اسماعیل بن یسار هاشمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

اسماعیل بن بشار[۱]، در پنج سند روایت تفسیر کنز الدقائق[۲] و به نقل از تأویل الآیات الظاهرة ذکر گردیده؛ نمونه:

«قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ رَحِمَهُ اللَّهُ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الثَّقَفِيِّ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَشَّارٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ صَقْرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ[۳] قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ(ع) قُلْتُ يَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ[۴] قَالَ يَجْعَلْ لَكُمْ إِمَاماً تَأْتَمُّونَ بِهِ»[۵].[۶]

شرح حال راوی

از تحقیق در اسناد روایات و کتاب‌های رجالی فهمیده می‌شود که اولاً «بشار» مصحّف «یسار» است و عنوان صحیح اسماعیل بن یسار است و ثانیاً مراد از «اسماعیل بن یسار»؛ اسماعیل بن یسار الهاشمی است که در رجال نجاشی عنوان شده است؛ زیرا در یک سند از پنج سند روایت تفسیر کنز الدقائق، اسماعیل بن بشار با وصف «الهاشمی» آمده[۷] و در یک سند هم اسماعیل بن بشار از علی بن عبدالله بن غالب[۸] روایت کرده است و علی بن عبدالله بن غالب از راویان صاحب کتاب است که اسماعیل بن یسار آن را روایت کرده است.

نجاشی در ترجمه علی بن عبدالله بن غالب نوشته است: "ثقة، صدوق، كوفي، يكنى أبا الحسن. له كتاب أخبرنا الحسين قال: حدثنا أحمد بن جعفر قال: حدثنا أحمد بن إدريس قال: حدثنا محمد بن عبدالجبار قال: حدثنا محمد بن الحسين بن أبي الخطاب عن إسماعيل بن يسار، عن علي بن عبدالله بكتابه"[۹].

مراد از اسماعیل بن یسار در نوشته نجاشی به قرینه روایت محمد بن الحسین بن ابی‌الخطاب از وی، اسماعیل بن یسار الهاشمی است؛ زیرا نجاشی محمد بن الحسین بن ابی‌الخطاب را راوی کتاب اسماعیل بن یسار الهاشمی معرفی کرده و نوشته است: "إسماعيل بن يسار الهاشمي مولى إسماعيل بن علي بن عبدالله بن العباس ذكره أصحابنا بالضعف. له كتاب أخبرنا محمد بن علي قال: حدثنا أبي قال: حدثنا محمد بن الحسين بن أبي الخطاب عن إسماعيل به"[۱۰].

در بعضی اسناد هم محمد بن الحسین از اسماعیل بن یسار الهاشمی روایت کرده است[۱۱].

بر این اساس، محمد بن الحسین بن ابی الخطاب، هم راوی کتاب اسماعیل بن یسار الهاشمی است؛ هم راوی کتاب علی بن عبدالله بن غالب؛ با این تفاوت که اولی را بی‌واسطه و دومی را با واسطه روایت کرده است؛ زیرا علی بن عبدالله بن غالب از اصحاب امام صادق(ع) است[۱۲] و محمد بن الحسین بن ابی الخطاب که در سال ۲۶۲ق وفات کرده [۱۳]، نمی‌تواند بی‌واسطه از وی روایت کند.

قرینه دیگر بر تصحیف یسار به بشار این است که در دو سند روایت کتاب بصائر الدرجات، ابراهیم بن محمد الثقفی از اسماعیل بن یسار روایت کرده است[۱۴]، چنان که در چهار سند روایت تفسیر کنزالدقائق، ابراهیم بن محمد الثفقی از اسماعیل بن بشار روایت کرده بود- در دو سند با عنوان ابراهیم بن محمد و در دو سند دیگر با عنوان ابراهیم بن محمد الثقفی[۱۵] - و مقصود از آن، ابراهیم بن محمد بن سعید الثقفی بوده که در سال ۲۸۳ ق وفات کرده[۱۶] و هم طبقه با محمد بن الحسین بن ابی الخطاب است که راوی کتاب اسماعیل بن یسار الهاشمی بوده است.

