تفسیر مجاهد
مقدمه
تفسیری با این نام در دو جلد حدود ۸۰۰ صفحه در اسلامآباد پاکستان چاپ شده و موجود است[۱].
این تفسیر از سوره بقره شروع و به سوره ناس ختم شده است؛ اما در آن، همه آیات قرآن تفسیر نشده، بلکه در هر سورهای آیاتی تفسیر شده است و در مواردی محقّق، آن آرایی را که در تفسیر طبری و غیر آن از مجاهد نقل شده و در این تفسیر نبوده، در پاورقی ذکر کرده است که از آن معلوم میشود این تفسیر چاپ شده، همۀ آرای تفسیری منسوب به مجاهد را دربر ندارد؛ برای نمونه، در این کتاب سوره حمد تفسیر نشده است، ولی محقّق آن، در پاورقی به نقل از تفسیر طبری، صحیح بخاری و تفسیر ابن کثیر رأی مجاهد را در معنای ﴿الْعَالَمِينَ﴾، ﴿الدِّينِ﴾، ﴿الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴾، ﴿الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ﴾ و ﴿الضَّالِّينَ﴾ ذکر کرده است[۲].
در تفسیر طبری ذیل آیه ﴿إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ﴾[۳] پنج روایت از مجاهد نقل شده است؛ اما در این تفسیر هیچیک از آنها نیامده است[۴]. آنچه در این تفسیر آمده است، بیشتر در بیان معنای مفردات قرآن یا تعیین مصادیق آن است؛ برای مثال، در سوره بقره آیه ﴿وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ﴾[۵]؛ ﴿شَيَاطِينِهِمْ﴾ را به اصحاب آنان از منافقان و مشرکان و در آیۀ ﴿اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ﴾[۶] ﴿طُغْيَانِهِمْ﴾ را به «ضلالت» و ﴿يَعْمَهُونَ﴾ را به ﴿يَتَرَدَّدُونَ﴾ تفسیر کرده است و در آیه ﴿اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى﴾[۷] را به ﴿آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا﴾[۸] معنا کرده و در آیه ﴿مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ﴾[۹] «اضائۀ نار» را به روی آوردن آنان به مؤمنان و هدایت و «ذهاب نورشان» را به روی آوردن آنان به کافران و گمراهی و در آیه ﴿أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ﴾[۱۰] ﴿مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ﴾ را به «جمعکننده آنان در جهنم» تفسیر کرده است. برحسب آنچه در مقدمه این تفسیر بیان شده است، نسخه خطی این تفسیر در قاهره در «دار الکتب المصریه» محفوظ بوده و جامعه دول عربی برای مؤسسه احیای نسخههای خطی از آن عکس گرفته است و در سال ۱۹۴۶ میلادی، مجمع ابحاث اسلامی (انجمن پژوهشهای اسلامی) پاکستان جماعتی را برای جستجو از کتابهای اسلامی چاپی و خطی به کشورهای مختلف گسیل کرد و به درخواست آنها، جامعه دول عربی، نسخهای از نسخههای عکسبرداری شده این تفسیر را در اختیار آنان قرار داد و پس از مقارنه آن با آنچه در تفسیر طبری و الدّر المنثور و تفسیر سفیان ثوری و غیر آن از مجاهد نقل شده، از سوی انجمن یادشده در سال ۱۳۶۷ (ه.ق) به چاپ رسید[۱۱].
در اعتبار سند این تفسیر نزد دانشمندان اهل تسنن اختلاف است؛ زیرا در سند آن، ابن ابی نجیح این تفسیر را از مجاهد روایت کرده است و در اینکه وی این تفسیر یا همۀ آن را از مجاهد شنیده باشد، اختلاف کردهاند. ابن حجر از یحیی بن سعید نقل کرده که گفته است: ابن ابی نجیح این تفسیر یا همه آن را از مجاهد نشنیده است، و از ابن حبّان نقل کرده است: «ابن ابی نجیح بدون شنیدن از مجاهد روایت کرده است» و از نسائی نقل کرده که او را از کسانی که تدلیس میکردهاند، به شمار آورده است، و در مقابل از وکیع نقل کرده که سفیان، تفسیر ابن ابی نجیح را صحیح میدانسته است و از احمد بن حنبل و ابن معین و ابو زرعه و نسائی ثقه بودن ابن ابی نجیح را نقل کرده است[۱۲]، و گفتهاند بخاری بر تفسیر ابن نجیح از مجاهد اعتماد کرده و ابن تیمیه گفته است: کتابی در تفسیر صحیحتر از تفسیر ابن نجیح از مجاهد نیست [۱۳]، ولی نزد شیعه در هرصورت صحت سند آن ثابت نیست؛ زیرا نه وثاقت ابن ابی نجیح از طریق قابل اعتماد شیعه ثابت است و نه وثاقت واسطههای قبل از وی مانند «ورقاء»، «آدم بن ابیایاس»، «ابراهیم بن حسین بن علی همدانی» و «عبدالرحمان بن حسن بن احمد»، و حتی نویسندۀ آن شیخ ابو منصور محمد بن عبدالملک بن حسن بن خیرون نیز فردی ناشناخته است.
