زاذان بزاز در تاریخ اسلامی
مقدمه
«ابو عبدالله» یا «ابو عمرو» یا ابو عمره زاذان کندی فارسی؛ در عصر رسول اکرم(ص) به دنیا آمد. وی اهل ایران و از موالیانی بود که با قبیله کنده «ولاء» بسته بود[۱].
زاذان، بزّاز (پارچه فروش) بود و از این روی، بزاز نیز لقب گرفت. ورع و احتیاط او در کسب حلال بدان پایه بود که هر گاه مشتری به او مراجعه میکرد، او دو طرف پارچه را میگشود و تمامی جوانب آن را در معرض دید قرار میداد و یا جانب پستتر را در مقابل دیدگان مشتری مینهاد. او از چانه زدن با مشتری و جدل بر سر بهای کالای خویش پرهیز میکرد.[۲]
خدمات
زاذان از حضرت علی(ع)، سلمان، حذیفه و ابن مسعود، احادیثی روایت کرده است. او صوتی خوش و سیمایی نیکو داشت. علمای عامه او را مورد وثوق دانسته و راستگو توصیف کردهاند. علامه حلی وی را در شمار «معتمدین» یاد کرده و مامقانی او را از شخصیتهای جلیل القدر امامیه دانسته است.
زاذان، مبلغ تشیع و مخالف آیین «مرجئه» بود و پدید آورنده آن را مورد ملامت قرار میداد[۳].
او واقعه غدیر را از زبان علی(ع) چنین روایت میکند که ایشان مردم را درباره سخن پیامبر(ص) در غدیرخم سوگند داد. از آن میان سیزده تن برخاستند و گواهی دادند، از حضرت رسول خدا(ص) شنیدند که فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»[۴]. زاذان از خواص اصحاب حضرت علی(ع) است[۵].
او قرآن را با صدای دل نشین میخواند؛ خود میگوید که روزی امیرمؤمنان علی(ع) از کنار من میگذشت که من با صدای خوش، شعری میخواندم. از صدای خوشم در شگفت شد و فرمود: «ای زاذان! چرا با این صدای خوش، قرآن نمیخوانی؟» عرض کردم: «به خدا که از قرآن ندانم؛ جز آن مقدار که در نماز میخوانم». امام فرمود: «نزدیک بیا». وقتی نزدیک رفتم، سخنی در گوشم گفت که نفهمیدم و ندانستم چه گفت. آن گاه فرمود: «دهانت را بگشای». چون دهان گشودم، آب دهان مبارک به دهانم افکند. به خدا سوگند که قدمی از کنارش بر نداشتم، مگر اینکه تمامی قرآن را با اعراب و همزه از حفظ شدم، و نیاز نداشتم که از کسی درباره قرآن چیزی بپرسم»[۶].
زاذان در سال ۸۲ ه.ق در سالهای فرماندهی حجاج در عراق، پس از نبرد «دیرالجماجم» وفات کرده، سپس فرزندان او به قزوین آمدند و در آنجا ساکن شدند[۷]
منابع
پانویس
- ↑ رجال برقی، ص۴، راویان مشترک، ج۱، ص۳۲۴؛ دایرة المعارف تشیع، ج۸، ص۴۴۱.
- ↑ قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص53.
- ↑ طبقات الکبری، ج۵، ص۳۲۸.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۱۶۸؛ مسند احمد بن حنبل، ص۸۴؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۰۷.
- ↑ برقی، رجال، ص۳۵.
- ↑ دایرة المعارف تشیع، ج۸ ص۴۴۱.
- ↑ قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص54 - 55.