه‌های رفتار را از یکدیگر می‌آموزند. اگر انسان با شخص دانا دوست شود، بی‌تردید اخلاق و رفتار او در انسان اثر می‌گذارد و به راه نیک هدایت می‌گردد. اما اگر هم‌نشین انسان فردی نادان باشد، او را به راه بد سوق خواهد داد. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: از مصاحبت و همراهی احمق بگریز که وی می‌خواهد به تو نفع رساند، اما ضرر می‌رساند: « إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّكَ»[۷] همچنین پیامبر اسلام می‌فرماید: با احمق آمیزش مکن: « أصرم الأحمق»[۸]. از امیر مؤمنان (ع) روایت شده است که فرمود: با تمام توان از فرد احمق فرار کن: «وَ افْرِرْ كُلَّ الْفِرَارِ مِنَ اللَّئِيمِ الْأَحْمَقِ»[۹].
  • دروغگو: در روایت نبوی آمده است: از مصاحبت و همراهی با دروغگو بپرهیز که او مانند سراب می‌ماند، دور را نزدیک و نزدیک را دور نشان می‌دهد: « إيّاك و مصاحبة الكذّاب فإنّه كسراب يقرّب إليك البعيد و يبعّد إليك القريب»[۱۰]. در روایات آمده است: انسان با پنج طایفه نباید همراه و هم‌صحبت شود که یکی از آنها انسان دروغگو است. امام سجاد (ع) فرمود: دروغگو مانند سراب می‌ماند، دور را نزدیک و نزدیک را دور نشان می‌دهد: «إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرَابِ يُقَرِّبُ لَكَ الْبَعِيدَ»[۱۱]. انسان دروغگو فاقد اعتماد و صداقت است که این دو از رکن‌های مهم ارتباط محسوب می‌شود. با چنین شخصی نمی‌توان ارتباط برقرار کرد و به او اعتماد نمود اگر ارتباطی هم برقرار شود او با فریب و دروغ خود رشته ارتباط را قطع خواهد کرد.
  • نادان (جاهل)[۱۲]: در روایات آمده است که انسان با افراد جاهل نیز نباید رابطه داشته باشد. پیامبر اسلام می‌فرماید: آگاه‌ترین فرد کسی است که از انسان‌های جاهل دوری گزیند: «أَحْكَمُ النَّاسِ مَنْ فَرَّ مِنْ جُهَّالِ النَّاسِ»[۱۳]
  • بخیل: از دیگر کسانی که در روایات مصاحبت و همراهی آنها نهی شده، انسان بخیل است. انسان بخیل همواره می‌کوشد از تو چیزی بستاند، اما هیچ وقت حاضر نیست به تو چیزی بدهد. امام باقر (ع) فرمود: ««لَا تُقَارِنْ وَ لَا تُؤَاخِ أَرْبَعَةً: الْأَحْمَقَ وَ الْبَخِيلَ وَ الْجَبَانَ وَ الْكَذَّابَ... أَمَّا الْبَخِيلُ فَإِنَّهُ يَأْخُذُ مِنْكَ وَ لَا يُعْطِيكَ»[۱۴]؛ «به چهار طایفه نزدیک نشو و از دوستی با آنها بپرهیز: احمق، بخیل، ترسو و دروغگو،... اما بخیل از تو می‌گیرد و به تو چیزی نمیده». روشن است کسی که معیار دوستی و ارتباط را در مادیات ببیند، دوستی او دوام نخواهد داشت، مانند کسی که در خوشی‌ها دوست توست و همین که احساس کند دیگر نمی‌تواند از اموال تو بهره‌مند شود، ارتباط خود را قطع می‌کند و تو را تنها می‌گذارد و صفت بخل به او اجازه نمی‌دهد تا با تو همکاری نماید و دوست روزهای ناداری و سخت تو باشد.
  • فاسق: فاسق نیز قابل اعتماد نیست و نباید با او ارتباط برقرار ساخت در حدیث نبوی آمده است: اجتناب و دوری از فاسق جهاد است: « الجهاد أربع... و شنآن الفاسق»[۱۵]؛ «جهاد چهارگونه است:... یکی از آنها دوری از فاسق است». در روایات تأکید شده که انسان از فاسق دوری جوید و علت آن چنین بیان شده است که فاسق دوست خود را به یک وعده نان بلکه به کمتر از آن می‌فروشد. امام سجاد (ع) می‌فرماید: «إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفَاسِقِ فَإِنَّهُ بَائِعُكَ بِأُكْلَةٍ وَ أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ»[۱۶]؛ «از همراهی با فاسق اجتناب نما؛ زیرا وی تو را با یک وعده غذا بلکه به کمتر از آن می‌فروشد». در حدیث دیگری آمده است: از دوستی و هم‌نشینی با فاسق اجتناب کنید؛ زیرا بدی به سمت بدی کشیده می‌شود و اخلاق بد در وجود انسان تأثیر می‌گذارد.
  • ترسو: ارتباط با انسان ترسو هم درست نیست؛ زیرا او هنگام مشکلات نه تنها تو را، بلکه والدین خود را نیز تنها می‌گذارد. امام باقر (ع) می‌فرماید: « لَا تُقَارِنْ وَ لَا تُؤَاخِ... الْجَبَانَ... فَإِنَّهُ يَهْرُبُ عَنْكَ وَ عَنْ وَالِدَيْهِ»[۱۷]؛ «با انسان ترسو دوستی نکن و به او نزدیک نشو؛ زیرا وی]زمان مشکلات[از تو و از پدر و مادر خود فرار می‌کند]و شما را تنها می‌گذارد]».
