ثعلبة بن حاطب انصاری در تراجم و رجال

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آشنایی اجمالی

وی از تیره بنی امیة بن زید بن مالک بن عوف از قبیله اوس[۱] و مادرش أمامه دختر صامت بن خالد است[۲]. رسول خدا (ص) بین او و معتب بن عوف بن حمراء خزاعی و هم‌پیمان بنی مخزوم، پیمان برادری بست[۳]. وی در غزوه‌های بدر[۴] و احد شرکت داشت[۵]. ابن کلبی[۶] ضمن اشاره به شرکت وی در بدر، به اشتباه گفته است که او در حد کشته شد؛ در حالی که تمام منابعی که از او یاد کرده‌اند، درگذشت او را پس از رحلت رسول خدا (ص) دانسته‌اند. طبرانی[۷] احتمال داده است که این خبر وی، با خبر مربوط به ثعلبة بن سعد خلط شده باشد. واقدی[۸] او را در شمار منافقان شرکت کننده در غزوه تبوک نام برده است که شایعه پراکنی می‌کردند و می‌خواستند در دل مؤمنان ترس ایجاد کنند. ثعلبه در جنگ تبوک به مؤمنان می‌‌گفت: شما پنداشته‌اید جنگ با بنی اصفر (رومیان) مانند جنگ با دیگران است؟ به خدا سوگند، گویی فردا همه مسلمانان را می‌بینم که به طناب بسته شده‌اند[۹]. همچنین از او در شمار بناکنندگان مسجد ضرار یاد شده است[۱۰]، با این حال ابن هشام[۱۱] ثعلبه را از منافقان ندانسته است. ثعلبه منافقانه به تقسیم زکات از سوی رسول خدا (ص) اعتراض می‌کرد و می‌‌گفت: محمد صدقات را به هر که بخواهد می‌دهد. او نزد رسول خدا (ص) آمد، حضرت چیزی به وی داد و او خشنود شد. بار دیگر آمد حضرت چیزی به او نداد و خشمگین شد. آیه ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ[۱۲]. درباره او نازل شد[۱۳]. ثعلبه از رسول خدا (ص) خواست دعا کند خداوند مال فراوانی به او بدهد. حضرت فرمود: «اگر مال اندکی داشته باشی و بتوانی شکر آن را به جا آوری، بهتر از مال زیادی است که توان شکر آن را نداشته باشی»[۱۴]، ولی ثعلبه که مردی فقیر و نادار بود، با اصرار به رسول خدا (ص) گفت: یا رسول الله، اگر خداوند چیزی از فضل خود به من عنایت کند، صدقه می‌دهم و از نیکان می‌شوم. رسول خدا (ص) گفت: «خدایا، به ثعلبه مالی عنایت فرما». ثعبله مال‌دار شد. ابتدا فقط در نماز ظهر و عصر آن حضرت شرکت می‌کرد، سپس تنها در نماز جمعه حاضر شد و اندک اندک در هیچ نمازی شرکت نکرد[۱۵]. دوازده هزار درهم خون‌بها به او رسید، او نه صدقه داد و نه از صالحان و نیکان شد. پس از نزول آیه صدقات، کارگزار زکات برای گرفتن صدقات نزد او رفت، ولی ثعلبه از دادن صدقه امتناع کرد. هنگامی که این خبر به رسول خدا (ص) رسید، آن حضرت سه مرتبه فرمود: «يَا وَيْحَ ثَعْلَبَةَ»؛ «وای بر ثعلبه». سپس آیه ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ [۱۶]. درباره او نازل شد[۱۷]. ثعلبه وقتی این آیات را شنید، با صدقات اموال خود نزد رسول خدا (ص) آمد، ولی آن حضرت نپذیرفت و با استناد به این عمل حضرت، خلفای بعد از ایشان نیز صدقات او را قبول نکردند. از مطالب یاد شده و گرایش او نفاق او به خوبی آشکار می‌شود، اما ابن حجر[۱۸] - به انگیزه مذهبی - در صحت نسبت نفاق به ثعلبة بن حاطب تردید می‌کرده و می‌گوید: ثعلبه از شرکت کنندگان در بدر و احد است و رسول خدا (ص) درباره آنان فرمود: «کسی که در بدر و احد شرکت کرده باشد، وارد دوزخ نمی‌شود. همچنین رسول خدا (ص) از طرف خداوند اعلام فرمود: هرچه خواهید انجام دهید، بر شما بخشیدم». ابن حجر با توجه به این مبنا، از دو نفر به نام ثعلبة بن حاطب نام برده و گفته: ممکن است ثعلبه منافق، شخص دیگری باشد، ولی هیچ اطلاع متفاوتی از آن دو به دست نداده است و دیگران نیز در یکی بودن این دو تردید نکرده‌اند. سخن ابن حجر نیز درباره بدریان در حالی است که قرآن کریم درباره تبدل حالات انسان فرموده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلً[۱۹]. بنابراین، ممکن است کسی بدری باشد و حالت‌های گفته شده در آیه برای او نیز پیش آیا۔ افزون بر این، وارد نشدن بدری‌ها و اُحدی‌ها به دوزخ، تنها از طریق ابوهریره نقل شده و هیثمی[۲۰] در سند روایت تردید کرده است و سخن دوم - هر چه خواهید انجام دهید بر شما بخشیدم - نیز درباره حاطب بن ابی بلتعه است که در ایمان خود استوار بود و خطایی از او سر زد و آن حضرت این جملات را درباره او فرمود[۲۱].

