سازش در لغت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

واژه «مداهنه» از «دهن» گرفته شده است و مانند «ادهان» و «تدهین» به معنای مصانعه و سازشکاری در حق به کار می‌رود[۱]. «دهن» به معنای روغن و «ادهان» به معنای روغن مالی و به اصطلاح فارسی «ماست مالی» است، که کنایه از روی خوش نشان دادن و نرمی کردن در جایی است که نباید روی خوش نشان داد و نرمی کرد[۲]، و معمولا در مورد انعطاف‌های مذموم و منافقانه به کار می‌رود[۳]. «ادهان» به معنای کوتاه آمدن در حق، سازش کردن، همرنگ جماعت شدن، عوام زده شدن، پیرو و همراه جریان‌ها شدن و تن به باطل دادن است؛ و بی‌گمان در جایی که مداهنه حاکم باشد حقی برپا نمی‌شود و چیزی به درستی سامان نمی‌یابد، بلکه جامعه گرفتار ریاکاری و عوام‌زدگی، و سازش‌کاری و باطل‌پذیری می‌شود. خدای سبحان در آیه نهم سوره قلم خطاب به پیامبر اکرم می‌فرماید که منکران حق دوست دارند که مداهنه کنی و از حق عدول نمایی، و سازش کنی و با باطل آنان همنوا شوی، و برای این کار پیشنهاد می‌کنند که قدری تو از دینت مایه بگذاری و از حق دور شوی، و قدری آنان؛ چنان که نقل شده است سران مکه، رسول خدا (ص) را به سازش با آیین نیاکان و شرک و بت‌پرستی دعوت کردند و خداوند او را از اطاعت آنان نهی فرمود[۴].[۵]

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. المفردات، ص۱۷۲؛ لسان العرب، ج۴، ص۴۳۴.
  2. ر. ک: تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۳۴؛ تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۷۱.
  3. التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۸۳؛ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۳۸۵.
  4. التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۸۳.
  5. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی، ج۲، ص ۲۲۵.