بحث:آیا علم معصوم به غیب دائمی است؟ (پرسش)
پاسخ اجمالی
غیب در لغت هر آن چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد و مراد از علم غیب نیز آگاهی از چیزهایی است که بیرون از دید و حواس ظاهری ما قرار دارند، خواه مربوط به حوادث کنونی باشد و یا آینده[۱].
علم اجمالی و علم تفصیلی
در پاسخ به این سؤال باید دانست معصوم دارای دو نوع علم است: علم اجمالی و کلی و علم تفصیلی. در مورد قسم اول، علم امام دائمی و همیشگی بوده و متصل به سرچشمۀ غیبی و دائماً در حال افزایش است چراکه غیر این صورت موجب نقص میشود[۲].
در مورد قسم دوم نیز باید گفت؛ از آنجا که مقام معصومان (ع) از همگان بالاتر و برتر است، لذا طبیعی است که جامعیت و سعۀ وجودیشان اقتضاء نماید بتوانند به راحتی در آن واحد به عوالم مختلف دسترسی داشته و تفصیلاً به همۀ آنها توجه نمایند. منتها در اینجا این پرسش مطرح است که آیا حالت آگاهی از علم تفصیلی برای ایشان همیشگی است؟
در پاسخ به این پرسش می گوییم: علم تفصیلی ائمه(ع) همیشگی و مستمر نیست، بلکه گاه به جهت تنزّل ایشان به عالم پائین، به عوالم بالاتر توجه نمیکنند و گاه به جهت غرق شدن در عوالم توحیدی از توجه به عالم کثرت باز میمانند[۳]. در این زمینه امام صادق(ع) در پاسخ به عمار ساباطی که پرسید: آیا علم غیب امام همیشگی است، فرمود: «لاَ وَلَکِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ اَلشَّیْءَ أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِکَ»[۴]. گویا حضرت استمرار آگاهی خویش از علوم تفصیلی را به اراده خود و تعلیم الهی منوط کرده و این امر را نسبی میدانند.
به قول مرحوم کراجکی: "امامان(ع) در کمال دانش و عصمت هستند و خداوند تمام آنها را به ایشان تعلیم داده و به تمام اسرار آگاهند، اما نه به صورت مستمر و پیوسته، بلکه در مقاطعی ممکن است امری طبق مصلحت از ایشان پنهان بماند"[۵]، چرا که علم غیب ایشان ذاتی و استقلالی نیست بلکه ارادی بوده و احتیاج به افاضۀ خداوند دارند[۶]. از این رو ایشان هر گاه اراده کنند که چیزی را بدانند، خداوند آن را به آنها تعلیم داده و به عبارت دیگر آنها را از آن علم آگاه می کند.
روایات و افزایش علم امام
روایاتی درباره افزوده شدن علم امام وجود دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
- امام صادق(ع) میفرمایند: «اگر بر دانش ما افزوده نمیشد بیعلم میماندیم»[۷].
- در روایتی دیگر مفضل بن عمر میگوید: روزی امام صادق(ع) به من فرمودند: «ما را هر شب جمعه شادی و سروری است! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعه روح پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) تا عرش بالا میرود، و روح ما هم با روح آنان بالا میرود، و این ارواح به بدنهای خود باز نگردند، مگر با معرفتی و علمی تازه و جدید، و اگر چنین نبود که علم ما تمام میشد»[۸].
- همچنین روایاتی وجود دارد با عنوان «إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»[۹] معنای این روایات آن است که ائمه(ع) مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند که آن را بدانند. به عبارتی دیگر علم غیب ایشان ممکن است بالفعل نباشد اما هنگامی که اراده کنند خداوند به آنها تعلیم میدهد[۱۰].
نتیجهگیری
علم معصوم بر دو قسم است. علم اجمالی و علم تفصیلی. در مورد قسم اول، علم امام دائمی و همیشگی بوده و متصل به سرچشمۀ غیبی و دائماً در حال افزایش است. چرا که در غیر این صورت موجب نقص او میشود در مورد قسم دوم نیز باید گفت؛ هر چند امامان مقامی دارند که به واسطه آن علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد، کاری نمیکنند که آن را بدانند. به عبارتی دیگر معصوم ممکن است بالفعل بسیاری از اسرار غیب را نداند، اما بر اساس دسته ای از روایات، علم او همواره در حال زیاد شدن است لذا هنگامی که اراده کند چیزی را بداند، خداوند آن را به ایشان تعلیم میدهد و البته این اراده نیز با اذن و رضای خدا انجام میگیرد[۱۱].
پاسخ تفصیلی
غیب هر آن چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد و مراد از علم غیب نیز آگاهی از چیزهایی است که بیرون از دید و حواس ظاهری ما قرار دارند، خواه مربوط به حوادث کنونی باشد و یا آینده[۱۲].
