تردید
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
منظور آن دسته از آیاتی است که در جهت زدایش تردید پیامبر به او هشدار داده شده است. البته نمونهای از این هشدارها با لفظ شک آمده و یا شکی است که دیگران نسبت به پیامبر، کتاب و یا سخنان او دارند.
- ﴿الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ﴾[۱] نکته: «مفردات راغب در ذیل واژه مینویسد: مَرَی [۲]به معنی تردد داشتن در کاری، و مراء و محاجه بحث جدل درباره امری است که مورد تردید واقع شده است». و آیه فوق که پس از آیات تغییر قبله آمده، که تحولی عظیم در جامعه جزیرة العرب بوده است و باعث بحثهای زیادی از طرف اهل کتاب شده که قبله پیامبر را به سوی قبله خود بیت المقدس میدانستند و در جامعه ایجاد شک وتردید میکردند و عدهای از مردم هم دو دل شده بودند و لذا خداوند به پیامبر میگوید:حق آن چیزی است که از طرف خداوند بر تو نازل شده است و تو از شک کنندگان مباش.
- ﴿الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ﴾[۳]
- ﴿وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ﴾[۴]
- ﴿فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ﴾[۵]
- ﴿فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۶]
- ﴿فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هَؤُلَاءِ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ﴾[۷]
- ﴿فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا﴾[۸].
نکات
سخن در باره امکان شک و تردید پیامبر در ﴿فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ﴾[۹] و کمک گرفتن از اهل کتاب است. چون در این آیه: ﴿فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ﴾[۱۰]. دو احتمال میرود. یکی این که مراد از شک در مما انزلنا خطاب به پیامبر شده باشد، اما گویی به دیگران میگویند که تردید نداشته باش، و «فی» در ظرفیت به معنای حقیقی آن است؛ زیرا آنان در وقوع این داستانها شک داشتهاند و این هشدار به صورت غیر مستقیم داده شده است. در نتیجه جمله: «... ﴿فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ﴾[۱۱]. سؤال از اهل کتاب برای تقریر و رفع تردید آنان است که بپرسند تا بدانند که واقعا چنین اتفاقاتی افتاده است. احتمال دیگر این است که فی در ظرفیت مجازی باشد و از باب به در میگویند تا دیوار بشنود. و این شیوه اسلوب قرآنی است که پیامبر را مخاطب قرار میدهد، اما نه این که واقعا او مخاطب باشد، بلکه میخواهد که مردم متوجه شوند و شک خود را با مطالعه و پرسش از بین ببرند. (تفسیر من وحی القرآن، ج ۱۱، ص ۳۶۴).
در دیدگاه مشهور چنین چیزی امکانپذیر نیست که مخاطب شک وتردید پیامبر قرار گرفته باشد، و احتمال نخست باشد، زیرا ساحت مقدس پیامبر منزه از شک و تردید است به ویژه در امر وحی و ناسازگاری این معنا با آیاتی که خداوند بر ایمان پیامبر گواهی میدهد: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ﴾[۱۲] همچنین این که: «فی» برای ظرفیت مجازی باشد مثل قول خداوند ﴿فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هَؤُلَاءِ﴾[۱۳]. جای تردید است که سیاق گفتگو را مشخص کند گرچه پیامبر مخاطب است، ولی برای شنیدن، مشرکین این محاوره انجام شده باشد که خطاب غیر مستقیم تأثیر بیشتری در انسانها دارد، همانند این آیه ﴿لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾[۱۴]. (التحریر وا لتنویر، ج ۱۱ ص ۱۷۶-۱۷۷).
ولی به جای این همه تأویل و توجیه، واقعا چه اشکالی دارد که در مرحله نخست این آیه خطاب به خود پیامبر شده باشد و جنبه تربیتی و هشدار و یا پیشگیری برای تحفظ مقام عصمت باشد و نه این که او در اصل وحی و یا معانی آن تردید دارد، بلکه به معنای جلوگیری از وقوع شک باشد، مثل آن دسته از آیاتی که با تعبیرهای مختلف پیامبر را از اجبار و اکراه کردن دیگران پرهیز میدهد و معنای آن این نیست که پیامبر چنین کاری انجام میدهد، بلکه در مقام گوشزد و یاد آوری و پیشگیری و تربیت است. در این جا هم نمیخواهد بگوید، تو شک داری، بلکه میگوید: «فَإِنْ کنْتَ» اگر شک داری و این امر شگفت انگیزی نیست که در سراسر قرآن دیده میشود که به پیامبر خود عشق میورزد و نگران اوست و مانند دهها آیه دیگر که لحن انذاری، توبیخی، یا تعلیمی، یا جنبه پیشگیری دارد، هشدار میدهد، که اگر از آنچه به سوی تو نازل کردهایم در تردیدی، از کسانی که پیش از تو کتاب[آسمانی] میخواندند بپرس. البته چنین روش و تعلیمی در مرحله دوم میتواند خطاب به مسلمانان باشد، که شما هم برای افزایش ایمان و یا برطرف شدن شک به دیگران و کتب پیامبران پیشین مراجعه کنید وخواهید دید که این معارف در کتابهای گذشته وجود دارد و این کتاب افزون بر این که مصدق آن کتابها است، مهیمن و فراتر از آن معارف است ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ﴾[۱۵].[۱۶]
منابع
پانویس
- ↑ «حق از (آن) پروردگار توست پس هیچگاه از دو دلان مباش!» سوره بقره، آیه ۱۴۷.
