حسین بن یزید نوفلی در معارف و سیره رضوی

مقدمه

حسین بن یزید بن محمد بن عبدالملک نوفلی، از اهالی کوفه بود که به شاعری علاقه داشت و در ری می‌زیست و در همان شهر از دنیا رفت. وی از اصحاب امام رضا (ع) بود و از اسماعیل بن ابی‌زیاد سکونی روایت می‌کرد[۱].[۲]

حسین بن یزید نوفلی در راویان امام رضا در مسندالرضا

او از راویان حضرت رضا(ع) بود و در شهر ری اقامت داشت و در همان جا درگذشت، شیخ طوسی در رجال خود او را از اصحاب امام رضا نوشته و گوید: او ملقب به نوفلی بوده و از قبیله نخع می‌باشد، و در فهرست خود گوید: حسین بن یزید نوفلی کتابی دارد که احمد بن ابی عبدالله برقی از وی روایت می‌کند شیخ درباره او سخنی نگفته و در توثیق و یا تضعیف او سکوت کرده است.

نجاشی نیز در رجال خود گوید: حسین بن یزید نوفلی از موالیان نخع بود و در کوفه متولد شد، او اهل شعر و ادب هم بود و در ری اقامت گزید و در همان جا درگذشت، گروهی از قمیان معتقدند که او در آخر عمرش غالی شد ولی ما در این مورد چیزی از وی ندیده‌ایم، او کتابی در تقیه تألیف کرده و کتابی هم در سنت نوشته است که آنها را ابراهیم بن هاشم قمی از وی روایت می‌کند، علامه نیز او را در بخش دوم خلاصه ذکر کرده است.

او از امام رضا(ع) یک حدیث نقل کرده، او می‌گوید: ما خدمت امام(ع) رسیدیم، و عرض کردیم: ما سابقاً زندگی فراخی داشتیم، وضع ما خوب بود و در کمال آسایش و رفاه بودیم، ولی اکنون اوضاع و احوال تغییر کرده و همه چیز دگرگون شده است، اکنون از خداوند درخواست کنید تا بار دیگر زندگی از دست رفته به ما باز گردد.

امام رضا(ع) فرمودند: شما چه می‌خواهید آیا در نظر دارید مانند پادشاهان زندگی کنید، و یا مثل امیرانی مانند «هرثمه» و «طاهر» باشید و عقیده‌ای غیر از آنچه اکنون دارید داشته باشید، من گفتم: نه به خداوند سوگند ما هرگز نمی‌خواهیم برای به دست آوردن دنیا و یا داشتن طلا و نقره دست از عقیده خود برداریم و دنبال دیگران برویم و دین و مذهب آنها را قبول کنیم.

امام فرمودند: خداوند در قرآن فرموده: ای فرزندان داوود سپاسگزار باشید و بدانید که بندگان شاکر کم هستند، شما به خداوند حسن ظن داشته باشید، و هر کس به خداوند حسن ظن داشت خدا هم با او خواهد بود هرکس به روزی اندک قناعت کند خداوند اعمال اندک او را قبول می‌کند، و هر کس به حلال راضی شد خدا زندگی را بر او آسان می‌نماید و بیماری‌های دنیا را با داروها به او نشان می‌دهد و او را سالم از جهان می‌برد و در دارالسلام جان می‌دهد.[۳]

منابع

پانویس

  1. کامل الزیارات، باب ۳۰، ح۱؛ معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۱۱۳-۱۱۴.
  2. محمدی، حسین، رضانامه ص ۲۴۶.
  3. عطاردی قوچانی، عزیزالله، راویان امام رضا در مسند الرضا، ص 141-143.