علم اجمالی و علم تفصیلی
در پاسخ به این سؤال باید دانست امام دارای دو نوع علم است: علم اجمالی و کلی و علم تفصیلی. در مورد قسم اول علم امام دائمی و همیشگی بوده و متصل به سرچشمۀ غیبی و دائماً در حال افزایش است، در غیر این صورت موجب نقص میشود.
در مورد قسم دوم نیز باید گفت؛ از آنجا که مقام معصومان از همگان بالاتر و برتر است، لذا طبیعی است که جامعیت و سعۀ وجودیشان اقتضاء نماید بتوانند به راحتی در آن واحد به عوالم مختلف دسترسی داشته و تفصیلاً به همۀ آنها توجه نمایند. منتها در در اینجا این پرسش مطرح است که آیا حالت آگاهی از علم تفصیلی برای ایشان همیشگی است؟
در پاسخ به این پرسش می گوییم: صریح روایات چنین است که این حالت یعنی علم تفصیلی به غیب برای معصومین همیشگی نیست، بلکه گاه به جهت تنزّل ایشان به عالم پائین، به عوالم بالاتر توجه نمیکنند و گاه به جهت غرق شدن در عوالم توحیدی از توجه به عالم کثرت باز میمانند. لذا علوم ایشان به واسطۀ وحی یا الهام و امثال آن همیشه در حال افزایش است[۱۳].
در این زمینه از امام صادق(ع) نقل شده که در پاسخ به عمار ساباطی که پرسید: آیا علم غیب امام همیشگی است، فرمود: «لاَ وَلَکِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ اَلشَّیْءَ أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِکَ»[۱۴]. گویا حضرت استمرار آگاهی خویش از علوم تفصیلی را به اراده خود و تعلیم الهی منوط کرده و این امر را نسبی میدانند. به قول مرحوم کراجکی: "امامان(ع) در کمال دانش و عصمت هستند و خداوند تمام آنها را به ایشان تعلیم داده و به تمام اسرار آگاهند، اما نه به صورت مستمر و پیوسته، بلکه در مقاطعی ممکن است امری طبق مصلحت از ایشان پنهان بماند"[۱۵]، چرا که علم غیب ایشان ذاتی و استقلالی نیست بلکه ارادی بوده و احتیاج به افاضۀ خداوند دارند[۱۶]. از این رو ایشان هر گاه اراده کنند که چیزی را بدانند، خداوند آن را به آنها تعلیم داده و به عبارت دیگر آنها را از آن علم آگاه می کند.
روایات و افزایش علم امام
روایاتی درباره افزوده شدن علم امام وجود دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
- امام صادق(ع) میفرمایند: «اگر بر دانش ما افزوده نمیشد بیعلم میماندیم»[۱۷].
- در روایتی دیگر مفضل بن عمر میگوید: روزی امام صادق(ع) به من فرمودند: «ما را هر شب جمعه شادی و سروری است! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعه روح پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) تا عرش بالا میرود، و روح ما هم با روح آنان بالا میرود، و این ارواح به بدنهای خود باز نگردند، مگر با معرفتی و علمی تازه و جدید، و اگر چنین نبود که علم ما تمام میشد»[۱۸]. با همین مضمون چندین روایت دیگر وجود دارد.
- در روایتی امام کاظم(ع) میفرمایند: «علم امام سه جنبه دارد: علوم مربوط به گذشته، علوم مربوط به آینده و علوم حادث و جدید. اما علوم گذشته برای ما تفسیر شده است یعنی اخبار گذشته را پیامبر(ص) برای ما توضیح داده است، اما علوم آینده در جامع و مصحفی نوشته شده که نزد ماست اما علوم حادث و نوظهور، نتیجه الهام حق بر دل امام و ابلاغ به گوش اوست. برترین نوع علم ما همین نوع است»[۱۹].
- همچنین روایاتی وجود دارد با عنوان «إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»[۲۰] معنای این روایات آن است که امامان(ع) مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند آن را بدانند. به عبارت دیگر هر گاه مسئله جدیدی پیش آید و امام(ع) در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، خداوند او را عالم میکند. امام صادق(ع) میفرمایند: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِک»[۲۱]، همچنین میفرمایند: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ أُعْلِم»[۲۲].
- در روایتی دیگر ابن مغیره میگوید: من به اتفاق یحیی بن عبدالله بن حسین خدمت حضرت ابوالحسن(ع) بودیم، یحیی عرض کرد: فدایت شوم، مردم گمان میکنند شما علم به غیب دارید؟ امام فرمودند: «سبحان اللَّه! ای یحیی دست خودت را بر من بگذار، به خدا سوگند! از این نسبت تمام موهای بدنم راست شد، نه به خدا سوگند، ما غیب نمیدانیم. مطالبی که میگوییم از رسول خداست». این قبیل اخبار دلالت میکند امام به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند. لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری بتواند با جهان غیب ارتباط پیدا کند و حقایقی را دریافت نماید. بنابراین، باید بگوییم امام میتواند در موارد لازم و ضروری با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند، لکن چون علم او بالذات و بالاستقلال نیست و به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد مانعی ندارد که از باب تأدب این گونه علوم را علم به غیب ننامد[۲۳].
