تدوین حدیث در سیره معصوم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

بر خلاف دیدگاه اهل سنت، در میان شیعیان هیچ گاه ممنوعیتی در نگارش حدیث نبوده است؛ بلکه امیر مؤمنان (ع) یاران خود را به تدوین حدیث تشویق می‌کرد.

تشویق امیرالمؤمنین به کتابت

امیر مؤمنان علی (ع)، نه تنها خود به تدوین حدیث می‌پرداخت، بلکه یاران خود را به نگارش حدیث تشویق می‌کرد. نوشته‌اند: علی (ع) برای مردم سخنرانی می‌کرد و می‌فرمود: چه کسی دانش را به یک درهم می‌خرد؟ حارث أعور کاغذهایی به یک درهم خرید و آنها را نزد حضرت برد. علی (ع) دانش زیادی در آنها نگاشت؛ آن گاه برای مردم سخنرانی کرد و فرمود: «يا أهل الكوفة غلبكم نصف رجل»[۱]: ای مردم کوفه نیمه‌مردی بر شما پیروز شده است. این تعبیر از آن جهت بود که حارث أعور (یک چشم) بود[۲] و با این کار بر دیگران سبقت گرفت. علی (ع) به یارانش می‌فرمود: «قَيِّدُوا الْعِلْمَ بِالْكِتَابَةِ»[۳]: دانش را با نگارش در بند کنید.

جمعی از یاران علی (ع) جزو نویسندگان اولیه معرفی شده‌اند؛ مانند ابو رافع از یاران حضرت که کتاب وی السنن و الأحکام و القضایا نام داشت[۴]. پسرش عبیدالله، کاتب حضرت، نیز کتابی در سیره ایشان دارد[۵]. شیخ طوسی برای عبیدالله کتاب قضایا امیرالمؤمنین را یاد کرده است[۶]. زید بن وهب جهنی کوفی جزو کسانی است که خطبه‌های حضرت را در جمعه، اعیاد و دیگر موارد گرد آورده است[۷]. اصبغ بن نباته یکی دیگر از یاران حضرت و جزو نویسندگان معرفی شده است[۸]. معالم العلماء اولین مصنف را در اسلام علی (ع) می‌داند و بعد به ترتیب یاران حضرت سلمان، ابوذر، اصبغ بن نباته و عبید الله بن ابی رافع را نام می‌برد[۹]. صحیفة الأشجع نام کتابِ پرچمدار امیر مؤمنان (ع) است که از ایشان نقل کرده است[۱۰]. شیخ صدوق (۳۸۱ق) و کراجکی (۴۴۹ق) اشجع نامی را معروف به ابن ابی الدنیای معمر معرفی کرده‌اند که خود را مولای علی (ع) دانسته و در سال ۳۰۷ قمری در حج بوده است[۱۱]. وی گفته علی (ع) را دیده و از حضرت حدیث نقل می‌کرده است[۱۲]. نام وی علی بن عثمان بن خطاب بن عبدالله بن عوام بلوی بوده است[۱۳]. البته نام وی، پدر و اجدادش ترکیبی از نام خلفا و اقوام صحابه است. این امکان وجود دارد کسی اخبار وی را که از علی (ع) نقل کرده، در صحیفه‌ای گرد آورده باشد[۱۴].

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۶۷؛ ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ج۲، ص۷۱۸؛ ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری، ربیع الأبرار، ج۴، ص۹۱؛ سید محسن امین، أعیان الشیعه، ج۴، ص۳۶۹.
  2. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۶، ص۳۰۱. از حارث نقل شده: حضرت املا کرد و من نوشتم.
  3. ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، ص۲۷۸؛ ابن میثم، شرح مئة کلمة لامیرالمؤمنین، ص۲۶۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۸، ص۱۲۴؛ علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۳۷۷. البته این حدیث از پیامبر (ص) هم نقل شده است (ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۳۶).
  4. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۶.
  5. حسن صدر، تأسیس الشیعه، ص۲۳۲؛ قاضی نعمان، شرح الأخبار، ج۲، ص۱۶-۳۶؛ علی‌اکبر ذاکری، سیمای کارگزاران، ج۳، ص۹۰-۱۱۳: تسمية من شهد مع امير المؤمنين (ع) الجمل و صفين و النهروان من الصحابة.
  6. شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعه و أصولهم، ص۳۰۶.
  7. شیخ طوسی، فهرست کتب الشیعه و أصولهم، ص۲۰۲؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۶۴.
  8. شیخ محسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱۷، ص۱۵۲؛ سیدمحسن امین، أعیان الشیعه، ج۷، ص۴۶۴.
  9. ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۲؛ محمد بن حسن حر عاملی، الفوائد الطوسیه، ص۲۴۲.
  10. فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، علوم القرآن و الحدیث، ج۱، ص۱۵۶.
  11. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۵۳۸.
  12. محمدعلی کراجکی، کنز الفوائد، ج۲، ص۱۴۸-۱۴۹؛ میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱، ص۴۶۵.
  13. میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱، ص۴۶۵؛ محمدعلی کراجکی، کنز الفوائد، ج۲، ص۱۴۸-۱۴۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۵۳۸.
  14. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص۱۰۴.