حرص در فقه اسلامی
مقدمه
حرصورزیدن نسبت به دنیا صفتی ناپسند است که در احادیث متعدد نکوهش شده و از ریشههای کفر،[۱] از نشانههای شقاوت انسان،[۲] سبب معصیت حضرت آدم و حوّا[۳] و دعوت کننده به ارتکاب گناهان[۴] شمرده شده است.
بنابر قول برخی از شرایط مرجع تقلید، علاوه بر عدالت، حریص نبودن بر دنیا است. بنابراین، تقلید از مجتهد حریص به دنیا جایز نیست. [۵]
حریص، از جمله افرادی است که مشورت با آنان مکروه است. [۶]
از آداب تجارت، میانهروی در کسب است؛ به گونهای که نه سر از آزمندی در آورد و نه خود و خانوادهاش در مضیقه قرار گیرند. [۷]
از اسباب تهمت که موجب عدم پذیرش گواهی شاهد میشود، حریص بودن وی بر ادای شهادت است؛ بدین معنا که پیش از درخواست قاضی مبادرت به ادای شهادت کند. در اینکه حرص بر ادای شهادت مطلقا موجب ردّ شهادت میشود یا تنها در حقوق متعلّق به مردم، نه حقّ الله، اختلاف است. [۸] برخی بر ردّ شهادت در حقّ النّاس اشکال کردهاند. [۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ الکافی (کلینی)، ج۲، ص:۲۸۹
- ↑ الکافی (کلینی)، ج۲، ص:۲۹۰
- ↑ الکافی (کلینی)، ج۲، ص:۳۱۷
- ↑ الکافی (کلینی)، ج۸، ص:۱۹
- ↑ العروة الوثقی، ج۱، ص:۲۷؛ تحریر الوسیلة، ج۱، ص:۵
- ↑ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص:۴۶
- ↑ تحریر الوسیلة، ج۱، ص:۵۰۱
- ↑ الدروس الشرعیة، ج۲، ص:۱۲۹؛ مسالک الافهام، ج۱۴، ص:۲۱۴؛ مفاتیح الشرائع، ج۳، ص:۲۸۰ ـ ۲۸۱
- ↑ مجمع الفائدة، ج۱۲، ص:۴۰۰.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۳، صفحه ۲۸۴.