دادخواهی در حقوق اسلامی
حق دادخواهی
حق تظلمخواهی، رفع قُصه، مرافعه، استعداء و عرضحال را گویند[۱]. شعار ﴿لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ﴾[۲] و افشای ستم و ستمکار ﴿لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ﴾[۳] و حرمت ستم و ستمکشی در اسلام نه تنها حق دادخواهی را برای انسان محترم شمرده، بلکه آن را برای احیای حق و عدالت و امحای باطل و ظلم واجب کرده است. اهمیت فوقالعاده و ارزش خطیری که اسلام برای اجرای عدالت و امر قضاوت قائل شده نشانگر احترام بحق دادخواهی فرد است. ایجاد دادگاههای صالح، اولین شرط احترام بحق دادخواهی است، به طوری که باید همگان امکان دسترسی به دادگاههای صالح را داشته باشند. قانون اساسی تصریح میکند: همه افراد ملت حق دارند اینگونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند و هیچکس را نمیتوان از دادگاهی که موجب قانون، حق مراجعه به آن را دارد منع کرد. از آنجا که هر کسی قادر به دفاع از خود و اقامه دعوی در دادگاه نیست، حق انتخاب وکیل از شرط احترام بحق دادخواهی است. اهمیت مسئله قضاوت و شرایط خاص آن ایجاب میکند که مجازات جز از راه دادگاه صالح و به موجب قانون اجرا نشود و برای کنترل دستگاه قضایی و خودداری از هر نوع احتمال غرضورزی دادرسان و نیز جلب اعتماد عمومی و کمک از وجدان جامعه، علنی بودن محاکمات، لازمه آزادی و حق دادخواهی افراد است. اسلام با الغای آثار حقوقی اکراه، هر نوع عملی که با اجبار و اکراه انجام میشود اجبار به شهادت و اقرار یا سوگند را منع و فاقد اثر تلقی کرده است.
اصل برائت از اصول علمیه در عمل اصول فقه و از مبانی فقه اسلامی است و به مقتضای آن هر کسی تا جرمی دربارهاش ثابت نشده، محکوم به برائت است و برای مجرم شناخته شدن هر انسانی لازم است دادگاه صالح بر آن حکم کند. از آنجا که بر اساس قاعده لاضرر، اعمال حق خویش، مصالح جامعه، امنیت، سلامتی و حقوق دیگران را به مخاطره افکند[۴].[۵]
منابع
پانویس
- ↑ مبسوط در ترمینولوژی، ج۳، ص۱۸۵۳.
- ↑ «نه ستم میورزید و نه بر شما ستم میرود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.
- ↑ «خداوند بانگ برداشتن به بدگویی را دوست نمیدارد مگر (از) کسی که بر او ستم رفته است» سوره نساء، آیه ۱۴۸.
- ↑ درآمدی بر فقه سیاسی، ص۴۷۵.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۷۰۳.