بنابراین، تفسیر چاپ شده و موجود از جهت سند اعتباری ندارد و معلوم نیست که عینا بدون کم و زیاد تألیف مجاهد باشد، بلکه از اینکه در تفسیر موجود همهجا آرای مجاهد با چند واسطه نقل میشود و حتی در مواردی روایات و آرایی از غیر مجاهد نیز نقل شده[۱۴]، بسیار بعید بهنظر میرسد که این تفسیر موجود تألیف مجاهد باشد و به گمان قوی گردآوری شدۀ آرای مجاهد است و اعتبار آن بیشتر از اعتبار آرایی که در تفسیر طبری و غیر آن از مجاهد نقل نیست؛ البته امتیاز این تفسیر موجود به این است که از طریق آن دسترسی به آرای تفسیری منسوب به مجاهد آسانتر است.
ابن ندیم در شمار کتابهایی که در تفسیر قرآن تألیف شده است، از کتابی با عنوان کتاب ابن عباس یاد کرده و گفته است: آن را مجاهد روایت کرده است و حمید بن قیس و ورقاء آن را از ابی نجیح از مجاهد روایت کردهاند[۱۵]. تردیدی نیست که این تفسیر موجود غیر از آن کتابی میباشد که مجاهد از ابن عباس روایت کرده است؛ زیرا تمام مطالب آن کتاب از ابن عباس و مجاهد روایت کنندۀ آن است، ولی تمامی مطالب تفسیر موجود از ابن عباس نیست و بیشتر آن آرای تفسیری خود مجاهد میباشد و در مواردی از ابن عباس[۱۶] و در برخی موارد از غیر ابن عباس مانند عکرمه[۱۷] نقل شده است. برخی تصور کردهاند این تفسیر چاپ شده همان کتاب ابن عباس میباشد که مجاهد روایت کرده است و ازاینرو، دربارۀ تفسیر ابن عباس گفتهاند: اخیرا در سال ۱۳۶۷ ه. ق به همت «مجمع البحوث الاسلامیة» در پاکستان به چاپ رسیده است[۱۸].
حاج خلیفه با عنوان تفسیر مجاهد از تفسیر وی یاد کرده[۱۹] و اسماعیل پاشا او را با عنوان «ابن جبیر» در شمار مؤلفان آورده و با عبارت «صنّف تفسیر القرآن» از تألیف تفسیری برای وی خبر داده است[۲۰]، ولی آیا این تفسیر موجود همان تفسیری است که حاج خلیفه و اسماعیل پاشا از آن خبر دادهاند؟ باتوجه به اینکه نسخۀ خطی این تفسیر پیش از آن دو موجود بوده و حاج خلیفه نیز یکی از طریقهای تفسیری را که بیان نموده، طریق ابن ابی نجیح است[۲۱]، بعید نیست که منظور حاج خلیفه و اسماعیل پاشا نیز از تفسیری که ذکر کردهاند، همین تفسیر موجود باشد؛ بنابراین، غیر از تفسیر موجود تفسیری دیگر که به قلم مجاهد نوشته شده باشد، ثابت نیست.
تفسیر دیگری با عنوان تفسیر مجاهد در سال ۱۴۲۶ ه. ق - ۲۰۰۵ میلادی در بیروت چاپ شده که محقق آن ابو محمد سیوطی است و در آن ۲۱۰۸ اثر تفسیری به ترتیب سورهها و آیات قرآن گرد آمده است. در سند شماری از آثار آن، مجاهد دیده نمیشود[۲۲]، ولی بیشتر آن آثار با پنج واسطه از مجاهد نقل گردیده و بیشتر آنچه از مجاهد نقل شده، آرای تفسیری خود او است و برخی از آنها به واسطۀ مجاهد از ابن عباس نقل[۲۳] یا با دو واسطه از رسول خدا (ص) روایت شده است[۲۴].