نتیجه: مراد از اسماعیل بن بشار در اسناد روایات تفسیر کنز الدقائق، اسماعیل بن یسار است و مقصود از آن اسماعیل بن یسار الهاشمی است که در رجال نجاشی عنوان شده است.[۱۷]

یادآوری

عناوین متعددی مشابه عنوان فوق در کتاب‌های رجالی و اسناد روایات یاد شده است؛ مانند اسماعیل بن یسار البصری و اسماعیل بن یسار که هر دو در رجال الطوسی از اصحاب امام صادق(ع) شمرده شده‌اند[۱۸] و نظیر اسماعیل بن یسار الهاشمی که در رجال نجاشی ذکر شده است[۱۹] و همچون اسماعیل بن یسار الواسطی[۲۰] و اسماعیل بن بشار که در بعض اسناد مشاهده می‌شوند[۲۱].

درباره این اتحاد یا تعدد عناوین ذکر شده، رجالیان اختلاف دارند: مرحوم اردبیلی، اسماعیل بن بشار (یسار – خ‌ل) واقع در اسناد روایات[۲۲] و اسماعیل البصری را که ابان بن عثمان از او روایت کرده است[۲۳]، بر اسماعیل بن بشار البصری حمل کرده[۲۴] و اسماعیل البصری را که از فضیل بن یسار نقل می‌کند[۲۵]، بر اسماعیل بن علی العمی ابو علی البصری که در رجال نجاشی و الفهرست شیخ عنوان شده[۲۶]، حمل کرده است[۲۷] و اسماعیل بن یسار الواسطی[۲۸] را با اسماعیل بن یسار الهاشمی یکی دانسته است.

آیت الله خویی، اسماعیل بن یسار الهاشمی را با اسماعیل بن یسار الواسطی و اسماعیل بن بشار البصری متعدد دانسته و هر کدام را در عنوان مستقل ذکر کرده[۲۹] و عنوان اسماعیل بن بشار و اسماعیل البصری را که در اسناد روایات قرار گرفته‌اند، بر اسماعیل بن بشار البصری حمل کرده است[۳۰].

مامقانی نوشته است: "لا ينبغي الشك باتحاد إسماعيل بن يسار و بشار و البصري، و أنهما عنوانان لمعنون واحد وقع التصحيف فيهما، ثم إن رواية أبان بن عثمان و ابن أبي عمير عنه تشير إلى حسنه، فالجزم بحسنه ليس ببعيد، بل هو المتعين عندي[۳۱].[۳۲]

تحقیق

از بررسی اسناد روایات و ملاحظه راوی و مروی عنه فهمیده می‌شود که بشّار مصحّف یسار است و همه عناوین مذکور، از یک شخص حکایت دارند و مقصود از همه آنها اسماعیل بن یسار الهاشمی است که مؤلف کتاب بوده و در رجال نجاشی عنوان شده است و شیخ طوسی از وی با عنوان اسماعیل بن یسار البصری در اصحاب امام صادق(ع) یاد کرده و در اسناد روایات از آن حضرت بی‌واسطه و در مواردی با واسطه روایت نقل کرده است؛ همچنین کسانی مانند محمد بن الحسین بن ابی الخطاب، ابراهیم بن محمد الثقفی و محمد بن علی القرشی معروف به «ابوسمینة» که از اصحاب امام رضا(ع) شمرده شده، از او روایت کرده‌اند.

بر این اساس، استظهار ابن حجر عسقلانی مبنی بر اتحاد عناوین یادشده، درست است. وی نوشته است: "إسماعيل بن يسار الهاشمي مولاهم، ذكره ابن النجاشي في مصنفي الشيعة و قال روى عنه محمد بن الحسين بن أبي الخطاب و كان مولى إسماعيل بن علي بن عبدالله بن عباس، و ذكر الطوسي في رجال الصادق إسماعيل بن يسار البصري[۳۳]، وروى محمد بن عبدالله المسمعى عن إسماعىل بن ىسار الواسطى عن سىف بن عميرة[۳۴] وكان الثلاثة واحد"[۳۵].

