خطبه ۱۷۵ نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

موضوع غالب خطبه، تلاش انسان در رسیدن به سعادت اخروی است. امام (ع) در این خطبه مردمان را آگاه می‌کند که خداوند متعال به‌واسطه پیامبران و کتاب‌های آسمانی شریعت خود را بر بندگان بیان کرده و راه هرگونه عذر و بهانه‌ای را بر آنان بسته است. برای رسیدن به بهشت و سعادت اخروی باید کوشید و سختی‌ها را تجربه کرد، درحالی که مسیر شقاوت با شهوات و هوس‌های نفسانی گره خورده و در ظاهر امری خوش‌منظر است. مؤمن باید بیش از هرکس و هرچیز مرد عمل باشد و همواره به محاسبه نفس و اعمال خود بپردازد. در راه راست استقامت ورزد و صبر و شکیبایی داشته باشد و تقوا پیشه کند.

قرآن کریم را چون نصیحت‌کننده‌ای راستین بپندارد که هرگز خیانت نمی‌کند و راه هدایت را به مردمان نشان می‌دهد. امام (ع)، در صورتی که مردم به شریعت عمل و حقوق الهی را ادا کنند به شفاعت در روز رستاخیز وعده می‌دهد و سعادت آنان را ضمانت می‌کند. بنابر نقل ابن ابی الحدید، این خطبه از نخستین خطبه‌های امام در دوران خلافت است.

مطالب مهم خطبه

  1. وصف قرآن؛
  2. پندپذیری از مواعظ الهی و کتاب‌های آسمانی؛
  3. حضور پیامبران و کتب آسمانی و اتمام حجت خداوند با بندگان؛
  4. تحقیق وعده‌های الهی؛
  5. عمل‌گرایی در فرصت زندگی؛
  6. زبان و حفظ آن؛
  7. ستم و انواع آن؛
  8. حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه.

فرازی از خطبه

شما را بر حذر می‌دارم از دگرگونی در خُلق و خوی و از نفاق. همواره زبان را یکی کنید. هر کس باید که زبان خود نگه دارد. بسا شود که زبان سرکشی کند. به خدا سوگند، ندیده‌م بنده‌ای را که پرهیزکاری کند و پرهیزکاری‌اش او را سودمند افتد، مگر آن‌که زبان خود نگه دارد. هر آینه زبان مؤمن در پس قلب اوست و قلب منافق در پس زبان او، زیرا مؤمن هنگامی که آهنگ گفتن کند، نخست در درون خود به آن بیندیشد، اگر نیک بُوَد بر زبان آرد و اگر بد بُوَد پنهانش دارد. منافق هر سخن که بر زبانش آید بگوید و نداند چه به سود اوست و چه به زیان او. رسول الله (ص) فرمود: "ایمان هیچ بنده‌ای استقامت نپذیرد، مگر آن‌گاه که دلش استقامت پذیرد و دلش استقامت نپذیرد، مگر آن‌گاه زبانش استقامت پذیرد." هر یک از شما بتواند خدای تعالی را دیدار کند، در حالی‌که دستش از خون و مال مسلمان پاک باشد و زبانش به عرض و آبروی کسی زیان نرسانیده باشد، باید چنان کند. بدانید، ای بندگان خدا، که مؤمن حلال می‌شمارد، در این سال، چیزی را که در نخستین سال حلال می‌شمرد و حرام می‌داند، در این سال، چیزی را که در نخستین سال حرام می‌دانست. بدعت‌هایی که مردم در دین نهاده‌اند، حرامی را بر شما حلال نمی‌کند، بلکه، حلال همان است که خدا حلال کرده و حرام همان است که خدا حرام کرده[۱].

منابع

پانویس