بحث:ولایت در فقه سیاسی
ولایت تکوینی و تشریعی
ولایت از حیث آنچه مورد سرپرستی قرار میگیرد، به سه عنوان ولایت تکوینی، ولایت بر تشریع و ولایت تشریعی تقسیم میشود.
- ولایت تکوینی: به معنای سرپرستی موجودات جهان و تصرف عینی در آنهاست. آشکارترین مثال این ولایت، ولایت انسان بر اعضای بدن خود است؛ مثلاً آنگاه که انسان به دست خود دستور حرکت میدهد، دست حرکت میکند؛ بنابراین در ولایت تکوینی، تخلف معنا ندارد. ولایت تکوینی بر موجودات، مخصوص خداوند متعال ﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ﴾[۱] و اهل بیت عصمت و طهارت است. یکی از آیات قرآن که بر این ولایت دلالت میکند، این آیه است: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾[۲]. آیه تصریح میکند که هنگامی که خداوند چیزی را اراده کند، آن چیز فوراً مطابق با اراده الهی ایجاد میشود.
- ولایت بر تشریع: ولایت بر قانونگذاری و تشریع احکام است. دارنده این ولایت را در لسان فقها شارع میگویند. شارع در ادبیات فقهای شیعه تنها خدای متعال و پیامبر اکرم (ص) هستند و حتی ائمه اطهار (ع) مبین و مفسر احکاماند و حکم جدیدی وضع نمیکنند[۳].
- ولایت تشریعی: ولایت و سرپرستی در محدوده تشریع و تابع قانون الهی است. این ولایت منحصر به پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) نیست و در مرتبهای نازل و با اختیاراتی بسیار محدود، ولایت پدر و موارد دیگر را شامل میشود. پیامبر (ص) و امام (ع) به اذن الهی حق امر و نهی بر مردم دارند ﴿وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ [۴] و همینطور، پس از پیامبر (ص) و امام معصوم (ع)، نمایندگان عام واجد شرایط ایشان ولایت تشریعی دارند؛ برای مثال ولی فقیه ولایت تشریعی دارد[۵]
همچنین منظور از ولایت فقها ولایت در این حوزه با محدودیتهایی است. آنچه در این معنی از ولایت مورد توجه است، رعایت مصلحت مولی علیه است؛ از اینرو مولی وظیفه شناخت مصلحت مولی علیه را دارد[۶].
پانویس
- ↑ «یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰؛ تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۲۲.
- ↑ «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
- ↑ جوادی آملی، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ص۱۲۳-۱۲۵.
- ↑ «و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانهای از پروردگارتان آوردهام؛ من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست اگر مؤمن باشید» سوره آل عمران، آیه ۴۹؛ تفسیر نمونه، ج۵، ص۱۲۵.
- ↑ مقبوله عمر بن حنظله. ر. ک: اصول کافی، ج۱، ص۶۷؛ فروع کافی، ج۷، ص۴۱۲؛ تهذیب، ج۲، ص۹۱-۶۸؛ کتاب البیع، ج۲، ص۴۶۷.
- ↑ مهدوی، اصغرآقا و کاظمی، سید محمد صادق، کلیات فقه سیاسی، ص ۱۶۱؛ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۱۸۲.