ثعلبه در زمان خلافت عمر و به قولی در خلافت عثمان درگذشت[۲۲]. فرزندان او عبیدالله، عبدالله و عمیر از همسرش از بنی‌واقف بودند و رفاعه، عبدالرحمن، عیاض و عمیر از لبابه دختر عقبة بن بشیر از تیره غطفان هستند. نسل ثعلبه در مدینه و بغداد (تا زمان گزارش ابن سعد) باقی بودند[۲۳].[۲۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب قد والیمن الکبیر، ج۲، ص۱۴.
  2. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۱.
  3. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۰۰ و ۳۵۱.
  4. واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۵۹؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۶۹ و ۳۴۵.
  5. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۱.
  6. ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب قد والیمن الکبیر، ج۲، ص۱۴.
  7. المعجم، ج۲، ص۸۸۹.
  8. واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۰۳.
  9. واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۶۶.
  10. ابن حبیب، المحبر، ص۴۶۸.
  11. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۶۹.
  12. «و برخی از ایشان درباره زکات‌ها بر تو خرده می‌گیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند می‌شوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم می‌آیند» سوره توبه، آیه ۵۸.
  13. واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۶۵.
  14. ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۴، ص۲۵۰؛ طبرانی، المعجم الکبیر، الاحادیث، ص۵۲۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۴.
  15. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۹۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۳.
  16. «و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود * و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگ‌چشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند * آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که می‌گفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دل‌هایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۵-۷۷.
  17. واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۶۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۱۹۶؛ طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۹۳؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۰، ص۲۴۰. عموم تفسیرهای شیعه و سنی آیه را مربوط به ثعلبه دانسته‌اند. ر. ک: ذیل آیه.
  18. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۱۶.
  19. «خداوند بر آن نبوده است تا آنان را که ایمان آوردند سپس کافر شدند، باز ایمان آوردند بعد کافر شدند سپس بر کفر خود افزودند هرگز ببخشاید یا راهی به آنان بنماید» سوره نساء، آیه ۱۳۷.
  20. هیثمی، مجمع الزوائد، ج۶، ص۱۰۶.
  21. ر. ک: شوکانی، فتح القدیر، ج۸، ص۲۸۴.
  22. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۸۴؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۶۴.
  23. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵۱.
  24. محمدی، رمضان، مقاله «ثعلبة بن حاطب انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۳۱۳ - ۳۱۴.