رجاء بن ابی‌ضحاک جرجرایی در معارف و سیره رضوی

آشنایی اجمالی

او خراسانی و از خویشاوندان فضل بن سهل سرخسی بود، مأمون او را به مدینه فرستاد تا امام رضا(ع) را به خراسان بیاورد، ما از وی در کتب رجال ذکری ندیدیم، مگر این که او از کارگزاران بنی عباس بوده و به مأمون و معتصم خدمت کرده است و در سال ۲۲۶ در دمشق به دست علی بن اسحاق کشته شده است.

طبری در تاریخ خود ضمن حوادث سال ۲۲۶ گوید: در این سال علی بن اسحاق بن یحیی بن معلی که در دمشق کارهای دیوانی داشت و از طرف صولی ارتکین مأمور کارهای مالی بود، ناگهان بر رجاء بن ابی ضحاک تاخت و او را کُشت، رجاء در دمشق مأمور اداره حراج شام بود، و با وی اختلافی پیدا کرد و جانش را از دست داد.

علی بن اسحاق بعد از این که رجاء بن ابی ضحاک را از پا در آورد، خود را به دیوانگی زد و حرکاتی از خود نشان می‌داد که معلوم بود او عقل خود را از دست داده است، و بعد خود را به احمد بن ابی دؤاد که از رجال بزرگ دربار عباسی بود رسانید و او هم واسطه شد و اسحاق از زندان خلاص گردید، و بدین وسیله مرد ظالمی که امام رضا را با جبر و زور به خراسان کشید، خود این چنین خوار کشته شد و قاتلش هم آزاد گردید.

از وی فرزندی به نام حسن بن رجاء باقی ماند که طبری در تاریخ خود از وی یاد می‌کند و می‌گوید: او در راه سامراء با علی قاتل پدرش برخورد می‌کرد ولی نمی‌توانست کاری درباره وی انجام دهد، ظاهراً فرزندش حسن مرد عیاش و فاسدی بوده و در منطقه محرم بغداد که رجال واعیان و اشراف در آن سکونت می‌کردند منزل داشت دعبل خزاعی و بحتری در اشعار خود او را به بی‌عقلی یاد کرده‌اند.

رجاء بن ابی الضحاک از اعمال عبادی امام رضا(ع) در طول سفرش از مدینه تا خراسان مطالبی نقل می‌کند و از نمازهای واجب و نوافل که در ایام شب و روز انجام می‌داد سخن می‌گوید، این حدیث بسیار مفصل و طولانی می‌باشد، جویندگان می‌‌توانند به اصل کتاب مسند الرضا و یا فارسی آن در کتاب اخبار و آثار امام رضا(ع) مراجعه کنند.[۱]

منابع

پانویس