حسن بن علی بن حسن اطروش
آشنایی اجمالی
ابومحمد حسن بن علی بن حسن بن علی بن عمر اشرف ملقب به ناصر کبیر، اُطروش و صاحب دیلم. مفسر، متکلم، فقیه، ادیب، شاعر و از نوادگان امام زین العابدین S بود که مدتی حکومت دیلم و طبرستان را در دست داشت[۱] او جد مادری سید رضی و سید مرتضی است[۲] و در سال ۲۵۵ هجری در مدینه به دنیا آمد. [۳]
به گفته سمعانی، اطروش به کسی گفته میشود که کم شنوا شده باشد[۴] و ازآن رو به حسن بن علی، اطروش گفتند که در یکی از جنگها، ضربهای به سر او خورد و ناشنوا شد. [۵] با اینکه به تصریح شیخ بهایی و برخی دیگر، وی راضی به این امامت نبوده[۶] و نجاشی و برخی دیگر نیز او را از معتقدان به ائمه اطهار (ع) و بلکه از افاضل شیعه امامیه دانستهاند، [۷] ابن شهرآشوب او را امام زیدیه خوانده [۸] و پسر اطروش که امامی بوده، اشعاری در رد عقیده زیدی پدرش سروده است. [۹] ابوالمفضل شیبانی[۱۰] و مرحوم صدوق از او روایت کردهاند. [۱۱]
ناصر کبیر مدتی در دیلم اقامت داشت و در آن مدت توانست اهالی مجوسی دیلم را به دین اسلام درآورد و مساجدی نیز برای آنها بسازد. در سال ۳۰۱ هجری نیز به طبرستان رفت و طی جنگهای بسیاری که با سامانیان از جمله با صعلوک سامانی داشت، توانست بر سرزمینهای دیلم، جبل و طبرستان چیره شود. [۱۲] ناصر کبیر سرانجام در شعبان ۳۰۴ هجری[۱۳] در آمل از دنیا رفت. [۱۴] او حسن بن قاسم ملقب به داعی الی الحق را به امارت طبرستان منصوب کرد[۱۵] که تا سال ۳۱۰ هجری در دست او باقی ماند. [۱۶]
آثار و کتابهای او عبارتاند از: الامامة (کوچک)، الامامة (بزرگ)، الطلاق، فدک والخمس، الشهداء وفضل اهل الفضل منهم، فصاحة ابی طالب، معاذیر بنی هاشم فی مانقم علیهم، انساب الأئمة وموالیدهم الی صاحب الامر (ع)، [۱۷] الالفاظ، [۱۸] الظلامه الفاطمیه، [۱۹] تفسیرالقرآن در دو مجلد که زیدیه در تفاسیر خود بسیار از آن استفاده کردهاند. وی در این تفسیر به هزار بیت شعر احتجاج کرده است، [۲۰] الطهاره، الاذان والاقامه، الصلاة، اصول الزکاة، الصیام، المناسک، السیر، الایمان والنذور، الرهن، بیع امهات الاولاد، القسامه، الشفعه، الغصب، الحدود، [۲۱] الامالی، المسترشد، اصول الدین که شاید مراد از این دو کتاب اخیر، همان کتابهای وی در امامت باشد. [۲۲] البساط فی علم الکلام (خطی)[۲۳].[۲۴]
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ المجدی ۱۵۲؛ روضات الجنات ۲ / ۲۵۶.
- ↑ شرح نهج البلاغه ۱ / ۳۲.
- ↑ الاعلام ۲ / ۲۰۰.
- ↑ الانساب ۱ / ۱۹۴.
- ↑ اعیان الشیعه ۵ / ۱۸۰.
- ↑ روضات الجنات ۲ / ۲۵۶.
- ↑ رجال (النجاشی) ۱ / ۱۷۱؛ روضات الجنات ۲ / ۲۵۶.
- ↑ معالم العلماء ۱۲۶.
- ↑ تاریخ طبرستان (ابن اسفندیار) ۲۷۳.
- ↑ ریاض العلما۵ / ۲۳۰.
- ↑ اعیان الشیعه۵ / ۱۸۴.
- ↑ مروج الذهب ۴ / ۳۲۴؛ المجدی ۱۵۳.
- ↑ الکامل فی التاریخ ۸ / ۱۰۵.
- ↑ تاریخ طبرستان ۹۷.
- ↑ شرح نهج البلاغه ۱ / ۳۳.
- ↑ الکامل فی التاریخ ۸ / ۱۰۵.
- ↑ رجال (النجاشی) ۱ / ۱۷۱.
- ↑ المجدی ۱۵۳.
- ↑ معالم العلما ۱۲۶.
- ↑ روضات الجنات ۲ / ۲۵۶؛ اعیان الشیعه ۵ / ۱۸۴.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۲۴۴.
- ↑ اعیان الشیعه ۵ / ۱۸۴.
- ↑ الاعلام ۲ / ۲۰۰.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۲ ص۱۶۴-۱۶۵.