عمود نور در حدیث
مقدمه
برخی از روایات دربارۀ عمود نور عبارتاند از:
- حسن بن راشد میگوید از امام صادق (ع) شنیدم حضرت فرمودند: "امام در همان زمانی که در شکم مادر است، گفتوگوها را میشنود و وقتی به دنیا میآید، بین دو کتفش نوشته شده است: ﴿وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾، سپس وقتی زمام امر به دست او بیفتد، خداوند عمودی از نور برایش قرار میدهد و با آن نور آنچه را اهل هر شهری عمل میکنند، میبیند"[۱].[۲].
- در روایت دیگری امام صادق (ع) فرمودند: "زمانی که امام پای به دنیا بگذارد به وسیله حکمت مزین میگردد و برای او چراغی قرار داده میشود تا با آن کارهای بندگان را میبیند"[۳].
- صالح بن سهل نقل میکند: "نزد امام صادق (ع) نشسته بودیم حضرت فرمودند: "ای صالح بن سهل خداوند در میان خودش و امام ستونی از نور قرار داده است، خداوند از این طریق به امام مینگرد و امام نیز از این طریق به پروردگارش مینگرد و هنگامی که بخواهد چیزی را بداند در آن ستون نور نظر میافکند و از آن آگاه میشود"[۴].[۵]
- جمیل بن دراج از امام صادق (ع) نقل کرده است: "هنگامی که امام (ع) به امامت برسد، در هر شهری، برای او مناری از نور بلند میشود که امام (ع) در آن به اعمال بندگان مینگرد"[۶].
- امام صادق (ع) در روایتی دیگر میفرمایند: "خداوند ستونی از نور دارد که آن را از همۀ مخلوقاتش پوشانده است. یک طرف این ستون، نزد خدا و طرف دیگر آن، در گوش امام است. پس هرگاه خداوند چیزی اراده کند، آن را در گوش امام وحی میکند"[۷].[۸]
- حسن بن راشد میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمودند: "هنگامی که امام پیشین از دنیا میرود، خداوند برای امام بعد از او ستونی از نور برمی افرازد که بهوسیله آن اعمال مردم را میبیند، و از این طریق خداوند، حجت را بر خلق خود تمام میکند"[۹].[۱۰]
- امام باقر (ع) با ابابصیر وارد مسجد شدند. حضرت به او فرمودند: "ای ابابصیر! از مردم سؤال کن آیا اباجعفر را ندیدید؟ ابابصیر از هر که پرسید اظهار بیاطلاعی کرد. حضرت فرمود: از ابوهارون مکفوف "نابینا" سؤال کن. ابابصیر از او سؤال کرد. اباهارون نابینا به او جواب داد، چگونه امام باقر (ع) را که در کنار تو ایستاده نمیبینی؟! ابابصیر با تعجب پرسید، تو چگونه امام را دیدی؟ اباهارون جواب داد، نوری از فرق مبارک امام باقر (ع) تا به عرش الهی متصل است"[۱۱].[۱۲]
- امام باقر(ع) فرمودند: «همانا هر کسی از ما اهل بیت، امام باشد سخنان را در رحم مادر میشنود و هنگامی که به دنیا میآید ملکی نزد او میآید و بر روی بازوی راستش این آیه را مینویسد: ﴿وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۱۳] و هنگامی که امام به حد جوانی میرسد خداوند متعال عمودی از نور برای او بالا میبرد که با آن نور هر چه که در دنیاست میبیند و چیزی از نظر او مخفی نمیماند»[۱۴].
