آیه به واسطۀ آنکه دارای الف و لام استغراق است دلالت بر تمام غیبها میکند لذا مطلق است.[۵] از غیب مطلق که صفت ذات است[۶] و در خداوند، ذاتی و اصالت دارد،[۷] به مفاتیح غیب نیز تعبیر میشود.[۸] چنانکه در آیۀ شریفۀ ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ﴾[۹]خداوند به صراحت علم غیب و کلیدهای آن را مختص به خود میداند و از غیر نفی میکند.[۱۰]
جهات غیر صحیح معنای ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾
معنای ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾[۱۱] از دو جهت صحیح نیست:
این معنا که خدا چیزهایی را که از او غائب است میداند نیز درست نیست، بلکه معنای صحیح این است، آنچه که از دیگران غائب بوده و برای آنان ناپیدا است خداوند میداند.[۱۴] چنانکه امام علی(ع) فرمودند: ««کل سرٍ عندک علانیة و کل غیب عندک شهادة»[۱۵]»[۱۶] در قرآن کریمخداوند متعالیهودیان را تهدید کرده و خطاب به آنها فرموده: «آن مرگی که از آن میگریزید شما را درخواهد یافت و سپس نزد آن دانای نهان و آشکارا برگردانده میشوید تا به کارهایی که کردهاید آگاهتان سازد[۱۷]» عالم شهادت، شامل عالم مادی و غیر مادی نیز میشود و منظور از شهادت، آگاهیخداوند به اعمال ظاهری آنان است.[۱۸]
امام باقر(ع) در روایتی فرمودند:[۱۹] «مقصود از عالم الغیب این است که خدای عزوجل عالم است به آنچه از خلقش غایب است و نیز نسبت به آنچه در علمش تقدیر میکند و حکم میدهد پیش از آنکه آن را بیافریند و به فرشتگانش افاضه کند. این علم نزد او نگه داشته است و درباره آن مشیت دارد، هر گاه بخواهد، طبق آن حکم دهد (و آن را اجرا کند) و گاهی درباره آن بدا حاصل شود و اجرایش نکند و اما علمی که خدای عزوجل آن را تقدیر و حکم و امضا فرموده، علمی است که ابتدا به پیامبر اکرم(ص) و سپس به ما رسیده است».[۲۰] از جمع صدر و ذیل روایت استفاده میشود آنجا که خداوند میفرماید «عالم الغیب» اشاره به غیب مطلق است که ضرورتاً کسی از آن اطلاعی ندارد؛ زیرا علمخداوند در این مرحله عین ذات اوست و کسی را تواندرک ذات الهی نیست. اما همین علم را خدای متعال طبق صریح آیه برای برخی از بندگانش آشکار میکند وقتی آشکار شد دیگر غیب به آن معنای مطلق نخواهد بود، هر چند بر بسیاری از مخلوقات مخفی است و اطلاعی از آن ندارند.[۲۱]
نتیجه گیری
نتیجه اینکه تقسیم اشیاء به غیب و شهادت درباره انسان هاست ولی درباره خدا معنا ندارد زیرا همه چیز برای خداوند مشهود است و نزد او حاضر است و هیچ چیزی برای خداغائب و پنهان نیست، لذا معنای صحیح ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾[۲۲] بودن خداوند متعال این است: آنچه که از دیگران غائب بوده و برای آنان ناپیدا است خداوند میداند نه آنچه که برای خداوند متعالغائب است.
پاسخ تفصیلی
معنای ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾
از نامهای نیکوی خداوند متعال که در قرآن آمده؛ ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾[۲۳] است.[۲۴] عالم و علیم هر دو اسم پروردگار بوده و مطلق هستند؛ عالم بر دو نوع است: عالم غیب و عالم شهادت، خداوند هم عالم غیب است و هم عالم شهادت؛ شهادت یعنی حضور، آشکار و غیب یعنی نهان. در واقع ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾[۲۵] یعنی دانای نهان و آشکار، دانای ناپیدا و پیدا، یعنی ذات پروردگارآگاه است بر نهان، یعنی آنچه در منطقه ایمان است، و آگاه است بر شهادت یعنی آنچه در منطقه حس و احساس و علوم است. غیب و شهادت، هر دو برای پروردگار یکسان است.[۲۶] یعنی اموری که ممکن است علم صاحبان علم، به آن احاطه یابد و اموری که خارج از حد وجودشان نیست و نیز اموری که ممکن نیست علم صاحبان علم، به آن تعلق گیرد، به خاطر خارج بودن از حد وجودشان، هر دو قسم برای خداوند متعال معلوم و روشن است؛ چون او به تمام چیزها احاطه کامل دارد.[۲۷]
"عالم الغیب"، خبری است که مبتدای آن حذف شده، و تقدیر کلام«هو عالِمٌ الغیب» است،[۲۸] و مقصودِ جمله، علمخداوند به همه حقایق غیبی است[۲۹] الف و لام در "الغیب" برای استغراق جمیع افراد است، زیرا هر گاه اسم جنس با قرینهای همراه نباشد که آن را به بعضی از مصادیق اختصاص دهد، منظور از آن استغراق جمیع افراد است.[۳۰] بنابراین آیه به واسطۀ آنکه دارای الف و لام استغراق است دلالت بر تمام غیبها میکند لذا مطلق است.[۳۱] از غیب مطلق که صفت ذات است[۳۲] و در خداوند، ذاتی و اصالت دارد[۳۳] به مفاتیح غیب نیز تعبیر میشود.[۳۴] چنانکه در آیه شریفه﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ﴾[۳۵]خداوند به صراحت علم غیب و کلیدهای آن را مختص به خود میداند و از غیر نفی میسازد. و کسی که کلیدهای خزانه های غیب را در دست دارد، قهرا به آنچه در آن خزائن است، عالم هم هست و میتواند مانند کسی که خود آن خزانه ها نزد او است، به دلخواه خود در آن تصرف نماید و بعید نیست مراد از مفاتح غیب، همان خزانههای غیب باشد، از آن جهت که در سایر آیات مربوط به این مقام، اسمی از مفاتح برده نشده، و عمدتاً مخزن و خزانه آمده است.[۳۶]