مراد از اسماعیل البصری که ابان بن عثمان از وی روایت کرده[۳۶]، اسماعیل بن الفضل الهاشمی است، به قرینه وحدت طریق[۳۷] و بصری بودن اسماعیل بن الفضل الهاشمی[۳۸]، چنان که مراد از اسماعیل البصری که ابن ابی عمیر از وی روایت کرده و ایشان از فضیل بن یسار، ابو اسماعیل البصری الازدی است، به قرینه روایت ابن ابی عمیره؛ زیرا وی مؤلف کتاب بوده و ابن ابی عمیر راوی کتابش است.

افزون بر آن، نسخ الکافی متفاوت‌اند و در بعض نسخه‌ها به جای اسماعیل البصری عنوان ابو اسماعیل البصری ثبت شده است[۳۹].[۴۰]

طبقه راوی

از تاریخ ولادت و وفات اسماعیل بن بشار الهاشمی گزارشی در کتاب‌های رجالی نرسیده است؛ لکن افرادی مانند محمد بن الحسین بن ابی الخطاب[۴۱]، ابراهیم بن محمد الثقفی[۴۲] و محمد بن علی القرشی معروف به ابوسمینه که از اصحاب امام رضا(ع) شمرده شده[۴۳]، از او روایت کرده‌اند و ایشان با یک واسطه و گاه با دو واسطه از امام صادق(ع) روایت می‌کند.[۴۴]

مذهب راوی

به سبب ذکر نام راوی در رجال نجاشی که به راویان امامی اختصاص دارد و ملاحظه مضامین روایاتش، از راویان امامی مذهب شمرده می‌شود.[۴۵]

جایگاه حدیثی راوی

نجاشی: "ذكره أصحابنا بالضعف له كتاب"[۴۶]. به تبعیت از نجاشی، علامه حلی و ابن داود، نام او را در قسم دوم کتاب رجالی خودشان که به راویان ضعیف اختصاص دارد، ذکر کرده‌اند[۴۷]؛ نیز جزائری[۴۸]، محمد طه نجف[۴۹] و علامه مجلسی[۵۰].

نکته مهم: تضعیف راوی با الفاظ جرح، دارای مراتب و درجاتی است؛ مانند "وضاع"، "كذاب"؛ "ضعيف جداً"، "ضعيف"، "رمي بالضعف" و "ذكره أصحابنا بالضعف"، بنابراین فرق است میان تضعیف صریح یک راوی و نسبت ضعف به راوی که اَدنا درجه جرح شمرده می‌شود و اسماعیل بن یسار الهاشمی به تعبیر علامه شوشتری، المرمی بالضعف است؛ زیرا نجاشی به ضعف وی تصریح نکرده، بلکه آن را به اصحاب نسبت داده است.

همچنین روایات او از صلاح و سداد برخوردار، و دارای مضامین قوی هستند؛ نمونه‌ها:

