اندیشه عصمت چه نقشی در دلالت فعل معصوم دارد؟ (پرسش)
اندیشه عصمت چه نقشی در دلالت فعل معصوم دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت |
مدخل بالاتر | عصمت |
مدخل اصلی | کارکردهای عصمت معصومان |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
اندیشه عصمت چه نقشی در دلالت فعل معصوم دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث عصمت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقای دکتر بهروز مینایی در کتاب «اندیشه کلامی عصمت» در اینباره گفته است:
«فعل صادر از معصوم گاه دارای قرینهها و شواهدی است که نشان میدهد معصوم در مقام یاد دادن و تعلیم حکم الهی است؛ مانند آن سخن امام (ع): «أَ لَا أَحْكِي لَكُمْ وُضُوءَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)»[۱]: آیا حکایت کنم برای شما وضوی رسول خدا (ص) را؟ سپس بلافاصله عملاً نحوۀ وضو گرفتن رسول خدا (ص) را به صورت عملی نشان میداد. نیز سخن رسول خدا (ص) قبل از شروع مناسک حج: «خُذُوا عَنِّي مَنَاسِكَكُمْ»[۲] یا سخن رسول الله (ص): صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي[۳]. همه موارد فوق قرینه لفظی بر مقام تعلیم دارد. در مواردی نیز ممکن است قرینه حالیهای بر تعلیم وجود داشته باشد. در همه این موارد میزان فهم حکم شریعت و حدود آن تابع دلالت آن قرینه لفظی یا حالی است[۴].
اما کلام ما در جایی است که بدون هیچ قرینهای فعل معصوم یا ترک فعل او برای ما روایت شده است. با توجه به اینکه فعل یا ترک فعل میتواند تنها در یکی دو مورد باشد یا مداومت معصوم را روایت کند، چهار حالت متصور است:
حالت نخست: صدور فعل از معصوم در یکی دو مورد، تنها بر عدم حرمت آن فعل دلالت دارد و این مقتضای عصمت معصوم است، اما دلیل بر عدم کراهت نمیشود؛ چون معصوم در مواردی برای مصالحی ممکن است مرتکب مکروه شود. اما اگر فعل عبادی باشد، صدور فعل بر رجحان و استحباب آن دلالت دارد؛ چون صدور فعل عبادی از معصوم دلیل بر مشروعیت آن است و مشروعیت فعل عبادی همان رجحان آن را میرساند، گرچه این رجحان نتیجه ملازمه عبادی بودن و رجحان آن باشد. البته اگر در کلام مبنای دیگری داشتیم و آن اینکه معصوم مرتکب فعلی که عمل منافی اُولی باشد، نمیشود، صدور این فعل گرچه غیرعبادی باشد، دلیل بر رجحان آن فعل خواهد بود[۵].
حالت دوم: ترک موردی معصوم نسبت به فعلی از افعال، تنها دلالت بر عدم وجوب آن فعل است؛ چون مقتضای عصمت ترک مستحب نیست؛ ممکن است معصوم در موارد نادری به دلیل و مصلحتی، مستحبی را ترک کند؛ اما اگر مبنای کلامی ما این بود که معصوم هیچ مستحبی را ترک نمیکند، ترک معصوم نسبت به فعلی دلالت بر عدم رجحان فعل یعنی عدم وجوب و عدم استحباب آن فعل خواهد بود[۶].
حالت سوم: فعلی که از معصوم به صورت مداوم و پیوسته صادر میشود، اگر آن فعل عبادی باشد، بیشک دلالت بر رجحان آن فعل خواهد نمود و اگر فعل عبادی نباشد، یا از افعالی است که عقلاً به صورت مکرر به انجام آن نیازمندند و لازمه زندگی اجتماعی انجام این امور است، مانند رفتن به بازار و خرید و فروش، در این صورت، صدور چنین فعلی از معصوم تنها دلالت بر عدم حرمت و نیز عدم کراهت فعل مینماید. البته اگر مبنای کلامی فقیه این باشد که معصوم ترک اولی نمیکند، در این صورت میتوان راجح بودن، یعنی دست کم استحباب فعل مورد نظر را نیز نتیجه گرفت[۷].
اما اگر آن فعل مداوم از افعالی نباشد که مردم برای زندگی اجتماعی خود بدان نیاز دارند، مانند تحت الحنک بستن در سفر یا پای چپ را بر پای راست مقدم داشتن هنگام ورود به دستشویی، مداومت معصوم بر چنین افعالی دلالت بر رجحان آن فعل خواهد داشت؛ اما اگر در مبنای کلامی عصمت قایل باشیم که معصوم تنها مرتکب محرّمات نمیشود، از این فعل تنها عدم حرمت آن فعل را برداشت خواهیم کرد[۸].
حالت چهارم: مداومت بر ترک یک کار یقیناً بر عدم وجوب آن فعل دلالت دارد و در صورت مبنای کلامی که قایل است معصوم مستحب را ترک نمیکند، در این صورت عدم استحباب آن فعل نیز نتیجهگیری خواهد شد[۹].
همه این موارد فعل و ترک آن در صورتی است که دلیلی وجود نداشته باشد که این کار اختصاصی معصوم است؛ مانند نماز شب، جواز ازدواج با بیش از چهار زن یا روزه وصال»[۱۰].[۱۱]
منبعشناسی جامع عصمت
پانویس
- ↑ شیخ حرعاملی، وسایل الشیعه، باب ۱۵ از ابواب وضو، ح۹.
- ↑ محدث نوری، مستدرک الوسایل و مستنبط المسائل، باب۱۵، ج۹، ص۴۲۰.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۸۵، ص۲۹۲.
- ↑ محمد صنقور البحرانی، شرح الاصول من الحلقة الثانیه، ج۱، ص۳۴۰.
- ↑ محمد صنقور البحرانی، شرح الاصول من الحلقة الثانیه، ج۱، ص۳۴۱.
- ↑ محمد صنقور البحرانی، شرح الاصول من الحلقة الثانیه، ج۱، ص۳۴۱.
- ↑ محمد صنقور البحرانی، شرح الاصول من الحلقة الثانیه، ج۱، ص۳۴۲.
- ↑ محمد صنقور البحرانی، شرح الاصول من الحلقة الثانیه، ج۱، ص۳۴۲.
- ↑ محمد صنقور البحرانی، شرح الاصول من الحلقة الثانیه، ج۱، ص۳۴۳.
- ↑ محمد صنقور البحرانی، شرح الاصول من الحلقة الثانیه، ج۱، ص۳۴۳؛ روزه وصال عبارت است از: نیت روزه از طلوع فجر تا سحر یا دو روز پیاپی روزه گرفتن (ر.ک. سیدکاظم یزدی، العروة الوثقی، ج۳، ص۶۲۲). روزه وصال حرام است جز برای رسول خدا (ص).
- ↑ مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص ۳۸۰.