حارث بن اقیش عکلی عوفی
آشنایی اجمالی
منسوب به عُکل (عکلی منسوب به زنی به نام عکل است که سرپرستی فرزندان عوف بن ایاس بن قیس را به عهده گرفت و فرزندان عوف به او منسوب شدند)[۱]، وی هم پیمان انصار بود[۲]، شاخهای از قبیله تمیم است او را حارث بن زهیر بن اقیش هم گفتهاند[۳]. ابن اثیر[۴] میگوید: تردیدی در یک نفر بودن این دو نام نیست. یک بار به جدش و یک مرتبه به پدرش نسبت داده شده است، اما به گفته ابن اثیر[۵]، ابن شاهین در اینکه این دو نام متعلق به یک نفر باشند، تردید کرده است و ابن حجر[۶]، نیز حارث بن زهیر را غیر از حارث بن اقیش دانسته است. تنها شاهد ابن حجر در یکی نبودن این نام، نامه رسول خدا به حارث بن زهیر و قوم اوست. در حالی که این نامه برای حارث بن اقیش و قوم او نیز نقل شده است[۷]. بنابراین دلیلی بر دو نفر بودن آنان نیست، چنان که تردیدی در صحابی بودن وی نیست. به گفته ابن حجر[۸]، بغوی به صحابی بودن وی تصریح کرده، میگوید: او از رسول خدا (ص) روایت شنیده است؛ چنان که ابن سعد[۹] نیز وی را در شمار صحابه ساکن بصره نام برده و در شرح حال وی تنها به روایت ذیل از رسول خدا بسنده کرده است: همانا مردی از امت من میتواند شفیع گروهی چون قبیلههای ربیعه و مضر باشد. روایت مزبور در منابع روایی بسیاری[۱۰] به همان صورتی که ابن سعد آورده از حارث نقل شده است، اما طبرانی[۱۱] و مزی[۱۲] این روایت را که درباره شفاعت دیگران است (از حارث)، دنبال روایتی آوردهاند که در آن آمده است: اگر شخصی چهار فرزند او بمیرد، خداوند او را به فضل و رحمت خود وارد بهشت میکند. از آن حضرت پرسیدند: اگر سه فرزند او بمیرد چطور؟ حضرت فرمود: باز هم وارد بهشت میشود. سپس سائل گفت: اگر دو فرزند او بمیرد چطور؟ حضرت فرمود: باز وارد بهشت میشود. سپس فرمود: همانا مردی از امت من میتواند شفیع گروهی چون قبیلههای ربیعه و مضر باشد. این متن تنها یک حدیث بوده که با تقطیع آن تصور میشود احادیث متعدد از وی نقل شده است، اما چنان که مزی[۱۳] و طوسی[۱۴] گفتهاند: از وی تنها یک حدیث نقل شده است. ابن حجر[۱۵]، درباره حدیث پیشین گوید: ابن ماجه حدیثی در باب شفاعت به سند صحیح از حارث روایت کرده است. رسول خدا (ص) به او و قومش نامه نوشت و فرمود: ایمان آنان به خداوند متعال در صورتی است که اقامه نماز کنند، زکات بدهند و سهم خدا و رسولش را ادا کنند[۱۶].[۱۷]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ سمعانی، الأنساب، ج۴، ص۲۲۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۸۶.
- ↑ ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۱۷۲.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۸.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۶.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۶.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۹.
- ↑ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۳، ص۲۱۷.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۷.
- ↑ بنگرید: ابن مبارک، مسند الإمام عبد الله بن المبارک، ص۶۷؛ ابن ابی شیبه کوفی، المصنف، ج۷، ص۴۲۳ و ج۸، ص۹۷؛ ابن ابی عاصم، الأحاد و المثانی، ج۲، ص۲۹۳؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۶۱.
- ↑ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۶۵.
- ↑ مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۲۱۴.
- ↑ مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۲۱۴.
- ↑ طوسی، رجال، ص۳۶.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۶.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۶؛ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۳، ص۲۱۸.
- ↑ محمدی، رمضان، مقاله «حارث بن أقیش عکلی عوفی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۴۸.