- امام باقر(ع) در روایتی دیگر فرمودند: «وقتی امام به دنیا میآید نوری از آسمان تا زمین برای او ساطع میشود که با آن نور همه چیز را در شرق و غرب عالم میبیند»[۱۵].[۱۶]
- «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ رَوَى غَيْرُ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِنَا أَنَّهُ قَالَ: لاَ تَتَكَلَّمُوا فِي اَلْإِمَامِ فَإِنَّ اَلْإِمَامَ يَسْمَعُ اَلْكَلاَمَ وَ هُوَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ فَإِذَا وَضَعَتْهُ كَتَبَ اَلْمَلَكُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ: «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لاٰ مُبَدِّلَ لِكَلِمٰاتِهِ وَ هُوَ اَلسَّمِيعُ اَلْعَلِيمُ» فَإِذَا قَامَ بِالْأَمْرِ رُفِعَ لَهُ فِي كُلِّ بَلْدَةٍ مَنَارٌ يَنْظُرُ مِنْهُ إِلَى أَعْمَالِ اَلْعِبَادِ»[۱۷].[۱۸]
- شیخ صدوق نقل میکند: "بین خداوند و امام، ستونی از نور وجود دارد که امام اعمال مردم را در آن میبیند و هر چیزی را که به آن نیاز دارد، از همین طریق از آن مطلع میشود، گاهی این نور بسط پیدا کرده و گسترده میشود و امام در این حال مسائلی را که نیاز دارد، از آن آگاه میشود و گاهی هم از او گرفته میشود و در نتیجه آن چه را لازم نیست نمیداند"[۱۹].[۲۰]
مراد از عمود نور در روایات
اینکه منظور از نور الهی در این روایات چیست، معلوم نیست. ولی بعضی از راویان، نور الهی را به "ملک" تعبیر کردهاند: «محمد بن عیسی بن عبید میگوید: من و ابنفضال نشسته بودیم، یونس وارد شد و گفت: من خدمت امام رضا(ع) رسیدم و به او گفتم: قربان شما شوم! مردم درباره عمود، سخن بسیار گفتهاند. امام به من فرمود: ای یونس! نظر تو درباره آن چیست؟ نظرت این است، یک عمود آهنی است که برای صاحب تو برافرازند؟! عرض کردم: نمیدانم. فرمود: عمود، فرشتهای است که بر هر شهری گماشته شده است و خدا به وسیله او کردار آن شهرها را میرساند»[۲۱].[۲۲]
بنابراین اگر منظور از نور الهی، ملک یا روحالقدس باشد، نمیتوان آن را منبع جداگانهای برای علم امام دانست. بلکه همان القای روح القدس است[۲۳]. به عبارتی دیگر عمود نور امری جدا از امام نیست؛ بلکه ویژگی و توانی در امام است که خداوند آن را برای احتجاج بر خلقش برای امام فراهم نموده است؛ مانند روایتی که پس از اشاره به وجود منار نور میفرماید: «فَبِهَذَا یَحْتَجُ اللَّهُ عَلَی خَلْقِه»[۲۴] علامۀ مجلسی ذیل این روایت، ضمیر اشاره منفصل "هذا" را به خود امام برمیگرداند و صحیح هم همین است.[۲۵] با توجه به این جمله، اگر منار یا عمود نور را امری جدا از امام بدانیم، احتجاج الهی به امام صحیح نخواهد بود. علامۀ مجلسی میگوید: «نامیده شدن ملک با عنوان عمود، استعاره است؛ گویی ملک عمودی از نور است که امام در آن نظر میکند. همچنین ممکن است این تشبیه به این دلیل صورت گرفته که اعتماد امام در کشف امور، به ملک است»[۲۶].[۲۷]
در مجموع آنچه از روایات به دست میآید، دو چیز است:
- این ستون نور، به طور مستقل، منبع علم نیست؛ بلکه تمثیلی برای منبع الهامی علم امام(ع) است که هرگاه خداوند بخواهد، با آن، امام را آگاه میکند[۲۸]. یعنی بر اساس برخی از روایات، عمود نور امری جداپذیر از امام نیست، بلکه ویژگی و توانایی در امام است که خداوند آن را برای احتجاج بر خلقش برای امام فراهم کرده است.
- اما برخی روایات دیگر عمود نور را در کنار روح قدسی و مخصوص امام معرفی نموده اند مانند اینکه امام رضا(ع) فرمودند: «إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى قَدْ أَيَّدَنَا بِرُوحٍ مِنْهُ مُقَدَّسَةٍ مُطَهَّرَةٍ، لَيْسَتْ بِمَلَكٍ، لَمْ تَكُنْ مَعَ أَحَدٍ مِمَّنْ مَضَى إِلاَّ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ هِيَ مَعَ اَلْأَئِمَّةِ مِنَّا تُسَدِّدُهُمْ وَ تُوَفِّقُهُمْ، وَ هُوَ عَمُودٌ مِنْ نُورٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اَللَّهِ تَعَالَى»[۲۹].