محقق این تفسیر، مصدر برخی از آن آثار را که در کتابهای تفسیری یا روایی اهل تسنن یافته، در پاورقی آدرس داده است، ولی این تفسیر از جهت اعتبار و فایده نیز مانند تفسیر پیشین میباشد و تفاوت قابل توجهی ندارد.[۲۵]
جستارهای وابسته
- تفاسیر تابعین تابعین
- تفاسیر تک نگار
- تفاسیر عصر جدید
- تفاسیر عصر کهن
- تفاسیر لغوی
- تفسیر اجتهادی
- تفسیر اجمالی قرآن
- تفسیر اِعراب
- تفسیر قرآن به مقتضای عقل
- تفسیر باطنی
- تفسیر مالکیه
- تفسیر روایی
- تفسیر مسلسل
- تفسیر قرآن به کلام صحابه
- تفسیر قرآن با قول تابعی
- تفسیر قرآن با قرآن
- تفسیر عهد نبوت
- تفسیر عهد رسالت
- تفسیر عهد صحابه
- تفسیر غریب قرآن
- تفسیر عقلی
- تفسیر پلورالیستی قرآن
- تفسیر تبیینی قرآن
- تفسیر تحلیلی
- تفسیر بلاغی
- تفسیر تدبری قرآن
- تفسیر تمسکی قرآن
- تفسیر عصر تابعین
- تفسیر در عصر تدوین
- تفسیر عصر پیامبر خاتم
- تفسیر درایی
- تفسیر زبدة البیان
- تفسیر سکولاریستی قرآن
- تفسیر سیستمی
- تفسیر عبدالله بن عباس
- تفسیر قرآن به قرآن
- تفسیر لفظی قرآن
- تفسیر لیبرالیستی قرآن
- تفسیر مأثور
- تفسیر معتزله
- تفسیر مجمل به مبین
- تفسیر مطلق به مقید
- تفسیر معتزلیان جدید
- تفسیر معنا
- تفسیر معنوی قرآن
- تفسیر نو اعتزالی
- تفسیر وجوه قرآن
- تفسیر ترتیبی
- تفسیر مزجی
- تفسیر موضوعی
- تفسیر اهل بیت
- تفسیر پیامبر خاتم
- تفسیر تابعین
- تفسیر عامه
- تفسیر عصر نهضت
- تفسیر توحیدی
- تفسیر دوران نهضتهای اصلاحی
- تفسیر صحابه
- تفسیر عصر جدید
- تفسیر باطن قرآن
- تفسیر ظاهر قرآن
- تفسیر اهلسنت
- تفسیر باطنیه
- تفسیر ماتریدیه
- تفسیر خوارج
- تفسیر شیعه
- تفسیر متصوفه
- تفسیر اجتماعی
- تفسیر اخلاقی
- تفسیر ادبی
- تفسیر اشاری
- تفسیر به رأی
- تفسیر بیانی
- تفسیر زیدیه
- تفسیر شافعیه
- تفسیر پوزیتیویستی
- تفسیر تاریخی
- تفسیر تربیتی
- تفسیر رمزی
- تفسیر عرفانی
- تفسیر علمی
- تفسیر فقهی
- تفسیر فیضی
- تفسیر فلسفی
- تفسیر کلامی
- تفسیر نقلی
- آداب تفسیر قرآن
- آراء تفسیری
- اسرائیلیات در تفسیر
- اقطاب اسرائیلیات
- اقطاب وضّاعین
- اولین مدون تفسیر
- تأویل قرآن
- تدوین تفسیر قرآن
- تفاسیر قرآن
- تفسیر پذیری قرآن
- تفسیر نگاری
- تنزیل قرآن
- توقیفیت تفسیر قرآن
- جری و تطبیق
- روایات تفسیری
- روشهای تفسیری
- سیاق عام
- شرافت تفسیر قرآن
- طرق تفسیری
- غرایب تفسیر
- فضیلت تفسیر قرآن
- قواعد تفسیر
- مبادی تفسیر
- مدارس تفسیر قرآن
- مراتب تفسیر
- مراحل تفسیر
- مصادر نقلی تفسیر
- مفسران
- مقدمات تفسیر
- مکاتب تفسیری
- منابع تفسیر
- تأویل قرآن
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ در پشت جلد، مؤلف آن مجاهد بن جبر تابعی مکی مخزومی متوفای ۱۰۴ ه. ق و تحقیقکننده آن عبد الرحمان الطاهر بن محمد سورتی و ناشر آن «مجمع البحوث الاسلامیة» اسلامآباد معرفی شده است. جلد اول مقدمه محقق (ص ۱-۶۴) و تفسیر آیاتی از سوره بقره تا سوره انبیاء (ص ۶۵-۴۱۸) و جلد دوم تفسیر آیاتی از سوره حج تا سوره ناس (ص ۴۱۹-۷۹۸) را دربر دارد.
