احقاف

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از سرزمین عادیان)

احقاف ریگزاری است در جنوب عربستان که مسکن قوم عاد بود. قوم عاد قومی بود که به دعوت الهی حضرت هود(ع) توجهی نکرد و بدین جهت دچار عذاب الهی شدند. احقاف، زمانی جایگاه مردمانی نیرومند بوده اما مردمانش بعد از آن همه تمدن و شکوه به سبب ظلم و فساد و ناسپاسی در مقابل خداوند یکتا و بی‌اعتنایی و بی‌احترامی به پیامبرانشان دچار محنت و عذاب گشته‌اند و لذا به عنوان درس عبرت و پند برای مردمان در همه عصرها هستند.

مقدمه

"احقاف" ریگزاری است در جنوب جزیرةالعرب و از قسمت‌های ربع‌الخالی (وادی دهناء) که در روزگار گذشته مسکن قوم عاد ـ قوم حضرت هود(ع) ـ بود.

معناشناسی

احقاف جمع حِقف در اصل معنایی خود به معنای برآمدگی و انحنا است[۱] و در اصطلاح عرب، به رمل معوّج گفته می‌‌شود[۲]. این واژه همچنین به معنای خط طولانی از ریگ روان بر چپ و راست، آمده است[۳] و بیشتر به شن‌هایی گفته می‌شود که بر اثر وزش باد در بیابان به صورت منحنی و تپه به صورت انبوه بر روی هم انباشته می‌شوند و به خمیدگی پشت شتر و دیگر حیوانات و خمیدگی هلال ماه نیز اطلاق شده است. آنچه مسلم است اینکه احقاف اسم مکان و نام وادیی است میان عمّان و حضرموت یا ریگزاری است مشرف بر دریا از سمت یمن که قوم عاد در آن سکونت داشته و حضرت هود به سوی آنان مبعوث گردیده است[۴].

احقاف در قرآن

واژه "احقاف" یک بار در آیه ۲۱ سوره احقاف: ﴿وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[۵] آمده و به مناسبت وجود این کلمه، سوره، احقاف نام گرفته است. احقاف را موطن قوم عاد گفته‌اند. قومی که به دعوت الهی پیامبر خود ـ حضرت هود(ع) ـ وقعی ننهادند و بدین جهت دچار عذاب الهی شدند.

احقاف و موقعیت جغرافیایی آن

جغرافی‌دانان و اقلیم شناسان در بیان حدود و ثغور احقافی که در قرآن بدان اشاره شده، به نقلی از ابن عباس آن را وادی‌ای بین عمان و سرزمین مهره گفته‌اند. ابن اسحاق احقاف را رملی بین عمان تا حضرموت گفته و قتاده هم احقاف را ریگزاری مشرف بر دریا در سرزمین الشّحر یمن دانسته است. برخی نیز آن را کوهی در شام دانسته اند[۶]. بکری نیز ضمن بیان اختلاف علما در بیان موضع دقیق احقاف، آن را به نقلی کوهی در شام و به نقلی دیگر منطقه‌ای در حسمی معرفی کرده است[۷]. دانشمندان علوم قرآنی و مفسران قرآن نیز در تفسیر آیه ۲۱ سوره احقاف در تشریح و تحدید معنا و مکان احقاف، با اختلاف از این موضع یاد کرده‌اند[۸].

تاریخ قوم عاد

قوم عاد به مدد اندام‌های نیرومند و هیکل‌هایی تنومند و مقاوم که خداوند به ایشان عطا فرموده بود، در دیار خود قنات‌ها حفر کرده و با کشت زمین، زراعت‌ها و باغ‌هایی ایجاد کردند و قصور و ابنیه مستحکم بنا نمودند. آنان شهرهای بزرگی در دشت، از شقوق تا اجفر بنا کرده بودند[۹] و روزگار متمادی در زندگی سرشار از خوشی و نعمت به سر می‌بردند. خداوند نعمت‌های فراوان و برکات بسیار به آنان عطا کرده بود؛ ولی مردم به جای سپاس و حق‌شناسی خدای یگانه، بت‌ها را معبود خویش قرار دادند[۱۰]. قوم عاد بت‌های «وَدا»، «سُواع»، «یغوث»، «یعوق» و«نسر» می‌‌پرستیدند[۱۱]. بر اساس اطلاعات قرآن مجید، پیغمبری به نام هود(ع)، بر قبیله عاد مبعوث شد تا آنان را به پرستش خدای یگانه دعوت ‌نماید، اما فقط عده کمی، به او گرویدند. تا اینکه سرانجام، در پی عصیان این قوم، خداوند عذابش را بر آنان نازل کرد[۱۲]. به گفته مردم حضرموت، حضرت هود(ع) پس از هلاک قوم عاد در حضرموت سکنی گزید و در نهایت در شرق این سرزمین در دو منزلی شهر تریم از دنیا رفت و همان جا در نزدیکی دره برهوت دفن شد[۱۳].[۱۴]

به طور کلی منطقه احقاف، زمانی جایگاه و پایگاه مردمانی نیرومند بوده اما مردمانش بعد از آن همه تمدن و شکوه به سبب ظلم و فساد و ناسپاسی در مقابل خداوند یکتا و بی‌اعتنایی و بی‌احترامی به پیامبرانشان دچار محنت و عذاب و سقوط گشته‌اند. اشارات کوتاه قرآن به داستان آنان به عنوان درس عبرت و پند برای مردمان در همه عصرها، بسی پندآموز و مایه عبرت است[۱۵].

منابع

پانویس

  1. ترتیب‌العین، ص‌۱۹۰، "حقف"؛ غریب القرآن، ص‌۳۸۸. گر چه "حقف" در لغت به معنای برآمدگی و انحنا است اما به هر نوع برآمدگی زمین، حقف گفته نمی‌شود؛ جامع‌البیان، مج‌۱۳، ج‌۲۶، ص‌۳۲ و مج‌۱۵، ج‌۳۰، ص‌۲۲۳. هر چند برخی مفسّران نخستین، این واژه را بر کوه‌ها نیز اطلاق کرده‌اند. تفسیر قرطبی، ج‌۱۶، ص‌۱۳۵؛ تفسیرابن کثیر، ج‌۴، ص‌۱۷۳.
  2. ر.ک: جوهری، الصحاح، ج۴، ص۱۳۴۶-۱۳۴۷؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۹۰.
  3. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، مترجم: سید غلامرضا خسروی حسینی، ج۱، ص۵۲۵.
  4. کوشا، محمد علی، مقاله «احقاف»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  5. «و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیم‌دهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک می‌گفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ می‌هراسم» سوره احقاف، آیه ۲۱.
  6. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲۱، ص۱۱۵.
  7. بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۱۱۹.
  8. ر.ک: فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۴۷؛ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص۲۶؛ معموری، علی، مقاله «احقاف»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲.
  9. عمادزاده اصفهانی، حسین، تاریخ انبیا از آدم تا خاتم، ص۲۴۳.
  10. محمد احمد جاد المولی و همکاران، قصه‌های قرآن، مترجم: مصطفی زمانی، ص۵۴.
  11. شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، مترجم: محمد کرمانی، ص۳۳.
  12. محمد احمد جاد المولی و همکاران، قصه‌های قرآن، مترجم: مصطفی زمانی، ص۵۴.
  13. شوقی ابوخلیل، اطلس قرآن، مترجم: محمد کرمانی، ص۳۳.
  14. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۵۰.
  15. کوشا، محمد علی، مقاله «احقاف»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.