رهط

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

گروه، دار و دسته، جمعیت و باند که در تعداد اعضای آن اختلاف بسیار است: سه تا ده نفر، هفت تا ده نفر، کمتر از هفت تا سه نفر[۱]، کمتر از ده نفر، تا چهل نفر [۲].

وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ[۳].

در "رهط" دو قید مفهومی اخذ شده است:

  1. تجمّع با ارتباط شدید بین اعضا لذا به مفهوم "باند" فارسی نزدیک‌تر است؛
  2. تجمّع مردان[۴].

در آیه شریفه وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ[۵]. تصریح شده است که در مدینه (شهر قوم حضرت صالح (ثمود) به نام حِجْر) نُه گروه یا باند اعمالِ مفسده‌انگیز و تحریک ‌کننده انجام می‌دادند؛ امّا عده‌ای رهط را به معنای اشخاص و نفر گرفته‌اند؛ یعنی در شهر حضرت صالح نُه نفر بودند که فساد می‌کردند[۶].

در فرهنگ سیاسی به گروه ابتدایی معمولاً خودجوشی که دارای یک سردسته یا رهبرِ مورد قبول اعضا می‌باشد و به نوعی سازمان دست می‌یابند و به دلیل واکنش‌هایی که در مقابل محیط اطرافشان نشان می‌دهند، گونه‌ای همبستگی در آنها به وجود می‌آید، باند یا دارودسته اطلاق می‌شود[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۱۹.
  2. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۶۷.
  3. «و در آن شهر نه دودمان بودند که در آن (سر) زمین دست به تباهی می‌زدند و کار شایسته نمی‌کردند» سوره نمل، آیه ۴۸.
  4. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۴۴.
  5. «و در آن شهر نه دودمان بودند که در آن (سر) زمین دست به تباهی می‌زدند و کار شایسته نمی‌کردند» سوره نمل، آیه ۴۸.
  6. وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۹، ص۳۱۶.
  7. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۴.
  8. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۱۹-۳۲۰.