- ↑ مِریة تردید داشتن درچیزی است ونوعی خاص ازشک است واصل آن از - مَریتُ الناقه - است هنگامی که پستان شتر ماده برای دوشیدن شیرلمس شود. - والامتراء والمما راة - استدلال واحتجاج درباره چیزی است که درباره شک وجوددارد: (مفردات راغب ص ۴۶۷)
- ↑ «حق از آن پروردگار توست پس، از دودلان مباش!» سوره آل عمران، آیه ۶۰.
- ↑ «آیا جز خداوند را به داوری بجویم حال آنکه اوست که (این) کتاب را روشن به سوی شما فرو فرستاد و کسانی که به آنان کتاب دادهایم میدانند که آن (قرآن) فرو فرستادهای راستین از سوی پروردگار توست پس به هیچ روی از تردیدکنندگان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۱۴.
- ↑ «پس اگر در برخی از آنچه به سوی تو فرو فرستادهایم شک داری از آنان که پیش از تو کتاب آسمانی را میخواندند بپرس، به راستی حق از سوی پروردگارت نزد تو آمده است پس هرگز از دودلان مباش!» سوره یونس، آیه ۹۴.
- ↑ «پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست؛ و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است، (مانند کسی است که چنین نیست)؟ آنان (که اهل بینشاند) به آن ایمان دارند و از دستهها (ی مشرکان) هر کس بدان کفر ورزد آتش (دوزخ» سوره هود، آیه ۱۷.
- ↑ «پس، از آنچه آنان میپرستند در گمان مباش؛ جز به همان روش که پدرانشان پیش از این، (بتها را) میپرستیدهاند پرستش نمیکنند و ما بهره آنان را به ایشان ناکاسته خواهیم داد» سوره هود، آیه ۱۰۹.
- ↑ «خواهند گفت: سه تن بودند چهارمین آنان سگشان بود و میگویند پنج تن بودند ششمین آنان سگشان بود- در حالی که تیری در تاریکی میافکنند- و میگویند: هفت تن بودند و هشتمین آنها سگشان بود؛ بگو: پروردگارم از شمار آنان آگاهتر است، جز اندکی (شمار) آنها را نمیدانن» سوره کهف، آیه ۲۲.
- ↑ «پس اگر در برخی از آنچه به سوی تو فرو فرستادهایم شک داری از آنان که پیش از تو کتاب آسمانی را میخواندند بپرس، به راستی حق از سوی پروردگارت نزد تو آمده است پس هرگز از دودلان مباش!» سوره یونس، آیه ۹۴.
- ↑ «پس اگر در برخی از آنچه به سوی تو فرو فرستادهایم شک داری از آنان که پیش از تو کتاب آسمانی را میخواندند بپرس، به راستی حق از سوی پروردگارت نزد تو آمده است پس هرگز از دودلان مباش!» سوره یونس، آیه ۹۴.
- ↑ «پس اگر در برخی از آنچه به سوی تو فرو فرستادهایم شک داری از آنان که پیش از تو کتاب آسمانی را میخواندند بپرس، به راستی حق از سوی پروردگارت نزد تو آمده است پس هرگز از دودلان مباش!» سوره یونس، آیه ۹۴.
- ↑ «این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستادهاند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و میگویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمینهیم و میگویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش» سوره بقره، آیه ۲۸۵.
- ↑ «پس، از آنچه آنان میپرستند در گمان مباش؛ جز به همان روش که پدرانشان پیش از این، (بتها را) میپرستیدهاند پرستش نمیکنند و ما بهره آنان را به ایشان ناکاسته خواهیم داد» سوره هود، آیه ۱۰۹.
- ↑ «و به تو و به پیشینیان تو وحی شده است که اگر شرک بورزی بیگمان کردارت از میان خواهد رفت و بیشک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.
- ↑ «و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شر» سوره مائده، آیه ۴۸.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۲۸۵-۲۸۸.