بحث:اگر جنیان علم غیب ندارند پس معنای آیاتی که در مورد استراق سمع آنان از آسمان سخن می‌گویند چیست؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

پاسخ اجمالی

معنای استراق سمع، و آیات مربوط به آن

  • استراق سمع یعنی مخفیانه گوش کردن به حرف دیگران، و این موضوع که در برخی آیات[۱] به آن اشاره شده، دلیل بر علم غیب اجنّه نیست، زیرا اجنّه به سبب جنس لطیفی که دارند می‌توانند سریع جا به جا شده و در جاهای مختلف حضور پیدا کنند. [۲] در زمان پیامبر اکرم(ص) و قبل از ظهور اسلام کاهنان،[۳] أجنه را تسخیر کرده و اخباری را که از ملائکه استراق سمع می‌‌کردند، می‌‌گرفتند، در نتیجه مردم برای حل مشکلات خود به آنها مراجعه می‌کردند.[۴] ولی پس از ولادت پیامبر اکرم(ص) آنها از تماس با آسمان منع شدند، و چنانچه اقدام به این کار کنند، به‌ وسیلۀ شهاب رجم می‌شوند و فرشتگان با شهاب‌ها و ستارگان آنها را طرد و نابود می‌کنند:[۵] فَمَن يَسْتَمِعِ الآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا[۶] و در جای دیگر فرمود: وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ[۷] [۸] و در جای دیگر فرمود: إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ[۹] [۱۰]

نظریۀ اول در تفسیر آیات استراق سمع

  • مقصود از آسمان‌ها که شیاطین برای استراق سمع می‌‌روند چیست؟ آیا مقصود از آسمان و ستارگان و شهاب‌ها، آسمان و شهاب و کواکب محسوس و مشهود است یا همۀ اینها تعابیری کنایی و برای تشبیه معقول به محسوس است؟ دو دیدگاه اساسی در این زمینه وجود دارد.[۱۱] بر اساس یک دیدگاه منظور، آسمان محسوس مادی است و مقصود از کواکب و شهاب‌ها، ستارگان و شهاب‌های آسمانی‌اند که دیده می‌‌شوند. این دیدگاه با ظاهر آیات سازگار است: «آسمان دنیا را به زینت کواکب آراستیم و آن را از شر شیاطین حفظ کردیم».[۱۲] طبق سیاقِ این آیات، مسئلۀ استراق سمع و پرتاب شهاب، در همین آسمان دنیا رخ می‌دهد. از لوازم این دیدگاه آن است که فرشتگان در جوّ یا بالاتر از جوّ باشند و در آنجا باهم گفت‌وگو ‌کنند، یعنی فرشتگان موجوداتی جسمانی‌اند و کسی که به آنجا برود می‌تواند صدایشان را بشنود.[۱۳]
  • اشکال وارد بر این دیدگاه این است که در روایات آمده است از زمان ولادت پیامبر اکرم(ص) به بعد مسئلۀ منع شیاطین جن از آسمان اتفاق افتاد، در حالی‌ که شهاب از پدیده‌های طبیعی است و در اثر عوامل و اسباب طبیعی پدید می‌آید و پیش از تولد پیامبر هم بوده است. و اشکالات دیگر.[۱۴]

نظریۀ دوم در تفسیر آیات استراق سمع

  • دیدگاه دوم می‌گوید: تعبیر سماء و لمس آن و شهاب و قذف و حفظ آسمان و امثال این امور، استعاره و تشبیه معقول به محسوس است. همان‌گونه که آسمان دنیا ستارگان و شهاب‌هایی دارد، در عالم معنا نیز آسمانی هست که شهاب‌هایی دارد و در آن جا نیز تیرهای معنوی به‌ سوی شیاطین می‌بارد و آنان را می‌راند؛ اما از جزئیات آن، بیش از این نمی‌دانیم.[۱۵]