جهات غیر صحیح معنای ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾
معنای ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾[۳۷] از دو جهت صحیح نیست:
این معنا که خدا چیزهایی را که از او غائب است میداند نیز درست نیست، بلکه معنای صحیح این است، آنچه که از دیگران غائب بوده و برای آنان ناپیدا است خداوند میداند.[۴۰] چنانکه امام علی(ع) فرمودند: ««کل سرٍ عندک علانیة و کل غیب عندک شهادة»»[۴۱]»[۴۲] در قرآن کریمخداوند متعالیهودیان را تهدید کرده و خطاب به آنها فرموده: «آن مرگی که از آن میگریزید شما را درخواهد یافت و سپس نزد آن دانای نهان و آشکارا برگردانده میشوید تا به کارهایی که کردهاید آگاهتان سازد[۴۳]» عالم شهادت، شامل عالم مادی و غیر مادی نیز میشود و منظور از شهادت، آگاهیخداوند به اعمال ظاهری آنان است.[۴۴]
امام باقر(ع) در روایتی فرمودند:[۴۵] «مقصود از عالم الغیب این است که خدای عزوجل عالم است به آنچه از خلقش غایب است و نیز نسبت به آنچه در علمش تقدیر میکند و حکم میدهد پیش از آنکه آن را بیافریند و به فرشتگانش افاضه کند. این علم نزد او نگه داشته است و درباره آن مشیت دارد، هر گاه بخواهد، طبق آن حکم دهد (و آن را اجرا کند) و گاهی درباره آن بدا حاصل شود و اجرایش نکند و اما علمی که خدای عزوجل آن را تقدیر و حکم و امضا فرموده، علمی است که ابتدا به پیامبر اکرم(ص) و سپس به ما رسیده است».[۴۶] از جمع صدر و ذیل روایت استفاده میشود آنجا که خداوند میفرماید «عالم الغیب» اشاره به غیب مطلق است که ضرورتاً کسی از آن اطلاعی ندارد؛ زیرا علمخداوند در این مرحله عین ذات اوست و کسی را تواندرک ذات الهی نیست. اما همین علم را خدای متعال طبق صریح آیه برای برخی از بندگانش آشکار میکند وقتی آشکار شد دیگر غیب به آن معنای مطلق نخواهد بود، هر چند بر بسیاری از مخلوقات مخفی است و اطلاعی از آن ندارند.[۴۷]
نتیجه گیری
نتیجه اینکه تقسیم اشیاء به غیب و شهادت درباره انسان هاست ولی درباره خدا معنا ندارد زیرا همه چیز برای خداوند مشهود است و نزد او حاضر است و هیچ چیزی برای خداغائب و پنهان نیست، لذا معنای صحیح ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾[۴۸] بودن خداوند متعال این است: آنچه که از دیگران غائب بوده و برای آنان ناپیدا است خداوند میداند نه آنچه که برای خداوند متعالغائب است.
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑ر.ک. حسینی شاهرودی، سید مرتضی، جمالی شوراب، آسیه، دلالت آیه عالم الغیب بر گستره علم پیامبر اکرم، ص ۵۷ ـ ۶۰
↑ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۲۹؛ حسینی شاهرودی، سید مرتضی، جمالی شوراب، آسیه، دلالت آیه عالم الغیب بر گستره علم پیامبر اکرم، ص ۵۷ ـ ۶۰
↑ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۲۹؛ حسینی شاهرودی، سید مرتضی، جمالی شوراب، آسیه، دلالت آیه عالم الغیب بر گستره علم پیامبر اکرم، ص ۵۷ ـ ۶۰
↑«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند» سوره انعام، آیه ۵۹.
↑ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۲۴؛ حسینی شاهرودی، سید مرتضی، جمالی شوراب، آسیه، دلالت آیه عالم الغیب بر گستره علم پیامبر اکرم، ص ۵۷ ـ ۶۰
↑ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۵۳؛ حسینی شاهرودی، سید مرتضی، جمالی شوراب، آسیه، دلالت آیه عالم الغیب بر گستره علم پیامبر اکرم، ص ۵۷ ـ ۶۰
↑آلوسی، ج۱۵، ص۱۰۷؛ حسینی شاهرودی، سید مرتضی، جمالی شوراب، آسیه، دلالت آیه عالم الغیب بر گستره علم پیامبر اکرم، ص ۵۷ ـ ۶۰
↑ر.ک. حسینی شاهرودی، سید مرتضی، جمالی شوراب، آسیه، دلالت آیه عالم الغیب بر گستره علم پیامبر اکرم، ص ۵۷ ـ ۶۰
↑ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۲۹؛ حسینی شاهرودی، سید مرتضی، جمالی شوراب، آسیه، دلالت آیه عالم الغیب بر گستره علم پیامبر اکرم، ص ۵۷ ـ ۶۰
↑ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۲۹؛ حسینی شاهرودی، سید مرتضی، جمالی شوراب، آسیه، دلالت آیه عالم الغیب بر گستره علم پیامبر اکرم، ص ۵۷ ـ ۶۰
↑«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند» سوره انعام، آیه ۵۹.
↑ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۲۹؛ حسینی شاهرودی، سید مرتضی، جمالی شوراب، آسیه، دلالت آیه عالم الغیب بر گستره علم پیامبر اکرم، ص ۵۷ ـ ۶۰