  1. «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَسَنِ جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ يَسَارٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ يُوسُفَ قَالَ أَخْبَرَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ كَيْسَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنَا مَوْلَاكَ- عَبْدُ اللَّهِ بْنُ كَيْسَانَ قَالَ أَمَّا النَّسَبُ فَأَعْرِفُهُ وَ أَمَّا أَنْتَ فَلَسْتُ أَعْرِفُكَ قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنِّي وُلِدْتُ بِالْجَبَلِ وَ نَشَأْتُ فِي أَرْضِ فَارِسَ وَ إِنَّنِي أُخَالِطُ النَّاسَ فِي التِّجَارَاتِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ فَأُخَالِطُ الرَّجُلَ فَأَرَى لَهُ حُسْنَ السَّمْتِ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ كَثْرَةَ أَمَانَةٍ ثُمَّ أُفَتِّشُهُ فَأَتَبَيَّنُهُ عَنْ عَدَاوَتِكُمْ وَ أُخَالِطُ الرَّجُلَ فَأَرَى مِنْهُ سُوءَ الْخُلُقِ وَ قِلَّةَ أَمَانَةٍ وَ زَعَارَّةً ثُمَّ أُفَتِّشُهُ فَأَتَبَيَّنُهُ عَنْ وَلَايَتِكُمْ فَكَيْفَ يَكُونُ ذَلِكَ فَقَالَ لِي أَ مَا عَلِمْتَ يَا ابْنَ كَيْسَانَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخَذَ طِينَةً مِنَ الْجَنَّةِ وَ طِينَةً مِنَ النَّارِ فَخَلَطَهُمَا جَمِيعاً ثُمَّ نَزَعَ هَذِهِ مِنْ هَذِهِ وَ هَذِهِ مِنْ هَذِهِ فَمَا رَأَيْتَ مِنْ أُولَئِكَ مِنَ الْأَمَانَةِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ حُسْنِ السَّمْتِ فَمِمَّا مَسَّتْهُمْ مِنْ طِينَةِ الْجَنَّةِ وَ هُمْ يَعُودُونَ إِلَى مَا خُلِقُوا مِنْهُ وَ مَا رَأَيْتَ مِنْ هَؤُلَاءِ مِنْ قِلَّةِ الْأَمَانَةِ وَ سُوءِ الْخُلُقِ وَ الزَّعَارَّةِ فَمِمَّا مَسَّتْهُمْ مِنْ طِينَةِ النَّارِ وَ هُمْ يَعُودُونَ إِلَى مَا خُلِقُوا مِنْهُ»[۵۱].
  2. «حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَشَّارٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) فِي قَوْلِهِ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى[۵۲] قَالَ عَلِيٌّ صَاحِبُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى أَيْ إِلَى وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ»[۵۳].
  3. «حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَشَّارٍ الْهَاشِمِيِّ عَنْ قَيْسِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَعْشَى عَنْ هَاشِمِ بْنِ الْبَرِيدِ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ(ع) قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ فَأُتِيَ بِحَرِيرَةٍ فَدَعَا عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ(ع) فَأَكَلُوا مِنْهَا ثُمَّ جَلَّلَ عَلَيْهِمْ كِسَاءً خَيْبَرِيّاً ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۵۴] فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ وَ أَنَا مَعَهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ»[۵۵].
  4. «قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَشَّارٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ[۵۶] قَالَ كَرِهُوا عَلِيّاً(ع) وَ كَانَ عَلِيٌّ(ع) رِضَا اللَّهِ وَ رِضَا رَسُولِهِ أَمَرَ اللَّهُ بِوَلَايَتِهِ يَوْمَ بَدْرٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ وَ بِبَطْنِ نَخْلَةٍ وَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ نَزَلَتْ فِيهِ اثْنَتَانِ وَ عِشْرُونَ آيَةً فِي الْحِجَّةِ الَّتِي صُدَّ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَنْ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ بِالْجُحْفَةِ وَ بِخُمٍّ»[۵۷].[۵۸]