- ثمره و نتیجۀ وجود عمود نور برای امام، مشاهده و توان دیدن اعمال انسان هاست. تعابیری مانند: «یعرف به الضمیر»، «یشرف به علی اهل الارض»، «کل ما احتاج الیه لدلاله اطلع علیه»، «لا یستر منها شیء» و... توهم مشاهده صرف بدون آگاهی و علم از حقیقت اعمال و نیتها را باطل مینماید[۳۰].
عمود نورانی و عرضه اعمال
در روایات متعدد و مستفیضی از امام باقر و امام صادق (ع)، درباره عمود یا مناری از نور سخن گفته شده است که به نظر میرسد عرضه اعمال به امامان از طریق آن انجام میشود. مجموع این روایات از این دو امام، به بیش از سی روایت میرسد که با وجود تفاوتهایی در محتوا، عمودی از نور را گزارش میدهند[۳۱]. در روایات برخی دیگر از ائمه (ع) نیز میتوان اشاراتی به این عمود یافت. بنا بر روایتی، امام رضا (ع) عمود نور را وسیلهای بین خداوند و امام معرفی کرده است که امام در آن اعمال بندگان را میبیند و هر دانشی را نیاز داشته باشد، از طریق آن دریافت میکند[۳۲]. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: «درباره امام [از روی نادانی] سخن نگویید. (او) سخنان را میشنود، در حالی که جنینی در شکم مادرش است... پس زمانی که به امر (امامت) قیام میکند، خداوند برای او در هر شهری مناری بلند میکند که در آن به اعمال مخلوقات مینگرد»[۳۳]. آن حضرت در روایتی دیگر، بر همین محتوا با اندکی تفاوت تأکید کردهاند: «امام گفتار (دیگران) را در شکم مادرش میشنود... پس زمانی که رشد کرد، خداوند در هر قریهای عمودی از نور عظمتش را در آن منطقه برافراشت که امام (با استفاده از آن) میفهمد در قریه دیگر چه کارهایی انجام میشود»[۳۴].
روایات امام صادق (ع) در این موضوع، بیش از روایات امام باقر (ع) است. در روایتی از امام صادق (ع)، مطلبی نزدیک به محتوای نقل شده از امام باقر (ع) این گونه نقل شده است: «امام صدا را در شکم مادرش میشنود... پس زمانی که رشد کرد، عمودی از نور برای او از آسمان تا زمین قرار داده میشود که به وسیله آن، اعمال بندگان را میبیند»[۳۵].
تفاوتهایی که در میان این مجموعه روایات دیده میشود، اغلب درباره زمان دریافت این علم است. در این خصوص، دو روایت از امام باقر (ع) روایت از امام صادق (ع) دلالت بر آن دارند که عمود نور، هنگام تولد برای امام برافراشته میشود[۳۶]. البته در دو روایت از امام صادق (ع)، اعطای این موهبت به دوران جنینی امام نیز نسبت داده شده است. در چهار روایت از امام باقر (ع) و سه روایت از امام صادق، زمان برافراشته شدن عمود نور، هنگامی دانسته شده است که امام رشد کند (به راه بیفتد، سخن بگوید یا جوان شود). در یک روایت از امام باقر (ع) و دو روایت از امام صادق (ع) نیز زمان برافراشته شدن عمود نور، زمان عهده دار شدن مقام امامت معرفی شده است.