نظریۀ سوم در تفسیر آیات استراق سمع

  • تفسیر سومی هم وجود دارد که بر اساس آن، هم تجرد فرشتگان و ملأ اعلی محفوظ می‌ماند، هم رفتن جن به آسمان محسوس ظاهری و هم راندن جنیان می‌تواند با شهاب‌های مادی محسوس صورت گیرد. تفسیر بدین شکل است که مطابق آیات قرآن، جن مانند انسان، موجودی مادی است که از آتش آفریده شده است و دارای جسم و روح است و بین روح و بدنش تأثیرات متقابلی وجود دارد. بر این اساس، می‌توان قضیه را به این صورت تصور کرد که رفتن جن به جوّ زمین، برای او نوعی شرایط خاص روحی پیش می‌آورد که در آن شرایط، روح جن می‌تواند با عوالم بالا تماس بگیرد. گویی این بالا رفتن، برای جنیان نوعی ریاضت است که با تن دادن به آن و رسیدن به شرایط خاص روحی، بهتر می‌توانند از امور معنوی خبر بگیرند. بنابراین نظریه، اجنّه پیش از تولد پیامبر اکرم(ص) می‌کوشیدند تا از این راه به مطالب غیبی دست یابند و به ‌وسیلۀ آنها مردم را گمراه کنند، اما از زمان تولد پیامبر اکرم(ص)، این ارتباط قطع شد و قطع ارتباط بدان دلیل بود که مخالفان نتوانند پیامبر اکرم(ص) را متهم به دریافت اخبار غیبی از جنیان کنند.[۱۶]

نتیجه گیری

  • نتیجه این که، علم اجنه، غیب به معنای لغوی است نه اصطلاحی. و چون جسم اجنه لطیف است لذا می‌توانند به راحتی به عالم بالا بروند و چیزهایی را متوجه شوند؛ بنابراین با این طریق بعضی پیام‌ها را دریافت می‌کردند؛ گویا راه استراق سمع برای شان باز بود، بنابراین می‌توان به همین استراق سمع، نوعی علم غیب به معنای لغوی گفت، اما راه آن نامشروع است و مراد از علم غیب چنین علم‌هایی نیست.[۱۷]

پاسخ تفصیلی

معنای استراق سمع، و آیات مربوط به آن

  • استراق سمع یعنی مخفیانه گوش کردن به حرف دیگران، و این موضوع که در برخی آیات[۱۸] به آن اشاره شده، دلیل بر علم غیب اجنّه نیست، زیرا اجنّه به سبب جنس لطیفی که دارند می‌توانند سریع جا به جا شده و در جاهای مختلف حضور پیدا کنند. [۱۹] در زمان پیامبر اکرم(ص) و قبل از ظهور اسلام کاهنان،[۲۰] أجنه را تسخیر کرده و اخباری را که از ملائکه استراق سمع می‌‌کردند، می‌‌گرفتند، در نتیجه مردم برای حل مشکلات خود به آنها مراجعه می‌کردند.[۲۱] ولی پس از ولادت پیامبر اکرم(ص) آنها از تماس با آسمان منع شدند، و چنانچه اقدام به این کار کنند، به‌ وسیلۀ شهاب رجم می‌شوند و فرشتگان با شهاب‌ها و ستارگان آنها را طرد و نابود می‌کنند:[۲۲] فَمَن يَسْتَمِعِ الآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا[۲۳] و در جای دیگر فرمود: وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ[۲۴] [۲۵] و در جای دیگر فرمود: إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ[۲۶] [۲۷]