نتیجهگیری
علم معصوم بر دو قسم است. علم اجمالی و علم تفصیلی. در مورد قسم اول علم امام دائمی و همیشگی بوده و متصل به سرچشمۀ غیبی و دائماً در حال افزایش است. چرا که در غیر این صورت موجب نقص او میشود در مورد قسم دوم نیز باید گفت؛ هر چند امامان مقامی دارند که به واسطه آن علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند که آن را بدانند. به عبارتی دیگر معصوم ممکن است بالفعل بسیاری از اسرار غیب را نداند، اما بر اساس دسته ای از روایات، علم او همواره در حال زیاد شدن است لذا هنگامی که اراده کند چیزی را بداند، خداوند آن را به ایشان تعلیم میدهد و البته این اراده نیز با اذن و رضای خدا انجام میگیرد[۲۴].
پانویس
- ↑ ر.ک. طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص ۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص ۴۵۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص ۶۵۴.
- ↑ ر.ک. مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۱۹؛ سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۷ ـ ۱۵۰.
- ↑ ر.ک. وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام (تکمیل نظریه اعتدالی و پاسخ به شبهات، وبگاه عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۶۲.
- ↑ «نخیر اما هر زمان اراده کند که چیزی را بداند خداوند او را آگاه میکند»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۸.
- ↑ کراجکی، محمد بن علی، کنزالفوائد، ص ۱۱۲.
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۹۵ ـ ۲۹۸؛ رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه، دوفصلنامه مطالعات اهل بیتشناسی، ص ۱۷ و ۱۸؛ هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران رهروان ولایت؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۶۲.
- ↑ «لو لا أنا نزداد لأنفدنا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج١، ص٢٥٤.
- ↑ «عن المفضل قال: قال لی أبو عبد الله(ع)ذات یوم و کان لا یکنینی قبل ذلک یا أبا عبد الله قال قلت لبیک قال إن لنا فی کل لیلة جمعة سرورا قلت زادک الله و ما ذاک قال إذا کان لیلة الجمعة وافی رسول الله ص العرش و وافی الأئمة(ع)معه و وافینا معهم فلا ترد أرواحنا إلی أبداننا إلا بعلم مستفاد و لو لا ذلک لأنفدنا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۳.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۸.
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۹۵ ـ ۲۹۸؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۱۰۰؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۳، ص ۴۱۸؛ مصباح یزدی، محمد تقی، شرح دعای ۴۵ صحیفۀ سجادیه؛ رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه، دوفصلنامه مطالعات اهل بیتشناسی، ص ۱۷ و ۱۸؛ مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۱۹.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۱۰۰.
- ↑ ر.ک. طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص ۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص ۴۵۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص ۶۵۴.
- ↑ ر.ک. وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام (تکمیل نظریه اعتدالی و پاسخ به شبهات، وبگاه عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۶۲.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۸.
- ↑ کراجکی، محمد بن علی، کنزالفوائد، ص ۱۱۲.
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۹۵ ـ ۲۹۸؛ رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه، ص دوفصلنامه مطالعات اهل بیتشناسی، ص ۱۷ و ۱۸؛ هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران رهروان ولایت؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۶۲.
- ↑ «لو لا أنا نزداد لأنفدنا»؛ کافی، ج١، ص٢٥٤.
- ↑ «عن المفضل قال: قال لی أبو عبد الله(ع)ذات یوم و کان لا یکنینی قبل ذلک یا أبا عبد الله قال قلت لبیک قال إن لنا فی کل لیلة جمعة سرورا قلت زادک الله و ما ذاک قال إذا کان لیلة الجمعة وافی رسول الله ص العرش و وافی الأئمة(ع)معه و وافینا معهم فلا ترد أرواحنا إلی أبداننا إلا بعلم مستفاد و لو لا ذلک لأنفدنا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۳.
- ↑ «مبلغ علمنا على ثلاثة وجوه ماض و غابر و حادث فأما الماضي فمفسر و أما الغابر فمزبور و أما الحادث فقذف في القلوب و نقر في الأسماع و هو أفضل علمنا و لا نبي بعد نبينا»؛ کافی، ج١، ص٢٦٤.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۸.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۸.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۵۸.
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۹۵ ـ ۲۹۸؛ مکارم، ناصر، تفسی نمونه، ج ۱۷، ص ۱۰۰؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۳، ص ۴۱۸؛ مصباح یزدی، محمد تقی، شرح دعای ۴۵ صحیفۀ سجادیه؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی؛ رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه، دوفصلنامه مطالعات اهل بیتشناسی، ص ۱۷ و ۱۸؛ مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۱۹.
- ↑ ر.ک. مکارم، ناصر، تفسی نمونه، ج ۱۷، ص ۱۰۰.