اختلاف دیگر در این روایات، درباره نوع دانشی است که امام از طریق این عمود به دست میآورد. در چهار روایت از امام باقر (ع)، نه روایت از امام صادق (ع) و سه روایت که به طور مضمر[۳۷] از یکی از این دو امام بزرگوار نقل شدهاند، تصریح شدهاند که در این عمود، اعمال بندگان خداوند به امام عرضه میشود. در یک روایت از امام باقر و سه روایت از امام صادق (ع)، ارائه اعمال بندگان در هر منطقه، از طریق عمود نور اعلام شده است. در یک روایت از امام باقر (ع) و یک روایت از امام صادق (ع)، عرضه اعمال مردم در مناطق دیگر، به عمودی که در هر منطقه برپا میشود، نسبت داده شده است. در یک روایت از امام باقر (ع) و دو روایت از امام صادق (ع)، تمام علوم دنیا با آنچه بین مغرب و مشرق است، دانشی دانسته شده است که در عمود نور به امام عرضه میشود. البته یک روایت نیز به طور مضمر همین محتوا را تأیید میکند. در روایتی دیگر از امام صادق (ع)، علم بین آسمان و زمین، و در سه روایت دیگر از ایشان، تمام علوم، در قلمرو دانش ارائه شده در عمود نور معرفی شده است.
با توجه به وجود روایات دارای سندهای صحیح در این مجموعه و مستفیض بودن مجموع روایات این موضوع، در اصل وجود عمود یا مناری از نور که امام از طریق آن برخی علوم ویژه را دریافت میکند، تردیدی نیست. اختلاف روایات یاد شده درباره زمان استفاده امام از این عمود، این گونه قابل جمع است که گویا این ارائه، مراتب یا مراحلی دارد که از دوران جنینی امام آغاز، و تا به عهده گرفتن مسئولیت امامت تکمیل میشود. مراتبی از آن هنگام تولد، و مراتبی در مراحل دیگری از سن امام بر او عرضه میشود که در نهایت هنگام بر عهده گرفتن مسئولیت، تمام علومی که از طریق این عمود قابل استفاده است، در اختیار امام قرار میگیرد.
تفاوتهای روایات یاد شده درباره متعلق علوم ارائه شده توسط عمود نور را میتوان این گونه جمعبندی کرد: از حجم روایات مستفيض در این موضوع میتوان دریافت که مهمترین کارکرد این عمود، عرضه اعمال مردم به امام است. البته برخی روایات یاد شده این احتمال را تقویت میکنند که علوم دیگری نیز از این طریق در اختیار امام قرار میگیرد. در روایتی از امام باقر (ع) نقل شده است: خداوند عمودی از نور برای امام قرار میدهد که در آن اعمال بندگان را میبیند؛ و از آن، عمود دیگری جدا میشود که از نزد خداوند تا گوش امام امتداد دارد[۳۸] و اگر امام به مطلبی بیش از آن نیاز داشته باشد، از آن طریق به او داده میشود[۳۹]. میتوان با این روایت، روایاتی را که متعلق علم عرضه شده از طریق عمود نور را فراتر از مشاهده اعمال بندگان بیان میکنند، با اکثریت روایات این مجموعه این گونه جمع کرد: اگر چه کار کرد اصلی این عمود، ارائه أعمال بندگان به امام است، عمود یا عمودهای دیگری نیز از آن منشعب میشود که کارکردهای دیگری نیز دارد و علوم دیگری را در اختیار امام قرار میدهد. البته با توجه به ضعف روایت یاد شده، این جمعبندی احتمالی است.
نکته دیگر آنکه گفته شد، در روایاتی از تعدد عمودهای نورانی به تعداد مناطق و قریهها سخن به میان آمده است. اگر چه این روایات گرفتار ضعف سندیاند، اما تعداد آنها (بیش از هشت روایت)، موجب اطمینان نسبی به اعتبار این محتواست؛ یعنی در هر شهر و منطقهای عمودی از نور برپاست که امام از طریق آن به اعمال اهل آن شهر آگاهی مییابد. شاید بتوان گفت فراوانی عمودهای نورانی، به احاطه علم امام به اعمال مردم در نقاط مختلف اشاره دارد؛ یعنی اعمال مردم هر منطقه به شکلی بر امام عرضه میشود و هیچ منطقهای نیست که اعمال مردم آن بر امام عرضه نشود[۴۰].
