بحث:عمود نور در حدیث
چیستی عمود نورانی
در روایتی از امام صادق (ع) آمده که خداوند عمود نور را از تمام مخلوقاتش به جز امام پنهان داشته است[۱]. چنین حقیقتی میتواند حقیقتی مادی مانند برخی امواج نور با صوت باشد که برای افراد عادی قابل دیدن و شنیدن نیست؛ یا آنکه حقیقتی مادی و قابل مشاهده برای دیگر افراد نباشد؛ بلکه نوعی مشاهده غیر مادی باشد. بنابر نقلی، امام رضا (ع) در پاسخ به یکی از اصحابش که از گفت و گوهای زیاد مردم درباره عمود نور خبر داد، آن را فرشتهای معرفی کردند که خداوند اعمال مردم یک منطقه را توسط او بالا میبرد و به امام نشان میدهد[۲]. در روایتی دیگر از آن حضرت، عمود نور بر روح مقدسی تطبیق شده که با رسول خدا (ص) و ائمه (ع) است و آنان را تأييد و راهنمایی میکند. در این روایت، فرشته بودن این عمود نفی شده است[۳]. اختلاف این روایات، جمعبندی را دشوار میسازد. با توجه به صحیح بودن سند روایت دوم، میتوان آن را مقدم کرد و عمود را فرشتهای دانست که اعمال مردم توسط او به امام عرضه میشود. با این حال، این جمعبندی احتمالی است؛ زیرا وجود یک سند صحیح برای اطمینان در این گونه موارد کافی نیست.
در روایتی آمده است که یک سوی عمود نورانی نزد خداوند و سوی دیگر آن در گوش امام است که هرگاه خداوند چیزی را اراده کند، از طریق آن به امام وحی میکند[۴]. بر فرض درستی این روایت، روشن است که مقصود از وحی، انتقال معارفی همانند وحی به مادر موسی (ع) و حضرت مریم (ع) شده است، نه وحی نبوی که به پیامبران اختصاص دارد. در این روایت، از مشاهده با ارائه حقایق به امام سخن به میان نیامده است؛ بلکه دانش الهی منتقل شده از طریق عمودی نورانی را از طریق گوش امام معرفی میکند. این روایت با روایتی که پیش از این از امام باقر (ع) نقل شد، قابل جمع است؛ یعنی این عمود، عمودی دیگر غیر از عمود نور است که اعمال بندگان در آن دیده میشود. البته این عمود نیز از آن عمود منشعب شده است و به انتقال مطالب دیگر از جانب خداوند متعال به امام اختصاص دارد.
در روایتی دیگر، از امام صادق (ع) نقل شده است که خبر دادند: «نوری شبیه به یک چشم بالای سر پیامبر (ص) و ائمه (ع) است که هر گاه دانشی را بطلبند، آن را نوشته شده در آن مییابند»[۵]. این روایت، بر فرض صحت، از نور دیگری سخن میگوید و غیر از عمود نور است؛ زیرا با روایات یاد شده درباره عمود نور، هماهنگ نیست.[۶]
پانویس
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۳۹-۴۴۰.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۹۶: «لَكِنَّهُ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِكُلِّ بَلْدَةٍ يَرْفَعُ اللَّهُ بِهِ أَعْمَالَ تِلْكَ الْبَلْدَةِ». سند این روایت، صحيح است.
- ↑ محمدين على صدوق، عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۲۰۰: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ أَيَّدَنَا بِرُوحٍ مِنْهُ مُقَدَّسَةٍ مُطَهَّرَةٍ لَيْسَتْ بِمَلَكٍ لَمْ تَكُنْ مَعَ أَحَدٍ مِمَّنْ مَضَى إِلَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ هِيَ مَعَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا تُسَدِّدُهُمْ وَ تُوَفِّقُهُمْ وَ هُوَ عَمُودٌ مِنْ نُورٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ».
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۳۹-۴۴۰.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۴۲.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۸۴.