منابع

پانویس

  1. مصحّف یسار است و مقصود از عنوان، اسماعیل بن یسار الهاشمی است که در کتب رجالی عنوان شده است. ر.ک: أ. منابع شیعی: رجال البرقی، ص۲۸؛ رجال النجاشی، ص۲۹، ش۵۸؛ رجال الطوسی، ص۱۶۷، ش۱۹۲۷ و ش۱۹۳۹؛ الرجال (ابن داود)، ص۴۲۸، ش۶۲ و ص۵۴۳؛ خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۲۰۰، ش۷؛ إیضاح الإشتباه، ص۹۰، ش۳۰؛ منهج المقال، ج۲، ص۳۷۱، ش۶۰۶؛ نقد الرجال، ج۱، ص۲۳۵، ش۵۴۹ و ش۵۵۰؛ جامع الرواة، ج۱، ص۱۰۴، ش۷۲۷، ص۱۰۵، ش۷۲۸، ۷۲۹ و ۷۳۰؛ الرجال (شیخ حر العاملی)، ص۶۶، ش۲۰۰؛ الوجیزة فی الرجال، ص۳۲، ش۲۲۰؛ منتهی المقال، ج۲، ص۹۸، ش۳۹۴؛ تنقیح المقال، ج۱۰، ص۴۱۴، ش۲۴۶۷ و ص۴۱۶، ش۲۴۶۹؛ أعیان الشیعه، ج۳، ص۴۳۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۱۲، ش۱۴۵۲، ص۱۱۳، ش۱۴۵۳ و ش۱۴۵۴ و ص۱۱۴، ش۱۴۵۵؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۱۲۶، ش۸۹۷ و ص۱۲۷، ش۸۹۸؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۶۷۶، ش۴۷۸ و ص۶۷۷، ش۴۷۹. ب. منابع سنی: لسان المیزان، ج۱، ص۴۴۴.
  2. ر.ک: تفسیر کنز الدقائق، ج۸، ص۳۸۱، ج۱۰، ص۳۸۴، ج۱۲، ص۲۴۷، ج۱۳، ص۱۱۴، ج۱۴، ص۴۲۵.
  3. ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به پیامبرش ایمان آورید تا از بخشایش خویش دو بهره به شما ارزانی دارد و در شما فروغی نهد که با آن راه بسپارید و شما را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است سوره حدید، آیه ۲۸.
  4. ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به پیامبرش ایمان آورید تا از بخشایش خویش دو بهره به شما ارزانی دارد و در شما فروغی نهد که با آن راه بسپارید و شما را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است سوره حدید، آیه ۲۸.
  5. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۳، ص۱۱۴؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۶۴۲.
  6. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 76-77.
  7. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۰، ص۳۸۴.
  8. ... إبراهیم بن محمد الثقفی، عن إسماعیل بن بشار، عن [علی بن] عبدالله بن غالب؛ (تفسیر کنز الدقائق، ج۱۴، ص۴۲۵).
  9. رجال النجاشی، ص۲۷۵، ش۷۲۲.
  10. رجال النجاشی، ص۲۹، ش۵۸.
  11. «مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ يَسَارٍ الْهَاشِمِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ غَالِبٍ الْقَيْسِيِّ عَنِ الْحَسَنِ الصَّيْقَلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ رَجُلٍ قَالَ أَوَّلُ مَمْلُوكٍ أَمْلِكُهُ فَهُوَ حُرٌّ فَأَصَابَ سِتَّةً قَالَ إِنَّمَا كَانَ نِيَّتُهُ عَلَى وَاحِدٍ فَلْيَخْتَرْ أَيَّهُمْ شَاءَ فَلْيُعْتِقْهُ»؛ (تهذیب الأحکام، ج۸، ص۲۲۶، ح۸۱۲).
  12. رجال الطوسی، ص۲۴۵، ش۳۴۰۲.
  13. رجال النجاشی، ص۳۳۴، ش۸۹۷.
  14. بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۷۲، ح۱۳ و ۱۶.
  15. تفسیر کنز الدقائق، ج۸، ص۳۸۱، ج۱۲، ص۲۴۷: (ابراهیم بن محمد عن اسماعیل بن بشار)، ج۱۳، ص۱۱۴، ج۱۴، ص۴۲۵: (ابراهیم بن محمد الثقفی عن اسماعیل بن بشار).
  16. رجال النجاشی، ص۱۸، ش۱۹.
  17. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 77-79.
  18. رجال الطوسی، ص۱۶۷، ش۱۹۲۷ و ۱۹۳۹.
  19. رجال النجاشی، ص۲۹، ش۵۸.
  20. الکافی، ج۳، ص۱۹۲، ح۳؛ تهذیب الاحکام، ج۱، ص۳۱۳، ح۹۱۱؛ الاستبصار، ج۱، ص۲۱۳، ح۷۵۱ (اسماعیل بن بشار الواسطی).
  21. المحاسن، ج۲، ص۴۱۰، ح۱۴۱؛ الکافی، ج۶، ص۴۰۲، ح۱؛ علل الشرایع، ج۱، ص۱۸۲؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۵۳۳.