جستارهای وابسته
منابع
- سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه
- نادم، حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامه شیعهپژوهی
- افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد
- رضوی، رسول، شاکر، محمد تقی، چیستی عمود نور
- شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامتپژوهی
- گنجی، حسین، امام شناسی
- امامخان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام
- هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی
پانویس
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِذَا أَحَبَّ أَنْ يَخْلُقَ الْإِمَامَ أَمَرَ مَلَكاً فَأَخَذَ شَرْبَةً مِنْ مَاءٍ تَحْتَ الْعَرْشِ فَيَسْقِيهَا أَبَاهُ فَمِنْ ذَلِكَ يَخْلُقُ الْإِمَامَ فَيَمْكُثُ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ لَيْلَةً فِي بَطْنِ أُمِّهِ لَا يَسْمَعُ الصَّوْتَ ثُمَّ يَسْمَعُ بَعْدَ ذَلِكَ الْكَلَامَ فَإِذَا وُلِدَ بَعَثَ ذَلِكَ الْمَلَكَ فَيَكْتُبُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ- وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ فَإِذَا مَضَى الْإِمَامُ الَّذِي كَانَ قَبْلَهُ رُفِعَ لِهَذَا مَنَارٌ مِنْ نُورٍ يَنْظُرُ بِهِ إِلَى أَعْمَالِ الْخَلَائِقِ فَبِهَذَا يَحْتَجُّ اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ١، ص ٣٨٧.
- ↑ ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶؛ امامخان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام.
- ↑ «فَإِذَا وَضَعَتْهُ أُمُّهُ عَلَى الْأَرْضِ زُيِّنَ بِالْحِكْمَةِ وَ جُعِلَ لَهُ مِصْبَاحٌ مِنْ نُورٍ يَرَى بِهِ أَعْمَالَهُمْ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۴۳۳.
- ↑ «كُنْتُ جَالِساً عِنْدَهُ فَقَالَ ابْتِدَاءً مِنْهُ يَا صَالِحَ بْنَ سَهْلٍ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الرَّسُولِ رَسُولًا وَ لَمْ يَجْعَلْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِمَامِ رَسُولًا قَالَ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَاكَ قَالَ جَعَلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِمَامِ عَمُوداً مِنْ نُورٍ يَنْظُرُ اللَّهُ بِهِ إِلَى الْإِمَامِ وَ يَنْظُرُ الْإِمَامُ إِذَا أَرَادَ عِلْمَ شَيْءٍ نَظَرَ فِي ذَلِكَ النُّورِ فَعَرَفَهُ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۴۴۰.
- ↑ ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶.
- ↑ «فَإِذَا قَامَ بِالْأَمْرِ رُفِعَ لَهُ فِي كُلِّ بَلَدٍ منارا [مَنَارٌ] وَ يَنْظُرُ بِهِ إِلَى أَعْمَالِ الْعِبَادِ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۴۳۵.
- ↑ «إِنَّ لِلَّهِ عَمُوداً مِنْ نُورٍ حَجَبَهُ اللَّهُ عَنْ جَمِيعِ الْخَلَائِقِ طَرَفُهُ عِنْدَ اللَّهِ وَ طَرَفُهُ الْآخَرُ فِي أُذُنِ الْإِمَامِ فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ شَيْئاً أَوْحَاهُ فِي أُذُنِ الْإِمَامِ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۴۳۹.
- ↑ ر.ک: نادم، حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص ۱۹۰؛ افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۷۱.
- ↑ «فَإِذَا مَضَى الْإِمَامُ الَّذِي كَانَ قَبْلَهُ رُفِعَ لِهَذَا مَنَارٌ مِنْ نُورٍ يَنْظُرُ بِهِ إِلَى أَعْمَالِ الْخَلَائِقِ فَبِهَذَا يَحْتَجُّ اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۸۷.
- ↑ ر.ک: امامخان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام.
