حسن بن علی بن یحیی
آشنایی اجمالی
از این راوی ذکری در کتب رجال نیست، و او فقط یک روایت از امام رضا(ع) نقل میکند، او میگوید: من برای حج بیرون شدم، کنیزم در میان لباسهایم دو پارچه گذاشته بود که در بافت آنها حریر هم استعمال شده بود، و از من خواست تا در احرام از آنها استفاده کنم، به غلام خود گفتم آن پارچهها را در میان جامهدانها بگذارد.
هنگامی که به میقات رسیدم و خواستم مُحرم گردم آن دو جامه مخصوص را خواستم، ولی در این هنگام شکی برای من عارض شد و در احرام از آنها استفاده نکردم و در جامه دیگری محرم شدم، هنگامی که وارد مکه شدم نامهای برای امام ابوالحسن(ع) نوشتم و امانتهایی هم برایش فرستادم ولی فراموش کردم که در مورد جامهها از وی سؤال کنم، ولی امام در پاسخ من در دل نوشته بود احرام در آن جامهها مانعی ندارد.[۱]