نظریۀ اول در تفسیر آیات استراق سمع

  • مقصود از آسمان‌ها که شیاطین برای استراق سمع می‌‌روند چیست، آیا مقصود از آسمان و ستارگان و شهاب‌ها، آسمان و شهاب و کواکب محسوس و مشهود است یا همۀ اینها تعابیری کنایی و برای تشبیه معقول به محسوس است؟ دو دیدگاه اساسی در این زمینه وجود دارد.[۲۸] بر اساس یک دیدگاه، منظور، آسمان محسوس مادی است و مقصود از کواکب و شهاب‌ها، ستارگان و شهاب‌های آسمانی‌اند که دیده می‌‌شوند، این دیدگاه با ظاهر آیات نیز سازگار است: «آسمان دنیا را به زینت کواکب آراستیم و آن را از شر شیاطین حفظ کردیم».[۲۹] طبق سیاقِ این آیات، مسئلۀ استراق سمع و پرتاب شهاب، در همین آسمان دنیا رخ می‌دهد.
  • از لوازم این دیدگاه آن است که فرشتگان در جوّ، یا بالاتر از جوّ باشند و در آنجا باهم گفت‌وگو ‌کنند، یعنی فرشتگان موجوداتی جسمانی‌اند و کسی که به آنجا برود می‌تواند صدایشان را بشنود.[۳۰]
  • اشکال وارد بر این دیدگاه آن است که در روایات آمده است از زمان ولادت پیامبر اکرم به بعد مسئله منع شیاطین جن از آسمان اتفاق افتاد و تعقیب و هدف‌گیری آنها با شهاب، از آن زمان آغاز شد، در حالی‌ که می‌دانیم شهاب از پدیده‌های طبیعی است و در اثر عوامل و اسباب طبیعی پدید می‌آید و پیش از تولد پیامبر هم بوده است.[۳۱]
  • اشکال دیگر این است، اگر مقصود از سماء همین آسمان مادی و منظور از لمس آسمان همان رفتن شیاطین جن به جوّ زمین و بالاتر باشد، این چه ارتباطی با استراق سمع از ملأ اعلی و عالم فرشتگان دارد؟ مگر فرشتگان مجرد نیستند و مگر نزول فرشتگان نزول معنوی و غیر مادی نیست؟ پس رفتن به جوّ و بالاتر چه ارتباطی با استراق سمع دارد؟[۳۲]

نظریۀ دوم در تفسیر آیات استراق سمع

  • دیدگاه دوم می‌گوید: تعبیر سماء و لمس آن و شهاب و قذف و حفظ آسمان و امثال این امور، همگی استعاره و گونه‌ای تشبیه معقول به محسوس است. همان‌گونه که آسمان دنیا ستارگان و شهاب‌هایی دارد، در عالم معنا نیز آسمانی هست که شهاب‌هایی دارد و در آن جا نیز تیرهای معنوی به‌ سوی شیاطین می‌بارد و آنان را می‌راند؛ اما از جزئیات آن، بیش از این نمی‌دانیم. برحسب اسلوب خاص قرآن می‌توان این احتمال را تقویت کرد؛ زیرا قرآن گاهی در خلال گفت‌وگو از امور مادی، ناگهان به یک امر معنوی گریز می‌زند. مانند آیه‌ای که پس از صحبت دربارۀ چهارپایان و منافع مادی آنها، هنگامی که به موضوع مسافرت می‌رسد، ناگهان می‌فرماید: وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ وَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ[۳۳] و بعد دوباره به بحث اصلی برمی‌گردد. در آیات مربوط به لمس آسمان هم احتمالاً چنین است، قرآن ابتدا از آسمان دنیا سخن می‌گوید و بعد به آسمان معنوی گریز می‌زند.[۳۴]
  • خلاصه اینکه منظور از عروج به آسمان و استراق سمع از آن، توجه به باطن و عوالم معنوی است و قذف و شهاب و امثال آن، تشبیه معقول به محسوس است. علاوه بر آن آیات هشتم و نهم سوره جن این احتمال را تضعیف می‌کند. در تفسیر این آیات آمده است که پس از ولادت پیامبر اکرم شیاطین جن از تماس با آسمان منع شدند، و چنانچه اقدام به این کار کنند، به‌ وسیله شهاب رجم می‌شوند.[۳۵]