  22. الکافی، ج۲، ص۴، (ح۵) و ص۱۱۹، (ح۹)، ج۳، ص۱۹۲، (ح۳) و ص۲۵۴، (ح۱۴)، ج۴، ص۶۳، (ح۵)، ج۶، ص۵۰۱، (ح۲۲).
  23. الکافی، ج۸، ص۲۲۹، ح۲۹۲.
  24. جامع الرواة، ج۱، ص۱۰۵.
  25. الکافی، ج۲، ص۱۰۴، (ح۶)، ص۱۶۷، (ح۱۰) و ص۶۵۵، (ح۱۰).
  26. رجال النجاشی، ص۳۰، ش۶۳؛ الفهرست (طوسی)، ص۲۹، ش۳۴.
  27. جامع الرواة، ج۱، ص۱۰۰.
  28. محمد بن عبدالله المسمعی؛ عن اسماعیل بن یسار الواسطی؛ عن سیف بن عمیره؛ (الکافی، ج۳، ص۱۹۲، ح۳).
  29. معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۱۳.
  30. معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۳۰، ش۱۳۰۸.
  31. تنقیح المقال، ج۱۰، ص۲۲، ش۱۳۸۴.
  32. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 80-81.
  33. رجال الطوسی، ص۱۶۷.
  34. الکافی، ج۳، ص۱۹۲، ح۳.
  35. لسان المیزان، ج۱، ص۴۴۴.
  36. «بِهَذَا الْإِسْنَادِ (حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْكِنْدِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيِّ) عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ الْبَصْرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) يَقُولُ تَقْعُدُونَ فِي الْمَكَانِ فَتُحَدِّثُونَ وَ تَقُولُونَ مَا شِئْتُمْ وَ تَتَبَرَّءُونَ مِمَّنْ شِئْتُمْ وَ تَوَلَّوْنَ مَنْ شِئْتُمْ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ وَ هَلِ الْعَيْشُ إِلَّا هَكَذَا»؛ (الکافی، ج۸، ص۲۲۸ - ۲۲۹، ح۲۹۱ و ۲۹۲).
  37. «حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيِّ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ»؛ (الکافی، ج۷، ص۲۴۳، ح۱۸).
  38. «ثِقَةٌ وَ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ»؛ (رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، ج۲، ص۴۸۲).
  39. الظاهر أن لفظة أبی سقطت من قلم النساخ فی هذه المواضع بقرینة الموضعین المذکورین أولا و کون ابن أبی عمیر راویا له و الله أعلم؛ (جامع الرواة، ج۲، ص۱۲).
  40. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 81-83.
  41. رجال النجاشی، ص۳۳۴، ش۸۹۷.
  42. رجال النجاشی، ص۱۸، ش۱۹.
  43. رجال الطوسی، ص۳۶۴، ش۵۳۹۸.
  44. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 83-84.
  45. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 84.
  46. رجال النجاشی، ص۲۹، ش۵۸.
  47. خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۲۰۰، ش۷؛ الرجال (ابن داود)، ص۴۲۸، ش۶۲.
  48. حاوی الأقوال، ج۳، ص۲۶۰.
  49. إتقان المقال، ص۲۳۶.
  50. الوجیزه (رجال المجلسی)، ص۳۲، ش۲۲۰.
  51. الکافی، ج۲، ص۴، ح۵؛ المحاسن، ج۱، ص۱۳۶ - ۱۳۷، ح۴۱۵.
  52. بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌اند و چه کسی رهیافته است سوره طه، آیه ۱۳۵.
  53. تفسیر کنز الدقائق، ج۸، ص۳۸۱ به گزارش از تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۷.
  54. جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند سوره احزاب، آیه ۳۳.
  55. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۰، ص۳۸۴ به گزارش از تأویل الآیات الظاهره، ص۴۴۹.
  56. این از آن روست که آنان از آنچه خداوند را به خشم می‌آورد پیروی کردند و خشنودی او را نپسندیدند و (خداوند) کردارهایشان را از میان برد سوره محمد، آیه ۲۸.
  57. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۲، ص۲۴۷، به گزارش از تأویل الآیات الظاهره، ص۵۶۹.
  58. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 84-87.