- ↑ ر. ک: مخزومی، تفسیر مجاهد، با تحقیق عبد الرحمان سورتی، ج۱، ص۶۸.
- ↑ «(که) به (پاداش و نعمت) پروردگارش مینگرد» سوره قیامه، آیه ۲۳.
- ↑ ر. ک: طبری، جامع البیان، ج۲۹، ص۱۲۰، ذیل آیه ۲۳ سوره قیامت، تفسیر مجاهد، ج۲، ص۷۰۸، ذیل همان آیه.
- ↑ «و هرگاه با کسانی که ایمان آوردهاند دیدار کنند میگویند ایمان آوردهایم و چون با شیطانهای خود تنها شوند میگویند ما با شماییم، ما تنها (مؤمنان را) ریشخند میکنیم» سوره بقره، آیه ۱۴.
- ↑ «خداوند است که آنها را به ریشخند میگیرد و آنان را در سرکشیشان در حالی که سرگشتهاند فرو میگذارد» سوره بقره، آیه ۱۵.
- ↑ «آنان همان کسانند که گمراهی را به (بهای) رهنمود خریدند و سوداشان سودی نکرد و رهیافته نبودند» سوره بقره، آیه ۱۶.
- ↑ «ایمان آوردند سپس کافر شدند» سوره نساء، آیه ۱۳۷.
- ↑ «داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشناییشان را ببرد و آنان را در تاریکیها که چیزی نمیبینند رها کند» سوره بقره، آیه ۱۷.
- ↑ «یا چون (گرفتارانند زیر) رگبار بارانی از آسمان که در آن، تاریکیها و تندر و برقی است؛ از (نهیب) آذرخشها، به پرهیز از مرگ، سرانگشتان در گوشها مینهند- و خداوند، فراگیر کافران است-» سوره بقره، آیه ۱۹.
- ↑ ر. ک: مخزومی، تفسیر مجاهد، ج۱، ص۵۳-۵۴.
- ↑ ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۶، ص۴۹-۵۰.
- ↑ ر. ک: مخزومی، تفسیر مجاهد، ج۱، ص۶۰.
- ↑ برای نمونه، در تفسیر سوره کوثر.
- ↑ ر. ک: ابن ندیم، الفهرست، ص۳۶.
- ↑ براساس برنامه رایانهای معجم فقهی، در تمام دو جلد تفسیر ۹ مورد از آرای تفسیری ابن عباس به روایت مجاهد نقل شده است (ر. ک: مخزومی، تفسیر مجاهد، ج۱، ص۹۷، ۲۶۰، ۳۱۲، ۳۱۴ و ۴۱۵ و ج۲، ص۴۶۹، ۶۱۳، ۷۲۲ و ۷۸۸).
- ↑ ر. ک: مخزومی، تفسیر مجاهد، ج۱، ص۸۷.
- ↑ ر. ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۲۹۵.
- ↑ ر. ک: حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۵۸.
- ↑ ر. ک: بغدادی، هدیة العارفین (اسماء المؤلفین و آثار المصنفین من کشف الظنون)، ج۶، ص۴.
- ↑ ر. ک: حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۵۸.
- ↑ مانند آثار ۱، ۳۶، ۳۷، ۳۹، ۱۰۳، ۱۰۶؛... ر. ک: مخزومی، تفسیر مجاهد با تحقیق اسیوطی، ص۱۱، ۱۸، ۲۸ و ۲۹.
- ↑ مانند آثار ۷۸، ۸۸؛ ر. ک: مخزومی، تفسیر مجاهد، ج۱، ص۲۳، ۲۵.
- ↑ مانند اثر ۸۷؛ ر. ک: مخزومی، تفسیر مجاهد، ج۱، ص۲۴.
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۲۹۹-۳۰۳.