- ↑ «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ النَّاسُ يَدْخُلُونَ وَ يَخْرُجُونَ فَقَالَ لِي سَلِ النَّاسَ هَلْ يَرَوْنَنِي فَكُلُّ مَنْ لَقِيتُهُ قُلْتُ لَهُ أَ رَأَيْتَ أَبَا جَعْفَرٍ يَقُولُ لَا وَ هُوَ وَاقِفٌ حَتَّى دَخَلَ أَبُو هَارُونَ الْمَكْفُوفُ قَالَ سَلْ هَذَا فَقُلْتُ هَلْ رَأَيْتَ أَبَا جَعْفَرٍ فَقَالَ أَ لَيْسَ هُوَ بِقَائِمٍ قَالَ وَ مَا عِلْمُكَ قَالَ وَ كَيْفَ لَا أَعْلَمُ وَ هُوَ نُورٌ سَاطِع»؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۴۳.
- ↑ ر.ک: گنجی، حسین، امام شناسی، ج ۱، ص ۱۵۸.
- ↑ «و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد؛ هیچ دگرگون کنندهای برای سخنان وی نیست و او شنوای داناست» سوره انعام، آیه ۱۱۵.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲، ص۱۳۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲، ص۱۳۹.
- ↑ ر.ک: گنجی، حسین، امامشناسی، ج ۱، ص۱۵۸.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۸۸.
- ↑ ر.ک: رضوی، رسول، شاکر، محمد تقی، چیستی عمود نور، مجلۀ علوم حدیث، ش ۶۳، ص ۴۲.
- ↑ َ«إِنَّ الْإِمَامَ مُؤَيَّدٌ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَمُودٌ مِنْ نُور يَرَى فِيهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ كُلَّمَا احْتَاجَ إِلَيْهِ لِدَلَالَةٍ اطَّلَعَ عَلَيْهِ وَ يَبْسُطُهُ فَيَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنْهُ فَلَا يَعْلَم»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۱۴.
- ↑ ر.ک: افتخاری، سید ابراهیم، بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۷۱.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ١، ص٣٨٧.
- ↑ ر.ک: شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامتپژوهی، ص۱۸۳ ـ ۱۸۴.
- ↑ ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۴۴ ـ ۱۴۶.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۳۸۷.
- ↑ مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج ۶، ص۳۶۰.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول، ج ۴، ص۲۶۸.
- ↑ ر.ک: شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامتپژوهی، ص۱۸۳ ـ ۱۸۴.
- ↑ ر.ک: نادم، حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص۶۰.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص۲۰۰.
- ↑ ر.ک: رسول رضوی، محمد تقی شاکر، چیستی عمود نور، فصلنامه علوم حدیث، ش ۶۳، ص۴۲.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۳۱-۴۴۲. در این صفحات، که چندین باب در این موضوع را در بر میگیرد، بیش از ۳۵ حدیث در این زمینه نقل شده است که اکثریت قریب به اتفاق آن، از امام باقر و امام صادق (ع) است.
- ↑ ر.ک: محمد بن علی صدوق، الخصال، ج۲، ص۵۲۸؛ همو، عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۱۳-۲۱۴؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة في معرفة الأئمة، تحقیق هاشم رسولی محلاتی، ج۲، ص۲۹۱.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۳۶-۴۳۷. سند این روایت، صحیح است. همچنين ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۹۶-۲۹۵.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۳۶. برای این روایت، دو سند در این منبع بیان شده که سند اول صحیح است.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۱. سند این روایت، صحيح است.
- ↑ این آمار و آمارهای بعدی، از بررسی روایات این بحث در کتاب بصائر الدرجات به دست آمده است (ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۳۱-۴۴۲).
- ↑ یعنی به جای نام امام، از ضمیر استفاده شده و معین نشده که کدام یک از این دو امام مقصود است.
- ↑ روشن است که این گونه تعابیر برای اشاره به حقایقی غیر محسوس به کار گرفته میشوند و شکلی دیگر از ارتباط را نشان میدهند؛ هر چند چگونگی آن برای ما چندان روشن نیست. احتمال دارد که این شکل از ارتباط، همان تحديث یا افکندن صدا در گوش، باشد که در روایات مباحث گذشته به آن اشاره شد.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۴۲.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۸۰.