ایدئولوژی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از ایدیولوژی)

مقدمه

ایدئولوژی از دو کلمه "ایده" به معنای فکر و نظر و "لوژی" به معنای شناختن ترکیب یافته است[۱]. و در اصطلاح عبارت است از دسته‌ای از آرای کلی و هماهنگ درباره رفتارهای انسان. بنابر این تعریف، نظام کلی احکام عملی- که در اصطلاح مذهبی "فروع دین" نام دارد- ایدئولوژی خوانده می‌شود[۲].

ایدئولوژی بر جهان‌بینی استوار است. جهان‌بینی عبارت از نظر درباره جهان است آن چنان که هست؛ اما ایدئولوژی نظر درباره انسان است آن چنان که باید باشد[۳]. انسان برای نیل به سعادت نیازمند برنامه‌ای‌ جامع، هماهنگ و منسجم است. عقل بشر این نیاز را برنمی‌آورد هر چند شرط لازم آن است[۴].

آنچه انسان را یاری می‌دهد تا به کمال انسانی خویش دست یازد، بایدها و نبایدهایش را نشان دهد و مسئولیت‌ها و تکلیف‌های او را باز شناساند، ایدئولوژی جامع، جاودان و پایدار است. این ایدئولوژی، در آیین اسلام، همان شریعت است[۵]. گاه آدمی به خطا می‌لغزد و به ایدئولوژی‌های مادی می‌گراید؛ اما این ایدئولوژی به سعادت نمی‌انجامد. آفریدگار هستی همواره با ارسال رسل و انزال کتب آسمانی، ایدئولوژی توحیدی را به انسان رسانیده و او را راه نموده است[۶]. بنابر آموزه‌های اسلامی، نمی‌توان ایدئولوژی را به زور پذیرفت و امید بر بقا و دوام آن داشت. از این رو، ایمان و علاقه درونی در پذیرفتن ایدئولوژی نقشی بنیادی دارد.

ایدئولوژی اسلام از گذر بیان عقل‌مدارانه و هدفمند معارف اسلامی، که بر فطرت انسانی استوارند[۷]، در جان آدمی نهال ایمان را می‌نشاند و او را در سیر به سوی تکامل یاری می‌بخشد. این ویژگی موجب می‌شود که اصول و ارکان ایدئولوژی اسلامی- بر خلاف ایدئولوژی‌های مادی- پایدار و ماندگار مانَد[۸]. بدین سان، ایدئولوژی اسلامی به معنای برنامه اسلام برای رسیدن انسان به زندگی سعادتمند دنیوی و اخروی است[۹].[۱۰]

ایدئولوژی در فرهنگ مطهر

هر ایدئولوژی بر اساس یک جهان‌بینی است و خود جهان‌بینی نظر درباره جهان است آن‌چنان که هست، ولی ایدئولوژی نظر درباره انسان است آن‌چنان که باید باشد و باید بشود[۱۱]. ایدئولوژی طرحی است که باید مشتمل بر ایمانی نباشد و لذا می‌تواند مقدّس باشد اما اگر خود ایدئولوژی مشتمل بر ایمانی نباشد و صرفاً یک نظام فکری باشد و خود بخواهد موضوع ایمان یعنی عشق و دلبستگی قرار بگیرد، این دیگر به هیچ وجه پایه منطقی ندارد. یعنی امری است که با زور تلقین و القاء می‌شود. بدان عمل کرد ولی پایه منطقی حسابی ندارد[۱۲].

ایدئولوژی یعنی مکتبی که بایدها و نبایدها را مشخص می‌کند، مکتبی که انسان را به یک هدفی دعوت می‌کند و برای رسیدن به آن هدف و راهی ارائه می‌دهد. ایدئولوژی می‌گوید: چگونه باید بود، چگونه باید زیست، چگونه باید شد، چگونه باید ساخت (از ماده سازندگی)، یعنی خود را چگونه باید بسازیم، طبق چه الگویی باید بسازیم، جامعه خودمان را چگونه باید بسازیم. ایدئولوژی به این امور پاسخ می‌دهد، می‌گوید: این چنین باش، این چنین زندگی کن، این چنین بشو، این چنین خود را بساز، این چنین جامعه خود را بساز[۱۳]. ایدئولوژی - و به اصطلاح قرآن شریعت - بوده است[۱۴].

ایدئولوژی بر پایه جهان‌بینی استوار است. اینکه چرا باید این‌چنین یا آن‌چنان بود یا زیست یا رفت یا ساخت باشد، برای این است که جهان یا جامعه یا انسان چنین یا چنان است، چرای هر ایدئولوژی در جهان بینی‌ای که آن ایدئولوژی بر آن استوار است، نهفته است و به اصطلاح، ایدئولوژی از نوع حکمت عملی است و جهان‌بینی از نوع حکمت نظری. ایدئولوژی تابعی است از جهان‌بینی[۱۵]. ایدئولوژی عبارت است از مجموع طرح‌ها و راه‌هایی که جامعه را به سوی کمال و سعادتش رهبری می‌کند[۱۶].[۱۷]

منابع

پانویس

  1. فرهنگ علوم سیاسی‌، ۱/ ۹۲.
  2. آموزش عقاید، ۲۹.
  3. تکامل اجتماعی انسان‌، ۱۱۵.
  4. اصول کافی‌، ۱/ ۶۸، ۴۸ و ۴۹.
  5. مجموعه آثار، ۲/ ۵۵ و ۵۶.
  6. النجاة، ۷۰۹.
  7. ﴿ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ؛ سوره روم، آیه ۳۰.
  8. نهج البلاغه‌، خ ۱۹۸.
  9. همان، خ ۱/ ۵۰- ۴۶.
  10. فرهنگ شیعه، ص۱۴۵ ـ ۱۴۶.
  11. تکامل اجتماعی انسان، ص۱۱۵.
  12. تکامل اجتماعی انسان، ص۱۱۴.
  13. شناخت، ص۱۴.
  14. مجموعه آثار، ج۲، ص۵۵.
  15. مجموعه آثار، ج۲، ص۲۲۶.
  16. مجموعه آثار، ج۲، ص۳۵۵.
  17. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۱۷۷.