نظریۀ سوم در تفسیر آیات استراق سمع

  • یکی دیگر از مفسرین[۳۶] در تفسیر آیات «استراق سمع» نظریه اش چنین است که بر اساس این نظریه، هم تجرد فرشتگان و ملأ اعلی محفوظ می‌ماند، هم رفتن جن به آسمان محسوس ظاهری می‌تواند در استراق سمع دخیل باشد، و هم راندن جنیان می‌تواند با شهاب‌های مادی محسوس صورت گیرد. و آن این است که مطابق آیات قرآن، جن نیز مانند انسان، موجودی مادی است که از آتش آفریده شده و دارای جسم و روح است؛ با این تفاوت که جنس انسان از خاک است. طبعاً جن نیز مانند انسان روح دارد و بین روح و بدنش تأثیرات متقابلی وجود دارد. بر این اساس، می‌توان قضیه را به این صورت تصور کرد که رفتن جن به جوّ زمین، برای او نوعی شرایط خاص روحی پیش می‌آورد که در آن شرایط، روح جن می‌تواند با عوالم بالا تماس بگیرد. گویی این بالا رفتن، برای جنیان نوعی ریاضت است که با تن دادن به آن و رسیدن به شرایط خاص روحی، بهتر می‌توانند از امور معنوی خبر بگیرند. بنابراین نظریه، اجنّه پیش از تولد پیامبر اکرم می‌کوشیدند تا از این راه به مطالب غیبی دست یابند و به ‌وسیلۀ آنها مردم را گمراه کنند و کم و بیش به این کارها مشغول بوده‌اند؛ اما از زمان تولد پیامبر اکرم ، این ارتباط قطع شد، این قطع ارتباط اجنّه از آسمان بدان دلیل بود که مخالفان نتوانند پیامبر اکرم را متهم به دریافت اخبار غیبی از جنیان کنند.[۳۷]
  • اما اینکه چنین پدیده‌ای، پیش‌تر نیز بوده و دارای علل طبیعی است؛ پس با طرد شیاطین چه ربطی دارد، و آیا واقعاً منظور از آن همین شهابی است که می‌بینیم، یا شهاب‌های مأمور طرد شیاطین جن، از گونه‌ای دیگرند و تعبیر شهاب و طرد و راندن، همه استعاری است، در پاسخ باید گفت: این شهاب‌های مادی ظاهری مُعدّاتی هستند که در حد اِعداد در عالم طبیعت تأثیر دارند و تأثیر حقیقی‌تر و اصلی‌تر از آنِ عوامل ماورای طبیعی است که در طول تأثیرات عوامل طبیعی است. اختیار این شهاب‌ها در دست فرشتگان است؛ چراکه آنان به اذن خداوند تدبیرکنندگان امر الهی هستند و تدبیر الهی پس از ولادت پیامبر در این زمینه چنین بوده است که چنان چه شیاطین‌ جن بخواهند از آسمان استراق سمع کنند، شهاب‌هایی به‌وسیله ملائکه به‌سوی آنان پرتاب می‌شود و آنها را فراری می‌دهد. چنان‌که در دیگر پدیده‌های طبیعی که علل و عوامل طبیعی خود را دارند، مانند بارش باران به‌واسطه دعای مؤمنان و نماز استسقا، قضیه چنین است. بنابراین دلیلی برای صرف‌‌نظر کردن از ظاهر آیات نیست و منظور از آسمان و شهاب در این آیات، همین آسمان و شهاب مادی است و اگر دلایل قطعی از کتاب، سنت و عقل ‌وجود داشت، تا این تعابیر حمل بر معانی مجازی شود، چنین می‌شد و بُعدی هم نداشت. این تنها ارائة تصویری برای این مسئله است، و منظور تفسیر قطعی آیه نیست. [۳۸]

نتیجه گیری

  • نتیجه این که، علم اجنه، غیب به معنای لغوی است نه اصطلاحی. و چون جسم اجنه لطیف است لذا می‌توانند به راحتی به عالم بالا بروند و چیزهایی را متوجه شوند؛ بنابراین با این طریق بعضی پیام‌ها را دریافت می‌کردند؛ گویا راه استراق سمع برای شان باز بود، بنابراین می‌توان به همین استراق سمع، نوعی علم غیب به معنای لغوی گفت، اما راه آن نامشروع است و مراد از علم غیب چنین علم‌هایی نیست.[۳۹]

