جدار

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

جغرافیای جدار، در سوره مبارکه کهف

﴿...فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارًا يُرِيدُ أَنْ يَنْقَضَّ...[۱]. موضوع پژوهش ما، در این مقوله، دیوار کجی است؛ که در آیه از آن، ذکری به میان آمده، که در حال سقوط بود و خضر آن را استوار ساخت.

گرچه دانستن و ندانستن محل دیوار شکسته و راست و استوار نمودن آن، در نتیجه‌ای که باید از داستان عاید خواننده قصه شود، چندان اثری ندارد و مهم منظوری است، که از آن باید خواننده پند گیرد، اما در عین حال روح کنجکاو و جستجوگر انسان اقناع نمی‌شود و به دانستن محل و مکان حدوث آن واقعه علاقه‌مند است و از آنجا که هدف ما شناساندن اماکن قرآن مجید، به شیفتگان قرآن است؛ لذا به معرفی مکان آن دیوار شکسته اشاره می‌نماییم، هر چند ضرورتی در آن نمی‌یابیم. داستان‌های قرآن گرچه موجز است؛ اما بسیار جذاب و دل‌انگیز است و دارای نتایجی عالی، برای اهل تحقیق می‌باشد؛ لذا ما به بهانه دیوار شکسته، ناچاریم با اختصار، به ذکر داستان حضرت موسی و خضر بپردازیم، تا به محل دیوار شکسته برسیم.[۲]

قصه موسی و خضر

این داستان را، با اختصار، از مقدمه سوره کهف، از قرآن مجید[۳]، ترجمه مرحوم زین العابدین رهنما، نقل می‌نماییم: «موسی بن عمران(ع) به یوشع بن نون گفت: تا من به محل تلاقی دو دریا نرسم: آرام نمی‌گیرم؛ زیرا خداوند بدو وعده داده بود، که مردی دانشمند‌تر از او، در آنجا است؛ که او را خضر می‌گویند. موسی، یوشع را گفت: طعامی فراهم کن، تا به مجمع البحرین برویم. یوشع زنبیلی برداشت با یک ماهی بریان شده و به اتفاق موسی رفتند؛ تا به محل رسیدند. آنجا که دو دریا به هم می‌پیوندند. یکی از ناحیه اردن و دیگری از جانب فلسطین. چو آنجا رسیدند؛ هر دو سخت خسته شده بودند، هر دو خوابیدند. در آن محل، ماهی حیات می‌یابد و به دریا می‌رود. سپس موسی و یوشع از خواب بیدار می‌شوند و بدون توجه به زنبیل غذا، به راه می‌افتند؛ تا این که گرسنگی بر آنان عارض می‌شود و به یاد غذا می‌افتند. یوشع به موسی اطلاع می‌دهد؛ که در محل استراحت، ماهی زنده شده و به دریا رفته است و اتفاقاً زنده شدن ماهی یکی از نشانه‌های محل زندگی خضر بود؛ لذا هر دو، به آن محل بر می‌گردند تا به جزیره‌ای رسیدند، که خضر در آنجا مشغول نماز بود؛ هر دو بنشستند، تا خضر سلام نماز بداد و موسی را به پیامبری بنی اسرائیل خواند؛ موسی در شگفت شد و از او پرسید کی به شما مرا پیامبر معرفی نموده؟ خضر پاسخ داد همان کسی که تو را به من راهنمایی کرده است».

به هر حال، موسی شاگردی خضر را می‌پذیرد. سه حادثه شگفت انگیر در حین مصاحبت موسی، با خضر اتفاق می‌افتد: سوراخ کردن یک کشتی، کشتن یک طفل بی‌گناه و استوار نمودن دیوار شکسته، که ما از چگونگی دو حادثه که مورد بحث ما نیست صرف نظر نموده و در مورد محل استوار ساختن دیوار شکسته، مطلب را دنبال می‌کنیم. پس هر سه نفر - موسی، یوشع و خضر - به سفر تعلیمی خود ادامه دادند تا به دهی رسیدند و چون گرسنگی بر آنها فشار می‌آورد، از آنان درخواست غذا نمودند. اهل ده اجابت نکردند، پس از ده بیرون آمدند در کنار آن ده دیواری شکسته یافتند که نزدیک به سقوط بود. خضر آن را استوار کرد. حال سئوال این است، که آن آبادی، که دیوار شکسته، در آن بود، در کدام مکان جغرافیایی است؟ در ابتدای آیه مورد تحقیق، چنین آمده، ﴿فَانْطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَيَا أَهْلَ قَرْيَةٍ[۴] «یادآوری این نکته نیز لازم است، که قریه در لسان قرآن، مفهوم عامی دارد و هر گونه شهر و آبادی را شامل می‌شود- ولی در آیه مورد پژوهش، منظور شهر می‌باشد؛ زیرا در چند آیه بعد تعبیر به المدینه شده است.

به هر تقدیر، در این که آن شهر، کدام شهر بوده است؛ در میان مفسران گفتگو است: از ابن عباس نقل شده که منظور انطاکیه است [که از شهر‌های قدیم سوریه بوده است که ۹۶ کیلومتر از حلب و ۵۹ کیلومتر از اسکندرون فاصله دارد... بندری دارد به نام سویدیه که ۲۷ کیلومتر از آن فاصله دارد[۵]. بعضی دیگر گفته‌اند، منظور ایله است؛ که امروز به نام بندر ایالات معروف است و در کنار دریای احمر، نزدیک خلیج عقبه واقع شده است. بعضی دیگر معتقدند که منظور شهر ناصره است، که در شمال فلسطین قرار دارد و محل تولد حضرت مسیح(ع) بوده است. مرحوم طبرسی، در اینجا حدیثی از امام صادق(ع) نقل می‌کند، که تأییدی است بر احتمال اخیر و با توجه به آنچه، در معنی مجمع البحرین گفتیم، که منظور محل پیوند خلیج عقبه و خلیج سوئز است؛ روشن می‌شود که شهر ناصره و بندر ایله به این منطقه نزدیک‌تر است: تا انطاکیه»[۶].[۷]

حاصل تحقیق

نتیجه‌ای که از این پژوهش به دست می‌آید، این است، که ملاقات حضرت موسی و همراهش، با خضر، به احتمال قوی، در شهر ناصره بوده و دیوار شکسته می‌بایست، در همین شهر بوده باشد.[۸]

منابع

پانویس

  1. «باز راه افتادند تا هنگامی که به مردم شهری رسیدند از مردمش خوراک خواستند، اما آنان از پذیرایی ایشان خودداری کردند؛ سپس دیواری در آن (شهر) یافتند که می‌خواست فرو افتد، (خضر) آن را استوار کرد، (موسی) گفت: اگر می‌خواستی برای آن مزدی دریافت می‌داشتی» سوره کهف، آیه ۷۷.
  2. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۲۴.
  3. مقدمه سوره کهف، ج۲، ص۵۳۳.
  4. «باز راه افتادند تا هنگامی که به مردم شهری رسیدند از مردمش خوراک خواستند، اما آنان از پذیرایی ایشان خودداری کردند؛ سپس دیواری در آن (شهر) یافتند که می‌خواست فرو افتد، (خضر) آن را استوار کرد، (موسی) گفت: اگر می‌خواستی برای آن مزدی دریافت می‌داشتی» سوره کهف، آیه ۷۷.
  5. دایره معارف فرید و جدی، ج۱، ص۸۳۵.
  6. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۴۹۵.
  7. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۲۵.
  8. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۲۶.