استضعاف در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

استضعاف: ضعیف نگه‌داشتن و اجبار به فقر کردن[۱]، به زبونی کشیدن[۲]، طلب ضعف برای ضعیف[۳]، در مقابل استکبار[۴]. اصل آن "ضعف" در مقابل قوّت[۵].

وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً[۶].

مستضعف در قرآن کریم به دو معنا آمده است:

  1. مقهوران، ضعیفان و ناتوانان: إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي[۷].
  2. افراد کم‌خرد، تابع دیگران و ضعیف‌الرأی: إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا[۸][۹].

هر دو گروه مستضعف محسوب می‌شوند و ضعف آنان حاصل استکبار انسان‌های دیگر است.

از آیه کریمه وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ[۱۰] چنین برداشت کرده‌اند که جهاد در راه خدا و در راه مستضعفان از جانب خداوند فریضه و واجب شده است[۱۱].

مؤمنان وارسته و پاک با همین تهییج و تحریک الهی برای بیرون‌آوردن مستضعفان از سیطره ظلم و استکبار قیام می‌کنند؛ زیرا طبع و فطرت انسانی به آنها حکم می‌کند که از کودکان، زنان و مردان ضعیف و منزلت و کرامت آنان دفاع کنند. این حکم فطری با غیرت و تعصب انسان مرتبط است و اسلام آن را تأیید و بر آن تأکید می‌کند[۱۲].[۱۳]

منابع

پانویس

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۸، ص۶۲.
  2. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۰۶.
  3. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۳۱.
  4. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۱۶.
  5. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۳۶۲.
  6. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم» سوره قصص، آیه ۵.
  7. «این قوم، مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند» سوره اعراف، آیه ۱۵۰.
  8. «بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای که نه چاره‌ای می‌توانند اندیشید و نه راه به جایی دارند» سوره نساء، آیه ۹۸.
  9. محسن معینی، "مستضعف"، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۲۰۵۱.
  10. «و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکان»... سوره نساء، آیه ۷۵.
  11. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۷، ص‌۳۱.
  12. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج‌۴، ص‌۴۱۹-۴۲۰.
  13. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۸۱.