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. سوره جن، آیه ۹؛ سوره حجر، آیه ۱۶ – ۱۸؛ سوره صافات، آیه ۶ – ۱۰
  2. ر.ک. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
  3. افرادی که درجه بالاتر از ساحر دارند
  4. ر.ک. جعفری، یعقوب، هویت و جایگاه جن از منظر قرآن، خبرگزاری مهر
  5. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  6. «و اینکه ما در نشستنگاه‌هایی از آن برای شنیدن می‌نشستیم اما اکنون هر کس گوش فرا دارد شهابی را در کمین خود می‌یابد» سوره جن، آیه ۹.
  7. «و بی‌گمان در آسمان کوشک هایی آفریده‌ایم و آن را برای بینندگان آراسته‌ایم. و آن را از هر شیطان رانده‌ای نگه داشته‌ایم. مگر آن کس که (بخواهد از آسمان، چیزی) دزدانه بشنود که شهابی روشن در پی او می‌افتد» سوره حجر، آیه ۱۶ تا ۱۸
  8. ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه حکمت طریقت؛ پژوهشگران وبگاه ایکس شبهه
  9. «ما آسمان نزدیک‌تر را به آرایه ستارگان، آراسته‌ایم و (آن را) از هر شیطان سرکشی نیک نگاه داشته‌ایم. که به (گفتار) گروه (فرشتگان) فراتر گوش نمی‌توانند داد و از هر سو هدف (تیرهای شهاب) قرار می‌گیرند. تا دور شوند و آنان عذابی پایا خواهند داشت. مگر کسی که ربایشی ویژه کند که شهابی فروزان در پی‌اش می‌افتد.» سوره صافات، آیه ۶ تا ۱۰
  10. ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه حکمت طریقت؛ پژوهشگران وبگاه ایکس شبهه
  11. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  12. سوره صافات، آیه ۶ ـ ۱۰
  13. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  14. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  15. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  16. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  17. ر.ک. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
  18. سوره جن، آیه ۹؛ سوره حجر، آیه ۱۶ – ۱۸؛ سوره صافات، آیه ۶ – ۱۰
  19. ر.ک. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
  20. افرادی که درجه بالاتر از ساحر دارند
  21. ر.ک. جعفری، یعقوب، هویت و جایگاه جن از منظر قرآن، خبرگزاری مهر
  22. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  23. «و اینکه ما در نشستنگاه‌هایی از آن برای شنیدن می‌نشستیم اما اکنون هر کس گوش فرا دارد شهابی را در کمین خود می‌یابد» سوره جن، آیه ۹.
  24. «و بی‌گمان در آسمان کوشک هایی آفریده‌ایم و آن را برای بینندگان آراسته‌ایم. و آن را از هر شیطان رانده‌ای نگه داشته‌ایم. مگر آن کس که (بخواهد از آسمان، چیزی) دزدانه بشنود که شهابی روشن در پی او می‌افتد» سوره حجر، آیه ۱۶ تا ۱۸
  25. ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه حکمت طریقت؛ پژوهشگران وبگاه ایکس شبهه
  26. «ما آسمان نزدیک‌تر را به آرایه ستارگان، آراسته‌ایم و (آن را) از هر شیطان سرکشی نیک نگاه داشته‌ایم. که به (گفتار) گروه (فرشتگان) فراتر گوش نمی‌توانند داد و از هر سو هدف (تیرهای شهاب) قرار می‌گیرند. تا دور شوند و آنان عذابی پایا خواهند داشت. مگر کسی که ربایشی ویژه کند که شهابی فروزان در پی‌اش می‌افتد.» سوره صافات، آیه ۶ تا ۱۰
  27. ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه حکمت طریقت؛ پژوهشگران وبگاه ایکس شبهه
  28. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  29. سوره صافات، آیه ۶ ـ ۱۰
  30. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  31. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  32. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  33. «و (راهنمایی به) راه راست با خداوند است و برخی از آن (راه)‌ها کژ راه است و اگر می‌خواست همه شما را راهنمایی می‌کرد» سوره نحل، آیه ۹.
  34. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  35. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  36. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  37. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  38. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، جهان‌شناسی، ص ۳۱۵
  39. ر.ک. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت