اصحاب کهف در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

روایات اسلامی معمولاً اصحاب کهف را همانند روایات مسیحی، جوانانی اشراف زاده دانسته که در عید بزرگی با مرکبهای خود به بیرون شهر رفتند و بتهایی را که می‌پرستیدند به همراه خود بردند. خداوند در دلهایشان نور ایمان برافروخت و آنان به خداوند یکتا ایمان آوردند و هر چند در آغاز، ایمان خود را از یکدیگر پوشیده می‌داشتند؛ امّا به تدریج ایمان خود را به یکدیگر اظهار کردند[۱]. بر پایه برخی روایات با اینکه پادشاه جبار و بت پرست عصر، همه کسانی را که از پرستش بت‌ها سرباز می‌زدند می‌کشت؛ ولی به اصحاب کهف مدتی مهلت داد تا از ایمان خود بازگردند. آنان از این فرصت استفاده کرده و به غار پناه بردند[۲]. برخی دیگر از روایات، آنان را امین و رازدار پادشاه عصر خود قلمداد کرده که هدایت یافته و به غار پناه بردند[۳]. روایتی از وهب بن منبه، ماجرای ایمان آوردن اصحاب کهف را کاملاً متفاوت و مربوط به گرویدن جوانان شهر اِفسوس به یکی از حواریان حضرت عیسی دانسته است. براساس این روایت، یکی از حواریان حضرت عیسی (ع) بر اثر سجده نکردن به بتِ سر درِ شهر از ورود به شهر ممنوع شده بود و به ناچار در گرمابه‌ای در بیرون شهر به کار و تبلیغ دین خدا پرداخت و از این راه برخی جوانان شهر به او گرویدند[۴]. همچنین براساس برخی روایات، اصحاب کهف جوانانی رومی بوده‌اند که پیش از بعثت عیسی (ع) وارد غار شدند و پس از بعثت آن حضرت از خواب برخاستند[۵]، امّا برخی روایات، همه ماجرا را مربوط به زمان پس از بعثت حضرت عیسی (ع) و آنان را افرادی دانسته که بر شریعت عیسی (ع) بوده‌اند[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۲۵۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص ۷۸ ـ ۷۹.
  2. جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۲۵۳.
  3. عرائس المجالس، ص ۳۷۱ ـ ۳۷۴؛ البرهان، ج ۳، ص ۶۲۲.
  4. جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۲۵۷؛ روض الجنان، ج۱۲، ص۳۱۸ـ۳۱۹؛ الکامل، ج۱، ص۳۵۵ ـ ۳۵۶.
  5. المعارف، ص ۵۴.
  6. تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۷۳.
  7. نصیری، منصور، مقاله «اصحاب کهف»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۳.