سعد بن عمرو بن عبید انصاری در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

سعد بن عمرو انصاری را می‌‌توان یکی از کارگزاران خراج علی(ع) دانست. برابر آنچه در کتاب شرح الأخبار آمده، حضرت علی(ع) او را به کار گرفت در حالی که بخشی از خراج بر عهده وی باقی مانده بود. علی(ع) او را به ستون مسجد بست تا آن را دریافت کند[۱]. در این گزارش به کارگزاری وی برای حضرت تصریح شده است و با توجه به کسر خراج، ممکن است کارگزار خراج بوده باشد. در نسخه چاپی شرح الأخبار، سعد بن عمر انصاری آمده؛ ولی در رجال شیخ طوسی، سعد بن عمرو انصاری جزو یاران امیرالمؤمنین(ع) دانسته شده[۲]. ابن اثیر در اسدالغابه می‌نویسد: سعد بن عمرو انصاری و برادرش حارث بن عمرو را جزو کسانی می‌دانند که همراه علی(ع) در جنگ صفین شرکت داشتند. این نکته را ابن کلبی و دیگران نیز یاد کرده‌اند[۳]. علامه امینی، سعد بن عمرو بن حرام انصاری خزرجی را جزو صحابه‌ای می‌داند که با علی(ع) در صفین شرکت داشته‌اند[۴].[۵]

نسب سعد بن عمرو انصاری

ابن حجر در اصابه در شرح حال حارث بن عمرو، نسب این دو را این گونه یاد کرده است: حارث بن عمرو بن حرام بن عمرو بن زید بن نعمان بن مالک بن ثعلبة بن کعب بن خزرج انصاری. ابن سعد آورده است که او و برادرش سعد بن عمرو در جنگ احد شرکت داشتند. ابن کلبی گفته این دو در صفین همراه علی(ع) بودند. از سعد فرزندانی در سواد کوفه به جای مانده است و جدّ وی عمرو بن حرام، جدّ جابر بن عبدالله انصاری نیست، بلکه دو نفر هستند [۶]. و در شرح حال سعد بن عمرو به شرح حال برادرش حارث ارجاع می‌دهد[۷].

از آنچه در فتوح البلدان آمده چنین استفاده می‌شود که سعد بن عمرو بن حرام انصاری از زمان خلیفه اول، سال سیزدهم هجری، در منطقه سواد عراق زندگی می‌کرده است. در سال سیزدهم هجری که خالد بن ولید به سوی شام می‌رفت، عین التمر را فتح کرد و از آنجا به «صَنْدَوْداء» رفت و آنجا را گشود و سعد بن عمرو بن حرام انصاری را جانشین خود کرد و رفت، و فرزندانی از سعد در آنجاست[۸]. عمار یاسر آن گاه که حاکم کوفه بود، لشکری به فرماندهی سعد بن عمرو بن حرام انصاری برای فتح مافوق انبار اعزام کرد[۹].

از گزارشی که بلاذری نقل کرده است، چنین استفاده می‌شود که وی کارگزار شهر انبار بوده است. وی نوشته است: دهقان‌های انبار از سعد بن ابی وقاص فرمانده سپاه مسلمانان خواستند که نهری را برای آنها حفر کند که پیش از این حفر آن را از بزرگ ایرانیان درخواست کرده بودند. وی نامه‌ای به سعد بن عمرو بن حرام نوشت و به او دستور داد که نهر را برای آنها حفر نماید. پس وی مردانی را برای این کار گرد آورد و آن نهر را حفر کردند تا این که به کوهی رسیدند که ممکن نبود آن را بشکافند. پس آن را رها کردند. هنگامی که حجاج بن یوسف والی عراق شد، کارگران را از هر ناحیه‌ای جمع کرد و به فرماندهان خود گفت: دقت کنید درباره قیمت آنچه هر یک از حفر کنندگان در هر روز می‌خورند. پس اگر وزن آن به مقدار وزن مقداری است که از کوه جدا می‌کنند مانع حفر نهر نشوید و کمک کنید تا آن را تمام کنند. این کوه به حجاج نسبت داده شده و نهر به نام سعد بن عمرو بن حرام است[۱۰].

از آنچه تا کنون در شرح حال سعد بن عمر و یاد کردیم به دست می‌آید که به علت آشنایی وی با منطقه، برای گردآوری خراج برگزیده شده و وی تصور کرده می‌تواند مانند دوران خلفای گذشته، بخشی از خراج را برای خود نگه دارد که با واکنش شدید علی(ع) روبه‌رو شد و مجبور به پرداخت کسری خراج گردید. و این دلیل خوبی بر سختگیری علی(ع) نسبت به مسئولان مالیات و نظارت بر کار آنها است.[۱۱]

منابع

پانویس

  1. شرح الأخبار، ج۲، ص۳۶۳.
  2. رجال طوسی، ص۴۴، ش۱۵.
  3. اسد الغابه، ج۲، ص۳۶۲، ش۲۰۲۵؛ أعیان الشیعه، ج۲، ص۲۲۶.
  4. الغدیر، ج۹، ص۳۶۵، ش۷۴.
  5. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج3، ص 373 - 374.
  6. الإصابه (۸جلدی)، ج۱، ص۶۸۰، ش۱۴۵۴.
  7. الإصابه (۸جلدی)، ج۳، ص۵۹، ش۳۱۹۲.
  8. فتوح البلدان، ص۱۱۸؛ معجم البلدان، ج۴، ص۵۲۵.
  9. فتوح البلدان، ص۱۸۳.
  10. فتوح البلدان (۳ جلدی)، ج۲، ص۳۳۶ و یک جلدی، ص۲۷۳.
  11. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج3، ص 374 - 376.