  • اهل بدعت: اهل بدعت از جمله کسانی‌اند که از هم‌نشینی و همراهی با آنها نهی شده است. اگر انسان با چنین افرادی نشست و برخاست داشته باشد باورها و عقایدشان به مرور زمان بر شخص تأثیر می‌گذارد. رسول خدا فرمود: هر کسی در دین و کیش دوست و هم‌نشین خود است: «الْمَرْءُ عَلَى دِينِ خَلِيلِهِ وَ قَرِينِهِ»[۱۸].
  • دارندگان بیماری‌های واگیر: در روایات آمده است: با افرادی که به امراض ساری مانند: جزام، پیسی و... مبتلایند، معاشرت نکنید و از آنها فاصله بگیرید[۱۹]. امام صادق (ع) فرمود: «فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ فِرَارَكَ مِنَ الْأَسَدِ» [۲۰]؛ «از کسی که مبتلا به مرض جذام است؛ همان‌گونه که از شیر درنده فرار می‌کنی، از وی نیز بگریز». این یک نکته بهداشتی است که اسلام به آن توجه نموده وگرنه از لحاظ کمال‌های معنوی، ممکن است همان افراد نزد خداوند مقام ارجمندی داشته باشند.
  • گنهکاران: انسان با کسانی که مشغول معصیت و کارهای لهو، مانند قماربازی، شطرنج بازی، شراب‌خواری و... می‌باشند، نباید ارتباط برقرار کند. در روایتی از امیر مؤمنان (ع) آمده است: که به شش گروه نباید سلام کرد که از جمله آنها کسانی که شطرنج بازی می‌کنند، شراب می‌خورند و آلات موسیقی می‌نوازند: «سِتَّةٌ لَا يَنْبَغِي أَنْ يُسَلَّمَ عَلَيْهِمْ: الْيَهُودُ وَ النَّصَارَى وَ أَصْحَابُ النَّرْدِ وَ الشِّطْرَنْجِ وَ أَصْحَابُ الْخَمْرِ وَ الْبَرْبَطِ وَ الطُّنْبُورِ وَ الْمُتَفَكِّهُونَ بِسَبِّ الْأُمَّهَاتِ وَ الشُّعَرَاءُ»[۲۱]. در روایات دیگر آماده است: انسان باید از مجوس، بت‌پرست، رباخوار و فاسق نیز اجتناب کند و با آنها هم‌نشین نگردد، تا تنبیهی برای آنان باشد و از کارهای خلاف خود دست بردارند. ممکن است در هم‌نشینی با چنین افرادی عادات بدشان در روحیه شخص تأثیر منفی بگذارد و انسان رفته رفته همانند آنها شود.
  • دوستان ناباب: در دین مبین اسلام، از ارتباط با دوستان ناباب نهی شده است. حضرت پیامبر فرمود: از دوست بد بپرهیز که مردم تو را با او می‌شناسند: « إيّاك و قرين السّوء فإنّك به تعرف»[۲۲]. بی‌شک انسان از محیط، خانواده، مدرسه و هم‌سالان خود به شدت متأثر می‌شود. اصولا شخصیت فرد در کنار دیگران و محیط اجتماعی شکل می‌گیرد. هم‌سالان پس از خانواده نقش مهمی در تکوین ساختار شخصیت فرد دارد. به همین دلیل است که اگر دوستان فرد انسان‌هایی وارسته و خوب باشند، او نیز بالتبع چنین به بار خواهد آمد و چنان‌چه افرادی فاسد و آلوده باشند، او نیز دیر یا زود در منجلاب فرو خواهد رفت و خلافکار خواهد گردید. از این‌رو بزرگان فرموده‌اند: اگر می‌خواهید از شخصیت فردی آگاه شوید، سراغ دوستانش بروید»[۲۳]

پانویس

  1. «مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند» سوره آل عمران، آیه ۲۸.
  2. تا توانی می‌گریز از یار بد / بار بد بدتر بود از مار بد مار بد تنها تو را بر جان زند / یار بد بر جان و هم ایمان زند جامع المقدمات، کتاب آداب المعلمین، ص۵۱.
  3. نهج الفصاحه، حدیث ۴۸۴.
  4. نهج الفصاحه، حدیث ۴۸۴.
  5. نهج الفصاحه، حدیث ۴۸۴.
  6. نهج الفصاحه، حدیث ۴۸۴.
  7. نهج الفصاحه، حدیث ۱۰۱۵.
  8. نهج الفصاحه، حدیث ۳۱۶.
  9. الفقه الاجتماع، ص۴۸۲.
  10. نهج الفصاحه، حدیث ۱۰۱۴.
  11. الفقه الاجتماع، ص۴۸۸.
  12. دوستی با مردم دانا نکوست / دشمن دانا به از نادان دوست دشمن دانا بلندت می‌کند / بر زمینت می‌زند نادان دوست دشمن دانا که غم جان بود / بهتر از آن دوست که نادان بود تجلی قرآن و حدیث در شعر فارسی، ص۱۳۰، به نقل از: مخزن الاسرار نظامی، ص۱۵۵.
  13. بحار الانوار، کتاب العشره، باب من لا ینبغی مجالسته و مصادقته، ح۱.
  14. الفقه الاجتماع، ص۴۸۹.
  15. نهج الفصاحه، حدیث ۱۳۳۸.
  16. الفقه الاجتماع، ص۴۸۸.
  17. الفقه الاجتماع، ص۴۸۹.
  18. الفقه الاجتماع، ص۴۹۵.
  19. شاید بتوان مرض‌های ساری چون ایدز و امثال آن را که از پدیده‌های قرن حاضر است، در این طبقه قرار داد.
  20. الفقه الاجتماع، ص۴۵.
  21. الفقه الاجتماع، ص۴۹۵.
  22. نهج الفصاحه، حدیث ۱۰۱۲.
  23. برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۱۶۵.